نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
ایستگاه دروازه دولت شلوغ و پرجمعیت است. با فشار جمعیت وارد واگن میشوم. دختر جوانی که روبهرویم ایستاده، اینستاگرامش را باز کرده و به اکسپلور میرود. نگاه من به خاطر نزدیکیمان به فیلمی که انتخاب کرده، جلب میشود. برشی از یک برنامه خارجی است که در آن دختران ایرانی با لباسهای نامناسب و به شدت باز، به اسم رقابت در مد، در حال دعوا هستند. اسم برنامه را میپرسم و وقتی پیاده میشوم، در یوتیوب جستوجویش میکنم.
مجری برنامه یکی از سوپرستارههای زن سینمای ایران است؛ حرکات و گفتارش را در قسمت هجدهم برنامه دنبال میکنم. او سعی میکند خیلی در بحث شرکتکنندهها دخالت نکند، چون به نظر میرسد خودش هم سطح این برنامه را درک کرده و فقط یک ابزار است. برنامهای که بر پایه مد روز و محوریت زن شکل گرفته، اما فقط به بالا و پایین بدن زن و لباسهایی که میپوشد و آرایشی که میگذارد میپردازد.
نمایشگاهی برای به تصویر کشیدن بیمعنایی
کمی به قسمتهای دیگر این برنامه سر میزنم. جالب است که مجری وقتی شرکتکنندهها را معرفی میکند، نباید انتظار توضیحی درباره دستاوردهایشان داشته باشیم، چون قرار است فقط با بدن و لباسهایشان سنجیده شوند. یکی از داورها مرد است و نظرش را درباره شرکتکنندهای که با عشوه روبهرویش ایستاده، اینطور اعلام میکند: «واقعا اندامت رو دوست دارم!» اما آیا این تمام هویت زن است؟ فقط اندام و همین؟
این نوع برنامهها مانند یک فروشگاه مد و فشن به میدان رسانهای آمدهاند؛ جایی که زنان نه به عنوان انسانهای مستقل و متفکر، بلکه به عنوان مدلهایی دیده میشوند که باید جذاب و زیبا باشند. هر قسمت پر است از نماهای نزدیک صورتهای آرایششده، لباسهای بیش از حد باز، و ژستهایی که به نظر میرسد فقط برای تأیید جامعه مردسالار طراحی شدهاند. به علاوه، توهینهای زبانی که شرکتکنندگان و داوران به یکدیگر میکنند، عملاً جایی برای بحثهای عمیق، چالشهای واقعی، یا صدای دردهای زنانه باقی نمیگذارد.
تکرار کلیشهها و بازتولید نگاه مردسالارانه
این برنامه ارزش زن را در قاب محدود بدنش تعریف میکند؛ همان چیزی که سالهاست فمینیستها علیهاش جنگیدهاند و حتی خود غربیها و مدافعان حقوق زن در جامعه اروپایی نیز با آن مخالفند. شاید باورپذیر نباشد، اما متأسفانه تمام ساختار این برنامه بر این مبنا شکل میگیرد در حالی که زن فقط یک صورت آرایششده با لباسهای رنگی نیست و جای خلاقیت، استقلال، و حقوق واقعی زن در این برنامه به شدت خالی است.
پیامهای سمی برای زنان مخاطب
فقط کافی است چند قسمت از این برنامه را به عنوان یک زن تماشا کنید؛ خودتان از حجم بالای توهین به مقام زن شگفتزده خواهید شد. و حتی شاید این سوال برای شما هم پیش بیاید که وقتی برنامهای که قرار است نماینده زن باشد، او را در نقش بدن و ظاهرش محدود میکند، پیام آن به ما زنان چیست؟ قطعاً این است که «تو فقط زمانی ارزش داری که زیبا باشی»، «تو فقط وقتی دیده میشوی که مطابق الگوهای سطحی باشی» و «ویژگیهای فکری و روحی و فعالیتهای فرهنگی و علمی و اجتماعی تو اگر بدن جذابی نداشته باشی ارزشی ندارد.» این پیامها بارها در برنامه ماهوارهای «زن روز» تکرار میشوند و مانند سم به جان فرهنگ ما مینشینند بدون آنکه متوجه خطر آن باشیم.
حذف زنان واقعی و متنوع از قاب زن روز
برایم جالب است وقتی که یک بازیگر به اسم دفاع از حقوق زنان، ایران را ترک میکند، حالا چرا باید به عنوان همان زن مطالبهگر، این حد از سخیف شدن زنان را در قالب یک برنامه تلویزیونی تماشا و سکوت کند؟ و اصلاً جایگاه زنان تأثیرگذار، زنانی که پوسته تنشان را شکافته و برای رسیدن به آزادی واقعی پروانه شدهاند، در سکانسهای این برنامه کجاست؟
در زن روز هیچ جای گفتنی درباره سبک زندگی و هویت زنان فعال، اندیشمند و تأثیرگذار نیست، زنانی که هر روز برای حقوقشان میجنگند، زنانی که موفقیتشان هیچ ربطی به لباس و ظاهرشان ندارد و زنانی که در میدانهای علمی و هنری و رزشی و ادبی خوش درخشیدهاند. این نمایشهای رسانهای نه تنها هیچ وقت به این زنان جایی نداده، بلکه با این روند سناریوسازی جایی نیز نخواهند داد و به طور کلی هویت این زنان را که بخش بزرگ و مهمی از واقعیت جامعه زنان هستند نادیده میگیرند.
بازتاب یک واقعیت تلخ رسانهای
این داستان فقط مربوط به «زن روز» نیست، این داستان رسانهای است که هنوز نمیخواهد زن را به مثابه یک انسان کامل ببیند و زن هنوز باید در قالب قابی تنگ و محدود جای بگیرد؛ قابی که بدن در آن مهمترین و گاهی تنها ویژگی ارزشمند و قابل تحسین زن به حساب میآید!
پیامدهای خطرناک تصویرسازی سطحی
وقتی رسانهها اینطور عمل میکنند، تبعاتش همهجا دیده میشود؛ از نارضایتیهای روانی در میان زنان گرفته تا کاهش اعتماد به نفس و حتی افزایش خشونتهای جنسیتی. پژوهشهای متعدد مانند آنچه در گزارشهای سازمان بهداشت جهانی آمده، ثابت کردهاند که این نوع تصویرسازیهای سطحی و محدود زنانه، به سلامت روان زنان آسیب میزند.
راضیه پناهیان، مشاور خانواده در نقد این نوع برنامهها میگوید: «برنامه زن روز یک برنامه ترکی اما در ورژن ایرانی است؛ و برنامههای ترکی تا اینجا یک جلوه مهم از خود به جا گذاشتهاند و آن، حاشیه است. جنجال، حاشیه و درگیری بین شرکتکنندگان، از نکاتی است که بعدها شرکتکنندگان اظهار میکنند تیم کارگردانی آنان را دعوت به همانها میکردند تا برنامه جان بگیرد.»
ضرورت رسانههای تحولآفرین
ما در جهانی زندگی میکنیم که باید به زن فراتر از پیچ و تاب بدنش نگاه کرد؛ و برای این هدف به جای برنامههایی که زن را به پوسته تقلیل میدهند، نیاز به تولیداتی داریم که به زن اجازه بدهند سخن بگوید، به زن کمک کنند تا خودش را بشناسد و در جامعه دیده شود به عنوان یک انسان کامل نه عروسکی که هر ساعت باید به یک کوک تنظیم شود و لباس بپوشد و برقصد. زن باید روزنهای باشد برای امید، برای تغییر، برای روشن کردن خانه و جامعه، نه در حد یک ویترین بزک شده برای مصرفگرایی سطحی.
وقتی ارزش زن نادیده گرفته میشود
«زن روز» به جای دفاع از حقوق واقعی زنان، نشان داد که هنوز برخی رسانهها زن را در قالب یک کالای نمایشی محصور کردهاند؛ کالایی که ارزشش به زیبایی ظاهری محدود میشود و خبری از صدای واقعی و چالشهای عمیق زنانه در آن نیست. این برنامه نه تنها به دفاع از زن نپرداخته، بلکه با برجستهکردن سطحیترین معیارها، زن را کوچک و بیارزش کرده است. پس اگر میخواهیم زنانی قدرتمند، مستقل و تأثیرگذار در جامعه داشته باشیم، باید از این ویترینهای توخالی فاصله بگیریم و به دنبال رسانهها و صداهایی باشیم که زن را در تمام پیچیدگیهایش به تصویر بکشند، نه صرفاً در قاب زیباییهای صوری بدنش.
خبرگزاری فارس
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت