نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
هر کدام در یک منطقه از شهر زندگی میکنند؛ ظاهرا دور اما نزدیک؛ مشکلات، شرایط، زندگی و روحیات خاص خود را دارند اما یک دغدغه مشترک آن ها را کرد هم آورده است؛ دغدغه ای به نام بی تفاوت نبودن، خدمتگزاری به امام، خیر همه را خواستن و در نهایت زمینه سازی برای ظهور منجی بشریت با انتظاری دغدغهمندانه و نه منفعل؛ در کنار همه مشغله هایشان بهعنوان مادر و حتی مادربزرگ، حالا به سربازان جبهه عفاف و حجاب تبدیل شدهاند؛ هم در کنار خانواده شان هستند و هم فعالیتهای اجتماعی انجام میدهند؛ همان طور که رهبر معظم انقلاب در وصفشان فرمود؛ خانه دار اما پرافتخار و تاثیرگذار. این زنان دغدغه مند در قالب جبهه زیست عفیفانه، خودشان دست به کار شده و هر یک به نوبه خود کار بزرگی کردهاند که هم بی حاشیه و نوآورانه است هم مفید و اثرگذار.
مادری برای همه
بی بی طلعت آفتابی با ۵۸ سال سن در قالب تشکل شهید ابراهیم هادی فعالیت میکند؛ همه دخترها برایش مثل دختران خودش ارزشمند هستند؛ به همین دلیل پس از اغتشاشات سال۱۴۰۱ همراه همسرش این تشکل را تحت نظر ستاد امر به معروف و نهی از منکر راهاندازی کرد تا در حد امکان برایشان کاری انجام دهند؛ «هرچند مکان ثابت و امکاناتی نداریم ولی محل اصلی فعالیت گروه ما، پارک تقاطع شاهد و امامیه است که تا قبل از راه اندازی تشکلمان همیشه هنگام پیاده روی، معضلاتش را می دیدم و ناراحت میشدم. یک روز در هفته در مجتمع تجاری اکسیر هم مستقر می شویم. میز فرهنگی را در طبقه اول دایر می کنیم که روی آن دل نوشته، بسته های شکلات حاوی پیام شهدا و کارت های احکام بانوان قرار دارد.
در هر یک از طبقات دیگر هم، دو نفر از اعضای گروه حضور دارند و محترمانه و با مهربانی دعوت به رعایت حجاب می کنند و بسته ها را هدیه می دهند. واکنش ها متفاوت است، اما اغلب همراهی می کنند؛ برخی خودشان سراغ میز می آیند، بسته برمی دارند و با دیدن کارت های احکام سؤال می پرسند، تعداد کمی هم جلوی چشم ما پاره می کنند و دور می اندازند.»
او و همکارانش که بدون توقع و کاملا جهادی به دنبال آگاه سازی زنان هستند، از هر فرصتی حتی پخش سرودهای مناسبتی در پارک برای جلب توجه عابران بهره میبرند؛ «هر روز عصر که پارک می روم، سرود و موزیک های مناسبتی پخش می کنم؛ تعداد کمی که خوششان نمی آید، از پارک خارج میشوند اما اغلب دوست دارند و حتی به همین بهانه به نمازخانه می آیند. همیشه به دخترها می گویم ما کنار هم قرار داریم نه رودرروی هم؛ شما که صفات خوب زیادی دارید، با رعایت حجاب، محاسنتان بیشتر و کاملتر می شود. به پسرها هم می گویم این ها خواهرانتان هستند، باید از آنها مراقبت کنید و نسبت به آن ها غیرت داشته باشید.
با آن ها هم که سیگار می کشند، صحبت می کنم و معمولا سیگارشان را دور می اندازند؛ می گویند به خاطر مشکلات و سختیهای زندگی است، من هم می گویم خوب شما که با سیگار کشیدن داری مشکلات را بیشتر می کنی، هم برای خودت، هم دیگران. در مجموع نوع رفتار و صحبت خیلی تاثیر دارد؛ کم نیستند افرادی که آخر گفت وگویمان همراه و حتی با ما دوست می شوند، اما از رفتارهای ناخوشایندی که دیده اند هم گلایه دارند».
