تب استقلال طلبی نوجوانان و چالش‌های پدر و مادرها

فرزندانی که تا همین چند سال پیش حرف گوش کن بودند و همه الگویشان را در رفتار پدر و مادر جستجو می‌کردند، حالا در دوران نوجوانی به سر می برند و می‌خواهند در همه امور زندگی‌شان مستقل باشند، از انتخاب رشته تحصیلی گرفته تا سفر مجردی با گروه دوستان و هم سالانشان. اما آیا قانونی کلی برای مدیریت این شرایط وجود دارد؟
استقلال

«آخه چرا؟ برای چی اجازه نمی‌دید با دوستام برم مسافرت؟ مگه می‌خوایم چی کار کنیم؟ همون جمعی هستیم که چند وقت پیش رفتیم اردو، نمی‌خوایم که جای دوری بریم، فقط تا شمال می‌ریم، چند روز هم ویلای بابای دوستم می‌مونیم و برمی‌گردیم. خودم همه مخارج سفرمو می‌دم، اصلا مدام باهاتون تماس تصویری می‌گیرم، خوبه؟ چرا می‌خواین آبروی من رو پیش دوستام ببرید؟ خوب بود منم مثل خیلی‌ها، یواشکی می‌رفتم سفر بعد به شما می‌گفتم یه جای دیگه‌م؟» اگر نوجوانی در خانه دارید، احتمالا با این مدل سوال‌ها مواجه شده‌اید. والدین چه رفتاری پیش بگیرند تا کمترین تنش را با نوجوانشان داشته باشند و بتوانند با آن‌ها همراهی کنند؟ می‌توان با توجه به زمینه های اخلاقی، روانی و شخصیتی نوجوان برای آن‌ها پاسخ‌هایی مناسب پیدا کرد.

البته وقتی پای صحبت‌های چند نفر از دوستان و همکارانم می‌نشینم، می‌بینم دختر هفده ساله یک نفرشان و پسر پانزده ساله یکی دیگر از دوستان هم به تازگی گفته‌اند که دوست دارند تنهایی سفر رفتن را تجربه کنند. یکی از همکاران می‌گوید: «پسر تازه دانشجویم، چند وقتی است مدام اصرار می‌کند که اجازه دهیم با دوستانش تنهایی به سفر برود. ما نمی‌دانیم چه کار کنیم، از طرفی بچه‌ای مستقل و با روابط سالم به جامعه تحویل داده‌ایم و از طرف دیگر هنوز نمی‌دانیم که آیا دوستان جدیدش آدم‌های امنی هستند یا خیر؟

پسرمان که به تازگی دانشجو شده و خودش را یک فرد بزرگسال تصور می‌کند، حقیقتاً توانایی این میزان از استقلال و سفر مجردی با هم سن و سالانش را دارد؟ برخورد ما باید چگونه باشد؟

همکارانم هم نمی‌دانند باید چه عکس‌العملی نشان دهند و چطور و با چه شرایطی مستقل شدن فرزندانشان را بپذیرند. اما موضوعی که همه‌مان در آن توافق داریم، این است که ما هم باید با این مسأله کنار بیاییم که فرزندانمان بزرگ شده‌اند و باید به آنها استقلال بیشتری بدهیم. اما شرایط پذیرش و نحوه برخورد صحیح هنوز برایمان مشخص نیست.

بعضی نوجوان‌ها تنهایی تا سوپرمارکت سرکوچه هم نمی‌روند

«عاطفه کیانی نژاد» روانشناس در رابطه با این موضوع می‌گوید: اینکه ما به عنوان والدین تا چه اندازه در فرایند تربیت امکان آزادی دادن به فرزند نوجوانمان را داریم، تا حد زیادی بستگی دارد به اینکه منطقش چقدر رشد کرده و چقدر می‌تواند از خودش مراقبت کند. اگر با یک چالش مواجه شد، آیا از پس حل آن برمی‌آید؟ آیا از توانایی نه گفتن برخوردار است یا خیر؟ آیا اعتماد به نفس کافی دارد یا ندارد؟ آیا عزت نفس او سالم است یا به آن خدشه وارد شده؟ آیا خودش را دوست دارد و می‌تواند از خودش مراقبت کند؟ آیا از اینکه خودش را در شرایط سخت قرار دهد ناراحت است یا به قرار گرفتن در شرایط چالش برانگیز علاقه دارد؟

ما اینجا به زمینه‌های اخلاقی، روانی و شخصیتی نوجوان  توجه می‌کنیم. چون همه نوجوان‌ها شرایط یکسانی ندارند، مثلا یک نوجوان این اجازه را دارد که با دوستانش به سفر برود اما ممکن است نوجوان دیگری نتواند تنهایی تا سوپرمارکت محله‌شان هم برود و خرید کند. همه این موارد تا حد زیادی بستگی به سیستم تربیتی اعمال شده توسط والدین در دوران کودکی فرزندشان دارد.

پاسخ به سوال های بنیادی برای تعیین حد آزادی

آیا تلاش کرده اند فرزندشان را مستقل تربیت کنند یا اینکه این نوجوان در همه کارهایش به شدت به والدین وابسته است. او از چه مسائلی هراس دارد و اضطراب های درونی اش چه چیزهایی هستند. آیا فرد ریسک پذیری هست یا نه؟

آیا فردی است که بدون داشتن گواهی نامه پشت فرمان ماشین دوستش می‌نشیند و رانندگی خطرناکی انجام می‌دهد؟ یا نه نوجوانی است که به قانون احترام می گذارد. همه این موارد باید بررسی شود و با توجه به این‌ها والدین تصمیم می‌توانند تصمیم بگیرند که تا چه اندازه به فرزندشان آزادی عمل بدهند».

رشد عقل و منطق موضوع  بسیار مهمی است و این شکوفایی وقتی رخ می‌دهد که ما بتوانیم زمینه و بستر رشد روانی در کودک را به درستی فراهم کنیم. مثلا نوجوانانی که در طول دوران تربیتی خود آسیب های بسیاری را تجربه کرده‌اند و مشکلات هیجانی دارند، ممکن است در این زمینه ها با مشکل مواجه شوند و برای مدیریت هیجاناتشان، دست به اقدامات جبران ناپذیری بزنند».

آگاه بودن از روحیه فرزندان در برخورد با شرایط مختلف و شناخت آن‌ها، به حل بسیاری از چالش‌های موجود در رابطه والدین و نوجوانان کنم می‌کند. فرزندانی که تا چندی قبل دلبرهایی حرف گوش کن بودند و اول و آخر الگویشان را در رفتار پدر و مادر خلاصه می شد حالا در نوجوانی به سر می برند و می‌خواهند در همه امور زندگی‌شان استقلال داشته باشند از انتخاب رشته تحصیلی گرفته تا سفر مجردی با گروه دوستان و هم سالانشان. اما آیا قانونی کلی برای این شرایط وجود دارد؟ والدین چه کار کنند که کمترین تنش را با نوجوانشان داشته باشند و بتوانند همراهش باشند نه مقابلشان؟

سهم بیست و پنج درصدی والدین در نوجوانی فرزندانشان

«کیانی نژاد» رمز موفقیت والدین در مواجهه با اعلام استقلال فرزند نوجوانشان را اساس تربیت والدین در سال‌های کودکی می‌داند و می‌گوید: «پدر و مادر تا پیش از هفت سالگی کودک، در فرایند تربیت فرزندشان سهم هفتاد و پنج درصدی دارند و در سنین هفت تا دوازده سالگی یک سهم پنجاه درصدی دارا هستند، این در حالی است که در دوران نوجوانی سهم والدین در تربیت فرزندانشان کاهش پیدا می‌کند و به بیست و پنج درصد می‌رسد.

نقطه‌های امن رشد سالم برای نوجوان‌ها

حال اگر بخواهیم سهم والدین در تربیت فرزندانشان را افزایش دهیم، راهکار چیست؟ بسیاری از والدین تصور می‌کنند باید نوجوانشان را تحت فشار قرار دهند و او را مجبور کنند که مثلا دوست خاص یا رشته خاصی را انتخاب کند یا جای خاصی برود یا نرود. سیگار نکشد یا تجربه‌های مخرب مانند رابطه با جنس مخالف نداشته باشد. باید به این موضوع توجه کرد که والدین تنها بیست و پنج درصد در تربیت فرزندشان نقش دارند و سهم آن‌ها در جریان این انتخاب‌ها بسیار کمرنگ است، بنابراین چنین رفتارهایی تاثیرگذار نخواهد بود.

با این وجود، چگونگی تربیت نوجوان در دوران کودکی و اینکه رابطه اش با والدین در آن دوران چطور پیش رفته،  نقطه های امن رشد سالم برای نوجوان‌ها محسوب می‌شود. این در حالی است که اگر والدین برای تربیت درست فرزندشان در دوران کودکی به خوبی تلاش نکرده باشند، در دوران نوجوانی با وضعیت بسیار سخت‌تری مواجه خواهند شد و فرزند آن حرف شنوی سابق را هم نخواهد داشت.

حد و حدود آزادی دادن به نوجوانان

در رابطه با مساله آزادی دادن می‌توان گفت که نوجوان برای رسیدن به آزادی بسیار تلاش می‌کند، بنابراین والدین باید آزادی‌هایی را در اختیار فرزندشان قرار دهند، اما این آزادی‌ها باید از جنسی باشد که بتوان در نوجوانی آن را گسترش داد و فرد با استفاده از آن‌ها برای بزرگسالی آماده شود.

ارتباط با دوستان از مسائل بسیار مهم دیگر در دوره نوجوانی است. ما باید بدانیم که در این دوران بچه‌ها به میزان بسیار کمی از پدر و مادر خود تأثیر می‌پذیرند و در مقابل تاثیرپذیری از دوستانشان افزایش پیدا می‌کند. یعنی نوجوان دوستانی را انتخاب می‌کند که در خیلی از موارد ممکن است حتی متفاوت با خانواده اش باشند، گرچه این مساله ممکن است به مذاق والدین خوش نیاید ولی جالب است که بدانید که خود این اتفاق خطاهای تربیتی والدین را به شکل بسیار زیادی می تواند تصحیح کند و این نکته ای است که خیلی از والدین نسبت آن آگاه نیستند».

با این اوصاف به نظر می‌رسد به رسمیت شناختن استقلال نوجوانان توسط والدین امری نسبی است و از طرفی به شرایط روانشناختی – شخصیتی نوجوان  و از طرفی دیگر به گروه دوستی او ارتباط دارد. شاید بهتر باشد والدین قبل از اینکه تصمیم بگیرند به فرزندانشان اجازه سفر مجردی بدهند یا این اجازه را مشروط یا آن ها را  از آن محروم کنند، ببینند آیا به اندازه کافی خرده استقلال هایی را از دوران کودکی به فرزندانشان داده اند یا خیر.

نکته مهم تر اینکه آیا اشتباه یا خطری که ممکن است در سیر این مدل استقلال متوجه  فرزندان شود، بازگشت پذیر و قابل جبران است یا خیر و در نهایت پاسخ صادقانه و آگاهانه به  این سوالات حکم یک کلید را دارد و راه را برای بهبود ارتباط والدین و فرزندان هموار می‌کند.

فارس