چالش‌های ادامه دار مرخصی والدین در استرالیا

یک مطالعه جدید در استرالیا نشان می‌دهد که علیرغم تغییرات قانونی مرخصی زایمان، پدران، همچنان برای گرفتن مرخصی تولد فرزند، با موانع گسترده‌ای رو‌به‌رو هستند.

در قانون استرالیا، مادران به طور خودکار نقش مراقب اصلی را به خود اختصاص می‌دهند، مگر اینکه شرایط استثنایی اعمال شود، مانند مواردی که مادر ناتوان از مراقبت فرزندش تشخیص داده شود و یا اینکه مادر برای نگهداری از نوزاد خود، صلاحیت لازم را نداشته باشد که در این صورت این وظیفه به پدر واگذار می‌شود.

 به عبارت دیگر، در استرالیا، مادر مراقب اولیه، و پدر به عنوان مراقب ثانویه شناخته می‌شود. در این مطالعه که به تازگی منتشر شده است، به رهبری دکتر آماندا سلواراجه از دپارتمان بازرگانی، بر اساس تجزیه و تحلیل سیاست‌های مرخصی والدین، موانع برابری جنسیتی را در این خصوص بررسی می‌کند.

اطلاعات این پژوهش بر اساس داده های آژانس برابری جنسیتی در محل کار (WGEA) و مصاحبه با متخصصان منابع انسانی است. دکتر سلواراجه گفت که به طور کلی، تغییرات قوانین مرخصی در استرالیا، دسترسی، کاربرد و انعطاف پذیری مرخصی والدین را تا حدی بهبود بخشیده است.

 با این حال، علیرغم ادعای استرالیا بر برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان ، قانون مرخصی، موانع متعددی دارد که ممکن است استفاده برابر والدین از آن را به خطر بیندازد. دکتر سلوارجه ادامه داد: قانون مرخصی والدین در استرالیا تمام مسئولیت و مراقبت از فرزند را به دوش مادر می‌گذارد و او را به عنوان مراقب اصلی معرفی می‌کند. همچنین از طرف دیگر به پدرانی که از مرخصی زایمان استفاده می‌کنند پایین‌ترین نرخ دستمزد را می‌پردازد. به همین دلیل اغلب پدران که نان آور اصلی خانوار نیز هستند، از گرفتن مرخصی زایمان منصرف می‌شوند.

داده‌های اخیر WGEA همچنین نشان می‌دهد که تنها ۱۷ درصد از مرخصی والدین توسط مردان انجام شده است. این در حالی است که هنوز هم از طرف عرف و قوانین اجتماعی جامعه استرالیا، مرخصی طولانی مدت پدران، هنگام تولد فرزندشان امری تمسخر آمیز است.

 همین موانع ساختاری و فرهنگی، ممکن است پدران را از عهده‌گیری مسئولیت‌های مراقبتی بیشتر باز دارد. اگر به این موانع رسیدگی نشود، نابرابری جنسیتی را در محل کار و خانه تداوم خواهد بخشید. اصلاحات قانونی بیشتر برای کمک به عادی سازی مراقبت‌های برابر توسط هر دو والدین بسیار مهم است. این می‌تواند به مزایای اجتماعی گسترده‌تر، از جمله بهبود برابری جنسیتی در فرصت های شغلی و نتایج مثبت اقتصادی برای زنان منجر شود.

Phys