متدینان نباید بی تفاوت باشند
بازرس سابق اصناف، مدرس امر به معروف و نهی از منکر، عضو شورای اجتماعی محله، مربی عقیدتی ناحیه یاسر، مدیر کانون زمینه سازان ظهور و مدیر توسعه کنشگری جبهه مردمی زیست عفیفانه فقط بخشی از مسئولیت های الهه مقدسیان و بانوی دغدغه مند دیگر این جمع است که با وجود داشتن پنج فرزند به این فعالیتها مشغول است؛ «از سال ۹۷ در شبکههای اجتماعی به صورت خودجوش فعالیت میکنم، اما علاقه داشتم به صورت حضوری و در جامعه هم کاری انجام دهم؛ این شد که سال ۱۴۰۰ درحالی که چهار فرزند داشتم، تشکل ملت امام حسین(ع) را در ستاد امر به معروف و نهی از منکر ثبت کرده و از امام رضا(ع) خواستم مرا راهنمایی کنند تا جزو یاران امام زمان(عج) باشم؛ چیزی نگذشت که با تشکل های مردمی فعال در حوزه عفاف و حجاب آشنایی پیدا کردم و در دوره های ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور شرکت کردم و مربی شدم».
این طور که می گوید، مخاطب او و همکارانش در کانون زمینه سازان ظهور(وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی)، دو گروه هستند؛ متدینان، کسانی که ملتزم و معتقد به حجاب هستند برای خروج از انزوا و سکوت و بی تفاوتی و زنان بی حجاب یا کم حجاب برای آگاه سازی و تبیین؛ «مردم متدین نباید امر به معروف را فراموش کنند چراکه هم یک واجب الهی است و هم در صورت ترک آن، گناه در جامعه عادی سازی می شود و قبح آن از بین میرود. وقتی تذکر می دهیم، دو حالت دارد، یا نتیجه بخش است و یا نیست که اتمام حجت شده و تکلیف هم از ما ساقط می شود».
این بانوی جوان که فرزندانش شش ماهه تا هفده ساله هستند، در سایه همراهی همسر و فرزندانش، تا به امروز بیش از ۳۰۰ سخنرانی در رابطه با عفاف و حجاب انجام داده و در عین حال با اعضای تشکل خود که کمتر از بیست نفر هستند، اقدامات میدانی انجام میدهند؛ «به بچه ها سپرده ام برای اینکه تنش به وجود نیاید، جمله ای بگویید که کمترین اذیت برای شما و کمترین دلخوری را برای مخاطب به دنبال داشته باشد؛ به نتیجه هم نگاه نکنید که انجام داد یا نداد. به همین دلیل بیشتر واکنشها تا به امروز خوب و تاثیرگذار بوده است.»
خانم مقدسیان با بیان اینکه کم نیستند افرادی که علیرغم آگاهی از اشتباه بودن پوشش نامناسب، به خاطر رفتار نادرست یا دوستان نااهل گرفتار این وضعیت شده اند، یکی از شیرین ترین خاطراتش را این طور تعریف می کند: «در پایانه آزادی منتظر اتوبوس بودم که خانمی را با پوشش بسیار نامناسب دیدم؛ فورا از کارت های تلنگرآمیز احکام پوشش که یک طرف آن عکس حرم امام رضا(ع) است، به او دادم.
رفت کمی آن طرف تر؛ دیدم مدام به کارت و به من نگاه می کند! بالاخره با چهره ای غرق اشک آمد و گفت من به تازگی متوسل شدم به امام رضا(ع) و گفتم چه کار کنم از من راضی باشید؟ ولی یک هفته گذشته و خبری نشده بود؛ امروز هم با خودم در فکر بودم و داشتم به حضرت گله می کردم که همان لحظه این را از شما دریافت کردم و متوجه شدم جواب آقا است؛ همین امشب این کارت را استوری می کنم تا دوستانم نیز ببینند».
تمرکز روی ایده های جدید
زهرا ایزدی، کارشناس الهیات که در پنجاه سالگی مادر چهار فرزند و حتی مادرشوهر است، از محله طبرسی شمالی به جمع فعالان حوزه عفاف و حجاب پیوسته اما گستره فعالیتش به هاشمیه و فکوری هم رسیده است؛ این طور که می گوید همین امروز بناست تشکلش به نام «گل های آفتابگردان» در سازمان تبلیغات اسلامی به ثبت برسد و با جذب نیرو فعالیت هایش سروسامان گیرد؛ «روال خودم و معدود همکارانی که تا به حال داشته ام، این است که در هر مکان به تناسب اقتضای آنجا عمل می کنیم؛ مثلا در میادین شهر، ایستگاه معرفت افزایی داریم یا در مترو، میز حجاب و عفاف که ضمن هدیه دادن ملزومات حجاب به بهانه مناسبت های مذهبی، با دختران ارتباط می گیریم.
در واقع با تمرکز روی نقاط مشترک مثل اسلام، فطرت پاک انسان، ایرانی بودن، لزوم رعایت قانون و حضور مؤدبانه در اجتماع (به عنوان حق الناس و نشانه شرافت) شروع می کنیم و به لزوم رعایت پوشش مناسب می رسیم و در آخر هم معمولا مشتاقانه با همان پوشش محجبه شان عکس یادگاری می گیرند.
با افرادی هم که فکر می کنیم احتمال مخالفت و پذیرش نشدنشان زیاد است، در قالب مصاحبه برای تحقیق وارد می شویم؛ با طرح سؤالاتی عمومی مثل اینکه هر کس را در قبر خودش می گذارند، یعنی چه؟ نظرت درباره انتقاد و پیشنهاد کردن چیست؟»
این بانوی خوش فکر که ایده هایی چون احداث چایخانه همراه با میز عفاف و حجاب در سطح شهر، کافه سینما و کافه گفت وگو برای بانوان نومحجبه و مادران نگران، تمرکز روی شناخت و جبران خلأهای نوجوانان در زمینه های روحی روانی، اجرای چالش چادر و … را ارائه داده است، اخلاص، تقوا، توکل و توسل را رمز موفقیت آمران معروف می داند و ضمن تأکید بر پرهیز متدینان از بی تفاوت بودن به وضع موجود، یکی از خاطرات ماندگارش را تعریف می کند: «در فرودگاه در حالی که حمایل “ناظر حجاب” داشتم، از کنار صندلی ها رد می شدم که متوجه شدم خانمی دارد درباره من با یک مهماندار صحبت می کند؛ محترمانه و با اشاره خواستم حجابش را رعایت کند که زیر لب با حس تنفر چیزی گفت؛ من باز هم اهمیت ندادم و مشغول کارم بودم که ناگهان دیدم از پشت سر یک نفر مرا برگرداند و در آغوش گرفت درحالی که به شدت گریه و عذرخواهی می کرد؛ توضیح داد که بعد از مواجهه اش با من، به امام رضا(ع) گفته بود که اگر پرواز مادرش به مشهد جور شود، هرچه این خانم بگوید، گوش می دهم… به انتخاب خودش همان جا یک روسری برایش خریدم و راهی منزل شد. نیمه شب هم پیام داد که توبه کرده ام؛ هم کارم را که کاشت ناخن و پروتز و… بود، کنار گذاشتم هم چادری شدم».
سوغاتی کربلا
مرضیه مهریزی مادری ۴۲ ساله از دیگر بانوان فعال حوزه حجاب و عفاف شهرمان است که با دغدغه یاری امام زمان(عج) وارد این عرصه شده است و توانسته دل های بسیاری را متوجه ایشان کند؛ او که طی هفت سال گذشته، مدیریت تشکل حفظ فرهنگ حاج قاسم و کانون عقیله را برعهده گرفته است، می گوید: «از کودکی همیشه برایم سؤال بود که چرا امام زمان(عج) ظهور نمی کنند؟
آیا واقعا ۳۱۳ یار هنوز برایشان پیدا نشده یا خودشان نمی خواهند بیایند؟ در سی سالگی عمیقا پی بردم که دلیل تأخیر ظهور حضرت، گناهان ما مسلمانان است؛ همان روزها خیلی اتفاقی متنی به ذهنم رسید درباره اینکه ناخودآگاه داریم با امام زمان(عج) چه می کنیم؟! فورا نوشتم و طراحی و چاپ شد تا با عنوان دل نوشته مهدوی به بهانه های مختلف دست مردم برسد. تا چشمشان به برگه می افتاد، به پهنای صورت اشک می ریختند و نظرشان را زیر متن برایمان می نوشتند؛ در قالب این طرح که هفت سال است در پارک ها، مجتمع های تجاری و مترو انجام می شود تاکنون ۲ هزار دل نوشته به دستمان رسیده که در آن قول داده اند محجبه یا نمازخوان شوند یا آقایان نوشته اند که بیشتر کنترل چشم خواهند داشت یا بخشی از درآمدشان را در راه امام صرف می کنند».
