نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
کودک که بودم، بارها شعر«پسرها شیرند مثل شمشیرند، دخترها موشاند مثل خرگوشاند» را از پسرها شنیده و تقلای دخترها برای پیداکردن جوابی دندانشکن را دیده بودم؛ گویا به مذاق دخترها خوش نمیآمد. من هم هرچند از جنگجو بودن خوشم نمیآمد و علاقهای به رفتارهایی که پسرانه تلقی میشدند نداشتم اما از ترس و ترسو بودن هم خوشم نمیآمد و هیچ غرورآمیز نبودند و برایم رفتارهای شجاعانه و شخصیتهایی که در مقابل زورگویی و زورگوهای دنیا سینه سپر میکردند، بسیار مباهات برانگیز بودند. آنها قهرمان زندگی من بودند، قهرمانی که در میدان مبارزهی حقیقی و در مقابل حریف واقعی و برای حقی که پایمال شده، سینه سپر میکند. و هر چقدر این زور و زورگویی که در مقابلش ایستاده بود، قویتر و ظلمش وسیعتر، او قهرمانتر.
اما حقیقتا آیا شجاعت و تهور خصلتی مردانه است و اصلا این صفت برازندهی یک زن است؟ و آیا زن بودن و زنانگی با شجاعت و دلاوری سنخیت دارد؟
پیش از این از مکتبی گفتیم که حد والایی از «کنشگری زنانه» را در میدان عمل به رخ میکشد و تصویرهای قالبی جنسیتی از زن به عنوان یک انسان ضعیف و تحت سیطرهی عواطف، ناکارآمد و ناتوان را به مجاهدی باصلابت، شجاع، مسلط بر عواطف و تدبیرگر میدان تغییر میدهد. اما منظور از مجاهدت و شجاعت زنانه چیست؟ آیا صفات شجاعت و مجاهدت رخ زنانه و مردانه دارد؟
برخی از آنها که داعیهی دفاع از حقوق زنان را دارند، شاهراه ممانعت از ستم بر زنان را در« جنسیتزدایی» و کنار گذاشتن هرگونه فهم جنسیتی از ویژگیها و نقشهای اجتماعی او میدانند، در نتیجه نسبت به امر تربیت نیز رویکردی خنثی را تجویز میکنند و از آن طرف بام، عدهای که گرفتار«جنسیتزدگی» محض شدهاند، قائل بر زنانه و مردانه بودن فضایل اخلاقی و انسانی هستند و برخی ارزشگذاری نیز میکنند و صفات یک جنس خاص را بردیگری ترجیح میدهند؛ برخی فضایل زنانه را برتر و جامعه را توصیه به زنانهشدن میکنند و برخی ویژگیهای مردانه را فضیلت میدانند و زنان را به مردانه زیستن دعوت میکنند.
اما در نگاه اسلام، فضایل اخلاقی و ارزشهای انسانی برای زن و مرد یکسان است، فضایلی چون تقوا، حقخواهی، شجاعت و… این یکی بودن فضایل اما نه به معنای آن است که بروز و ظهور این صفات در عمل نیز یکسان باشد بلکه این ویژگیها در تقاطع با جنسیت، ابعاد جنسیتی نیز مییابد. اینگونه که اگرچه حقخواهی و شجاعت، هردو فضایل انسانی و کمال زن و مرد محسوب میشوند. اما حسین( علیهالسلام) این را در رزمآوری و نبرد با جبهه جور و ظلم به نمایش میگذارد و زینب(سلامالله علیها) در وجهی زنانه. و اگرچه خداوند بار حضور در میدان جنگ و نبرد با سلاح رزم را بر دوش مردان نهاده است و مبارزه و جهاد در میدان را بر زنان تکلیف نکرده اما بدون مجاهدت زنان، این بار به سر منزل مقصود نخواهد رسید.
و هرکدام از این نقشها اگر حذف شود، یعنی اگر نبود مجاهدتهای زنان در شعبابیطالب و در راَس ایشان، خدیجه (سلاماللهعلیها) و اگر نبود مجاهدتهای فاطمه (سلامالله علیها)، تاریخ مسیر دیگری را پیمیگرفت. وکار مبارزه با دستگاه ظلم و استبداد به سرانجام خود نمیرسید. و از این رو است که میگویند کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود.
زینب (سلامالله علیها) شجاعت ورزید و مجاهدت نمود و او هم قیام کرد، اما نه سوار براسب و شمشیر بر دست. قیام زینب از ابتدای مسیر آغاز شد، آن زمان که بزرگان از صحابه قدرت تشخیص حق را نداشتند و به گمان تجربه و فهم خود دست از یاری حسین کشیدند، زینب، همراه حسین شد، تصميمي که حتي چهرههاي نامدار صدر اسلام در آن ماندند و نفهميدند چه بايد بکنند. او حتی بعد از واقعه جانگداز شهادت برادر و فرزندان و یاران نیز مقهور دشمن نشد و سر تسلیم فرود نیاورد، بلکه با شجاعت و صلابتی استوار، از دل خون و شهادت، حماسهی عزت و اقتدار آفرید. پیام عزتی که ایستادگی و مبارزه با ظلم و جور است و او فرهنگ مرگی را در تاریخ جاودانه نمود که، زیبا و عزتآفرین است و این پیام، متعلق به یک زمین و یک زمان نیست. بلکه «زندگی و مرگ عزتمندانه، درسی است برای همیشهی تاریخ».
دکتر سیما باقرزاده
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت