کدام عقلانیت به حل مسائل زنان یاری می‌رساند؟

رئیس پژوهشکده زن و خانواده گفت: در حوزه مسایل زنان می‌بینیم که عقلانیت‌ها به شکل ناخودآگاه و خودآگاه در فهم ما از اولویت‌ها اثرگذارند و تعیین می‌کنند که کدامیک از این موارد مساله یا ارزش هستند یا نیستند.

نشست علمی «گونه‌شناسی مدل‌های صورت‌بندی مسائل حوزه زنان در ایران» با همکاری کارگروه خانواده و زنان مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی، عصر چهارشنبه، ۲۵ مهرماه در پژوهشکده زن و خانواده واقع در شهر مقدس قم به دو صورت حضوری و مجازی برگزار شد.

حجت‌الاسلام «محمدرضا زیبایی‌نژاد»، رئیس پژوهشکده زن و خانواده با طرح مقدمه‌ای برای فهم هرچه بیشتر بحث پرداخت و گفت: در آغاز این ارایه بین سه واژه عقل، تعقل، عقلانیت تفکیک قایل می شوم؛ در رویکرد الهیاتی «عقل» هبه الهی به انسان است، هبه‌ای که خداوند به انسان عطا کرده و او به وسیله همین عقل و اراده از موجودات دیگر متمایز می شود، به بیان دیگر عقل استعداد و قوه‌ای است که خداوند به بشر به اشکال مختلفی عطا می‌کند تا انسان بتواند با آن ادراک کلیات و جزئیات مسائل را داشته باشد.

رئیس پژوهشکده زن و خانواده افزود: در ادبیات کلامی عقل مُدرِک همه چیز است؛ از ویژگی‌های عقل اینکه خطاناپذیراست ولو اینکه حتی این عقل در اندازه اندک و یا زیاد باشد اما در هر صورت روشنایی‌بخش است و هرگز ما را به گمراهی نمی‌کشاند.

تمدن‌ها با عقلانیت ایجاد می‌شوند

حجت الاسلام زیبایی‌نژاد ادامه داد: بحث عقلانیت یک مفهوم محوری به نام عقلانیت توحیدی آن هم توحید ربوبی دارد. تمدن‌ها بر اساس عقلانیت شکل می‌گیرند، وقتی می‌گوییم تمدن اسلامی چند معنا دارد، یک بار می‌گوییم تمدنی که توسط مسلمانان ساخته شد که در این صورت تمدن عباسیان هم در این گستره جای می‌گیرد، اما تمدن اسلامی در صورتی که فرهنگ و عقلانیتی خالص باشد تنها در زمان امام عصر (عج) است که محقق می‌شود، اصلا نزاع اصلی که پیامبران در طول تاریخ داشتند ناظر بر همین مسائل بوده است، سنت الهی این است که درگیری تاریخی جریان نبوت و باطل وجود داشته باشد لااقل تا زمان ظهور امام زمان و هیچ کدام از این دو دسته تا آن زمان نابود نمی شوند.

خروجی عقلانیت فردگرایانه

رئیس پژوهشکده زن و خانواده گفت: در حوزه مسائل زنان می‌بینیم که همین عقلانیت‌ها به شکل ناخودآگاه و خودآگاه در فهم ما از اولویت‌ها اثرگذارند و تعیین می‌کنند که کدامیک از این موارد مساله هستند یا نیستند؛ اینکه در روایت آمده است: «حاسِبوا أنْفُسَکُم قَبلَ أنْ تُحاسَبوا» (خود به حساب نفستان برسید و پیش از آن که سنجیده شوید) ناظر بر همین مساله است، در حسابرسی اصل بر عدم اعتماد نیست؛ فایده این سنجش آن است که ناخودآگاه به خودآگاه تبدیل می‌شود ضمن اینکه در محاسبه دو کار انجام می‌شود؛ نخست اینکه متوجه نگرش خود می شویم و بعد اینکه مشخص میشود که آیا آنچه که برایم مساله بود (واقعا) مساله بود یا خیر.

چهار الگوی تحلیلی مسائل زنان

وی تصریح کرد: با توجه به مقدمه‌ای که اشاره کردم وارد بحث می‌شوم، در کشور خودمان از دهه هفتاد به این سو حداقل چهار الگوی تحلیلی در مورد مسائل زنان داریم که به برخی از آنها اشاره می‌کنم؛ نخستین الگو کسانی هستند که در این بحث ذیل عنوان برابری جنسیتی صورت‌بندی‌شان می‌کنیم، این افراد معتقدند باید برابری جنسیتی بین زن و مرد هم در خانه و هم در اجتماع وجود داشته باشد و مسائل تمایزات جنسیتی در نظام نقش‌ها و نظامات حقوقی کنار گذاشته شود، موضوع اصلی این رویکرد بحث تبعیض است که از نظر آنها باید از بین برود بنابراین مساله قدرت زنانه بوده و سایر مسایل برایشان از اولویت خارج است، برای مثال اکنون برای برخی از گروه‌ها تغییر جنسیت و همجنس‌گرایی معضل شده اما برای این گروه خیلی مساله نیست بلکه قدرت زنان برایشان مطرح است.

این پژوهشگر ادامه داد: در ادامه بحث رویکردهای دیگری را که وجود دارند ذیل گفتمان انقلاب اسلامی جای می‌دهم؛ اولا انقلابیون استکبارستیز هستند و دوما دیدگاه‌های رهبری را فصل‌الخطاب می‌دانند لااقل در کنش اجتماعی و نَه در دیدگاه‌های علمی؛ آنها در کنش اجتماعی خود را مقید به چارچوب‌هایی که رهبری تعیین کردند می‌دانند، این انقلابیون با وجودی که همه انقلابی هستند و تمایزگذاری با غرب داشته و بیان رهبری را فصل‌الخطاب می‌دانند اما اختلافاتی در درون خودشان دارند که من اسم آن را خرده‌گفتمان می گذارم که از جمله آنها می‌توان به خرده‌گفتمان توسعه‌گرا اشاره کرد که در یک مقطع زمانی شعار برابری جنسیتی هم می‌داد اما از وقتی که رهبری منتقد برابری جنسیتی شدند آنها نیز تمایز زن مسلمان با زن غربی را بیشتر در امر جنسی می‌دانند، گرچه معتقد به برابری جنسیتی نیستند اما رویکردشان به سمت برابری جنسیتی است و شعار قدرت زنانه سر داده و تمایزات بین زن و مرد را حداقلی می دانند چراکه قدرت یافتن زن در خانه و اجتماع برای آنها مساله مهمی است.

برخی تعبیرسازی‌ها غیرواقعی است

رئیس پژوهشکده زن و خانواده تصریح کرد: از سوی دیگر آنها استعاره سقف شیشه‌ای را به کار می‌برند، این استعاره به معنای محدودیت‌های نامرئی بر سر راه اقتدار زنان است، لذا مساله مهم آنها اصلاح حقوق زنان در خانه و اجتماع است، مثلا اصلاح حقوق زنان در خانه و اجتماع یا مساله خروج زنان از کشور که بسیار بر آن تاکید دارند؛ در واقع گویی آنچه را که در ادبیات توسعه غربی وجود دارد، می‌گیرند و برخی حساسیت‌ها را با مدادپاک‌کن حذف کرده و بقیه موارد می‌شود دستور کار آنها؛ از سوی دیگر تفسیرشان از الگوی سوم زن، جمع جبری بین خانه و اجتماع و به نفع حضور اجتماعی زن است، این دسته به وفور درگیر جزئیات می شوند.

کمک گرفتن از فقه برای اصلاح جایگاه زنان

وی در ادامه گفت: از رویکرد دیگر تحت عنوان رویکرد اصول گرا و اجتهادگرا نام می بریم که درگیری خودش را با غرب عمیق‌تر از گروه اول تعریف کرده و می‌گوید: زن مسلمان زنی است که علاوه بر اینکه نباید لعبه باشد نباید اسیر ادبیات فمینیستی شود، آنها سعی می‌کنند در دامن ادبیات توسعه نیفتند و اصلا تمایزگذاری با کفار برای آنها مساله مهمی است؛ یکی از نقاط تمایز این گروه دوم آن است که دلبستگی به فقه دارند؛ همچنین به خانواده دلبستگی داشته و خانواده برایشان نسبت به امر اجتماعی اولویت دارد؛ آنها به خانه به اضافه اجتماع اهمیت می‌دهند اما خانه برایشان  پررنگ‌تر بوده و معقتدند که می‌شود با ادبیات فقهی موجود وضعیت زنان در جامعه را سامان داد لذا مساله مهم آنها طرح جوانی جمعیت و معضلات جمعیتی می‌شود؛ از نظر آنها مخاطراتی برای اجتماع و خانواده وجود دارد، مساله حجاب برایشان بسیار اهمیت دارد و حتی بیشتر از گروه اول به این مساله اهمیت می دهند، هر دو گروه هم که اشاره داشتم به بیمه زنان خانه‌دار اهمیت می دهند؛ ضمن اینکه از این نظر نیز با یکدیگر مشابهت دارند بدشان نمی‌آید از تبصره های فقهی استفاده کنند.

حجت‌الاسلام زیبایی‌نژاد تصریح کرد: خرده گفتمان سوم که بر حَسَب تعداد کمتر هستند و کنش‌گران معدودتری دارند، ادبیات نظری نداشته و بیشتر در کنش سیاسی و اجتماعی خود را معرفی کرده و نشان دادند، ویژگی مشترک هر دو گروه آن است که هر دو به مناصب سیاسی زنان حساس هستند به این معنا که ما باید برویم و نهادهای حاکمیتی را پر کنیم؛ مساله دیگر فهم این گروه از الگوی سوم زن است، الگوی سومی که آنها تصویر می کنند به این معناست که زن فهم اجتماعی دارد و این ویژگی را ذیل عقلانیت توحیدی دارا شده و کنش خود را ذیل ولایت الهیه تعریف می کند.

وی گفت: در این میان بحث ما این است که اگر بتوانیم مسایلی را که مطرح هستند ذیل نزاع عقلانیت‌ها مطرح کنیم دریچه ای دیگر برایمان باز می شود.

شبستان