او با شور و حالی وصف ناپذیر در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده است ادامه می دهد: «وقتی مشغول نوشتن دل نوشته ها هستند اغلب می گویند فکر می کنیم امام کنارمان هستند و داریم با خودشان صحبت می کنیم؛ ما هم بلافاصله از غربت امام و تنها بودنشان می گوییم؛ گفت وگو به اینجا که می رسد، بغضشان می ترکد؛ می پرسیم دوست دارید اینجا چه قراری با امام بگذارید؟ پاسخ می دهند قول می دهم چادری شوم و هر کاری می کنم یاد امام باشم؛ تا حالا نمی دانستیم مانع ظهور حضرت هستیم، کاش همه مثل شما امر معروف و نهی از منکر می کردند. آن قدر حال خوبی پیدا می کنند که دل کندن از آنجا برایشان سخت است و دوست دارند بمانند بیشتر صحبت کنیم. حتی برخی آقایان می آیند برای محجبه شدن خانمشان تشکر می کنند. از طرفی فقط به این مرحله بسنده نمی کنیم بلکه برای تعمیق عقاید و باورها و آگاهی از احکام، هیئتی با حضور همین افراد که دل نوشته داده اند راه انداخته ایم با عنوان نوجوانان اندیشه ورز؛ به این ترتیب خانم هایی که تا دیروز پوشش های عجیب غریب داشتند هیئتی و اغلب میزگردان می شوند و دوستانشان را هم دعوت می کنند».
از دیگر ابتکارات خانم مهریزی و همکارانش که نتیجه خوبی به دنبال داشته است، انجام قرعه کشی کربلا یا هدیه بن خرید از میان نویسندگان دل نوشته هاست؛ بعد از هدیه دادن روسری متبرک به کسانی که قول می دهند محجبه شوند، برایشان آرزو می کنند جزو برندگان قرعه کشی سفرکربلا باشند که هزینه اش با پیگیری های مجدانه خانم مهریزی و کمک خیران تأمین می شود و تاکنون به ۱۴۰ سفر رسیده است.
به همسرشان تبریک می گوییم
مدیریت تشکل شهید مهدی مهدی نیا، مدیریت بانوان طرح زیست عفیفانه حرم مطهر، معاونت اول آموزش سلبی جبهه زیست عفیفانه و… این ها برخی از عناوین مسئولیت های مادری پنجاه ساله با چهار فرزند و پنج نوه است که تا همین سه چهار سال پیش، سالن زیبایی داشت؛ البته نه از آن سالن های امروزی؛ بلکه همان جا هم متفاوت عمل می کرد مثلا چادر نماز مخصوص برای مشتریان در نظرگرفته و مقید بود عروس ها پیش از شروع کار، وضو بگیرند که بعدا مشکلی برای نماز نداشته باشند، حواسش به نوع پوشش آن ها حتی بعد از خروج از سالن بود؛ خودش تا دم ماشین همراهی شان می کرد تا خیالش راحت باشد و این اواخر هم درصدد طراحی شلوار مخصوص عروس برای راحتی پوششان بود که قسمت نشد اجرایی شود؛ «تا سال ۱۴۰۱ به صورت فردی در سالن یا راهپیمایی ها و تجمعات فعالیت داشتم ولی بعد از آن به این نتیجه رسیدم که کار گروهی لازم است از این رو سالن را جمع کرده و وارد گروه های امربه معروف شدم».خانم فرجام که تاکنون علاوه بر هزینه های مالی در این مسیر، آسیب های فیزیکی هم دیده ولی همچنان باانگیزه پای کار است، تأکید می کند که در همه طرح ها سعی مان این است که افراد خودشان به ضرورت پوشش مناسب برسند.
یکی از خلاقیت های او و گروهش این است که در غرفه مترو، هم زمان با پخش موزیک های مناسبتی و پذیرایی خرما یا شکلات، به افراد پیشنهاد فال(رزق) شهدایی می دهند که با استقبال و نتایج خوبی مواجه شده است؛ «در این کارت ها اغلب پیام هایی از شهدای جوان و مدافع حرم است که خانم ها معمولا بعد از مشاهده آن اشک می ریزند و می پرسند واقعا این گفته شهید است؟ این شهید برای ما رفته است؟ بعد هم همان جا به شال و روسری شان گیره می زنند؛ حتی مواردی بوده که گفته اند دیگر خجالت می کشم با این پوششم راه بروم، چطور به منزل برگردم؟! طرح دیگرمان هم مختص خانم های محجبه است؛ زیرا تقویت بازوی خودی هم اهمیت دارد و نباید از آن ها غافل بود؛ خصوصا در مراکز خرید وقتی می بینیم خانم های چادری کنار همسرشان با نوعی حس انزوا و اذیت راه می روند(آن لحظه در مقایسه با خانم های کم حجاب احساس کمبود دارند)، می رویم جلو و به همسرش برای داشتن چنین خانم محجبه ای تبریک می گوییم و به خانم هم یادآوری می کنیم که چادر شما اسلحه تان در جنگ نرم است تا خودش و نقشش را دست کم نگیرد؛ بعد هم با دعای خیر و حال خوبی که پیدا کرده اند، بدرقه شان می کنیم».
روزنامه شهرآرا
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت