فهم پیشاانقلابی، حضور پسازینبی را نمی‌فهمد

با وجود نقش بنیادین زنان در اربعین و الگوگیری از حضرت زینب (س)، همچنان پرسش‌هایی درباره حضور آنان در این مسیر مطرح می‌شود؛ پرسش‌هایی که بیشتر از سوی غیرمتخصصان بیان شده و نیازمند بازخوانی عالمانه و تخصصی در حوزه مطالعات زنان است.

هر کس نسبت به حیطه‌ی تخصصش، مسئولیتی دارد. همانطور که طبیب، کارکردی دارد که مثلا از نجار برنمی‌آید توقع می‌رود متخصصین حوزه‌ی زنان نیز پیرامون مسئله ی زن که کلان مسئله و دغدغه‌ی مهم رهبری نیز می‌باشد اندیشه‌ورزی‌هایی داشته باشند که برای غیرآنان سخن نو و قابل تأملی باشد. اما برخی متخصصین این امر نه تنها به حل مسئله‌ی زن نمی‌پردازند بلکه دغدغه‌ی سودمندشان را در غیرتخصص‌شان از مسائل سیاسی تا موضوعات روز جامعه خرج می‌کنند وهمین سبب به بارآمدن آشفتگی های نظری می‌شود.
مثلا جای گفتگو در مورد « حضور زن در اربعین » در فلان کانال تربیتی، یا توسط فلان تحلیلگر سیاسی و مسائل منطقه نیست اما متاسفانه همان قدر که مطالعات زنانی ها در مورد آن ساکتند، متخصصین حوزه‌های فکری دیگر ترحم برانگیزانه و با ژست از خود گذشتگی کاذب نسبت به آیا اربعین جای زنان است یا نه اظهار نظر می‌کنند بلکه از این گذر آبی هم برای آنها و دنبال‌کنندگان میلیونی‌شان هم گرم شود.

گفتگوی اندیشه‌ای فعال پیرامون حضور زنان در اربعین قبل از اینکه بپردازد آیا اربعین جای حضور زنان است یا خیر؟ باید به این موضوع بپردازد که خواستگاه این سوال کجاست؟ چرا حضور مردان در اربعین چالش برانگیز نیست و اساسا و از ابتدا این سفر برخلاف سیره‌ی اهل بیت و حضور خاندان امام حسین (علیه السلام)، «مردانه» فرض شده است؟ و چرا همواره حضور زنان بالغ با اما و اگرهای صغیرپندارانه همراه بوده است؟ کدام حکم دینی و امرشرعی «جنسیت» را سبب تخصیص و قید برای بهره مندی از ثواب زیارت اربعینی می‌داند؟ در حالی که پایه‌گذار حرکت اربعین خود حضرت زینب(سلام الله علیها) هستند و زنان برای امتداد و حفظ این مسیر سزاوارترند.
اگر خواستگاه این سوال، حس مسئولیت بیشتر مردان است؛ فبها المراد؛ اما شرط به بار نشستن این مسئولیت « رشد و توسعه‌ی امر زنانه» است نه مصادره و عقب راندن و غالب شدن بر آن.

و اگر برخواسته از فهم تک جنسیتی و غیر زوجیتی در سطح اجتماع و تاریخ است که بر اساس آن جامعه و‌ تاریخ سازی امری مردانه تلقی می‌شود و زن در حاشیه‌ی این اجتماع، به پشتیبانی و تجهیز مرد تاریخ ساز مشغول است. این فهم از دین بر اساس منطق انقلاب به کلی غلط است.

زیرا مستندات آنها از قبیل سختی طی مسیر برای زنان، یا «احتمال» وقوع مفسده به سبب اختلاط، یا ادله‌ی منع تردد زنان در اماکن عمومی یا لزوم حبس زنان در منزل و… پیشا انقلابی است و باید در آنها دوباره نظرکرد. از نظر امامین انقلاب نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی بی بدیل و ستودنی است. ایشان بر مکلف بودن زن و مرد در حفظ عزت اسلامی، اهتمام به امور مسلمین، مشارکت زن و مرد در ساخت جامعه‌ توحیدی و.. تاکید می‌فرمایند. پس نقش آنها در گام دوم انقلاب یعنی جامعه سازی که اربعین نماد کوچکی ازاین جامعه ی توحیدی است نیز ویژه و مهم است.

متاسفانه با توجه به پر رنگ شدن حضورهای خانوادگی کمتر به این نقش پرداخته و گمان می‌شود که این فهم‌های تک جنسیتی به کلی منسوخ شده‌‌اند و سخن گفتن از آنها کار بیهوده‌ای است اما هنوز این ته نشست‌های فکری وجود دارد و حداقل چند پیامد دارد؛
یک:محرومیت عده‌ای از زنان از این فیض عظیم،
دو:نفهمیدن کارکرد و ضرورت حضور زن و فتوحاتی که در بستر اربعین خلق می‌کند‌،
سه:حراست و حمایت نکردن از دستاوردهای زن انقلابی
چهار:بی زبانی زنان در توضیح خلقی که در اربعین رقم می‌زنند و
پنج:چالش زدایی نکردن از حضور فعال تر زنان…

حضور زنان در اربعین سبب بیداری نفوس و تلطیف فضا، تبیین و رسانه ای قوی برای تصویری از جامعه‌ی امن آخر‌الزمانی است. سختی های تمرینی و جهادگونه ی این مسیر با صبر، ظرافت و اتصالات معنوی زنانه قابل تحمل و شیرین می‌شود.

همانطور که سختی‌های کربلا با تمام عظمتش برای حضرت زینب (سلام الله علیها) «ما رأیت الا جمیلا» بود؛ ایشان در این مسیر نهضت حق خواهانه و استکبار ستیزانه‌ی امام حسین (علیه السلام ) را زنده و جاویدان کردند؛ امید است حضور زنان به تأسی از ایشان و با بهره‌گیری از قوت جمع سازی و وحدت بخشی زنانه در این مسیر، افکار مردم عالم را نسبت به حق خواهی و استکبار ستیزی به خصوص در مورد کربلای امروزِ غزه و وحدت امت اسلامی، زنده و تربیت کند و گفتگوی اندیشه‌ای فعال پیرامون جایگاه و کارکرد زن در اربعین روز به روز فربه تر شده و به پشتیبانی فعال تری در این باره بپردازد.