ملکه زیبایی فلسطین در میانه نسل کشی تاریخی آنان چه ماهیتی دارد؟

این روزها در شبکه‌های اجتماعی، معرفی خانم ایوب نادین به‌عنوان ملکه زیبایی فلسطین در میس یونیورس ۲۰۲۵ بازتاب گسترده‌ای دارد. سازمان میس یونیورس، که تاریخ و ساختاری آمریکایی دارد و مرکز آن در نیویورک است، هدف از برگزاری مراسم انتخاب ملکه زیبایی را «مسائل بشردوستانه و صدایی برای ایجاد تغییرات مثبت در جهان» عنوان کرده است.

با توجه به فلسفه و سابقه عملکردی که این سازمان تاکنون داشته است، اهداف آن تلاش برای ایجاد تغییرات مثبت (ترویج و تقویت فرهنگ برهنگی) در میان دختران و زنان می‌باشد. در اقدامی عجیب، این سازمان در تیرماه اعلام کرد که فلسطین به‌طور رسمی به‌عنوان یکی از کشورهای شرکت‌کننده در مسابقه انتخاب ملکه زیبایی این سازمان شناخته شده است.

عجیب‌تر آنکه در میان نسل‌کشی و به خاک و خون کشیدن زنان و کودکان فلسطینی توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی، برای نخستین بار یک مدل و فعال اجتماعی به نام نادین ایوب به‌عنوان ملکه زیبایی فلسطین برای شرکت در مسابقه میس یونیورس ۲۰۲۵ که در آبان‌ماه در مکزیک برگزار می‌شود، انتخاب و خبر آن به‌صورت گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی فلسطین و دنیا منتشر گردید.

چه خانم نادین ایوب از پشت پرده‌های اهداف این معرفی آگاهی داشته باشد یا خیر، من با توجه به ماهیت و سابقه عملکرد غرب، به‌ویژه در کشورهای اسلامی، همواره در مواجهه با برنامه‌هایی که منشأ غربی دارند، رویکرد احتیاطی همراه با تردید را پیش می‌گیرم.

در این خصوص نیز، در زیرکاسه این رویداد، نیم‌کاسه بداندیشانه‌ای برای فرهنگ مقاومت فلسطین متصور هستم.

چرا؟

۱. انتخاب ملکه زیبایی فلسطین با دین و فرهنگ سنتی مردم فلسطین همخوانی ندارد.

۲. انعکاس گسترده معرفی و حضور ملکه زیبایی فلسطین در یک رویداد بین‌المللی را عملیاتی چند مرحله‌ای با هدف آزمون، خط‌دهی، عادی‌سازی، استقبال، انقلاب و در نهایت تسلیم افکار عمومی مردم فلسطین می‌دانم.

۳. این اقدام را تلاشی می‌دانم برای ایجاد تغییر در الگوی زن و دختر فلسطینی از زنان و دختران مقاوم و مجاهدآفرین کنونی به دختران و زنانی که در آینده بدون توجه به ارزش‌های مقاومت و اسلام، برای زیبایی و جلب توجه، رقابت خواهند کرد. نتیجه این فرآیند، تغییر از محتوا و معنا به فرم و ظاهر خواهد بود.

مقاومت فلسطین در برابر سلطه رژیم غاصب (پادگان آمریکا و غرب در منطقه بسیار مهم غرب آسیا) ریشه در فرهنگ مردم فلسطینی دارد. بنابراین ورود دشمن به جنگ با فرهنگ مقاومت، امری ممکن و بدیهی است. زنان علاوه بر تشکیل نیمی از جمعیت، نخستین مربیان نسل‌های مقاومت فلسطین هستند. بنابراین با توجه به نقش‌آفرینی زن فلسطینی در فرآیند مبارزه، طبیعی است که دشمن بعد از ده‌ها سال جنگ و کشتار، ارعاب و زندان و ناتوانی در متوقف ساختن مقاومت فلسطین، به جنگ فرهنگی با ماهیت زنانه رو آورد.

این جنگ اگرچه به ظاهر زن فلسطینی را مورد تهاجم قرار می‌دهد، ولی ماهیت آن تهی‌سازی جامعه فلسطین، به‌ویژه نسل‌های آتی از اندیشه و رجحان مقاومت است. این طرح و طرح‌های مشابه، جنگ نرم برای از پای درآوردن باور و توان مقاومت فلسطین از طریق راهبردها و عملیات فرهنگی است.

با توجه به زیرساخت‌های موجود در ساخت فکری مقاومت، وجود هوشیاری، برنامه‌ریزی و اقدام به‌موقع، شرط لازم برای پیروزی مجاهدان فلسطینی در این قسمت از میدان جنگ با دشمن است.

خبرگزاری فارس