جدال هویت و قانون در سایه سکولاریسم غربی؛

غرب در باتلاق خود ساخته

با رأی دیوان عالی بریتانیا مبنی بر مستثنی‌کردن زنان ترنس‌جندر از تعریف قانونی زن، بار دیگر مناقشه بر سر هویت جنسیتی در غرب شعله‌ور شد؛ حکمی که از نگاه منتقدان، تنها بخشی از سردرگمی عمیق دنیای سکولار در جدال با سرشت الهی انسان است. در این میان، اسلام با تأکید بر فطرت و عدالت الهی، الگویی روشن و منسجم از هویت زن و مرد ارائه می‌دهد.

دیوان عالی بریتانیا با تأکید بر تعریف زن در قانون برابری به افراد متولدشده با جنسیت بیولوژیک زن، زنان ترنس‌جندر را از این تعریف مستثنی کرد.

این حکم که در پاسخ به اختلاف‌نظر با دولت اسکاتلند صادر شد، از سوی گروه‌های فمینیستی پیروزی تلقی شده، اما نهادهایی مانند عفو بین‌الملل نگران تضعیف حقوق ترنس‌ها هستند. از جنبه سیاسی، این تصمیم با ایجاد وضوح قانونی، فشارها بر سیاستمداران مانند «استارمر» را کاهش داده و به دولت اجازه می‌دهد مسئولیت تصمیم‌گیری را به نهاد قضائی واگذار کند. این رویداد نشان‌دهنده تنش‌های جاری در بریتانیا حول تعادل میان حقوق زنان و حقوق افراد ترنس‌جندر است.

دنیای غرب، با حذف خداوند از قوانین و روی آوردن به دنیاگرایی محض، انسان‌ها را به بردگی خواسته‌های مادی و اندیشه‌های متضاد کشیده است. سرگشتگی امروز غرب در مسئله جنسیت، نتیجه مستقیم همین بی‌خدایی است. دیدگاهی که در آن مخلوق به شکلی که خداوند او را خلق گرده است نادیده گرفته می‌شود.

با این رویکرد وقتی قانون‌گذاری از دستورات الهی جدا شود، قانون به جای برقراری عدالت، به ابزاری برای تحمیل خواسته‌های سیاستمداران تبدیل می‌شود. تعریف امروز زن در غرب، میان تعریف زیست‌شناختی، احساسات شخصی و مصلحت‌های حزبی درگیر است، زیرا معیار ثابتی مانند احکام الهی و سرشت انسانی ندارد. این در حالی‌است که در اسلام، جنسیت‌بخشی از برنامه حکیمانه آفرینش خداست و قوانین الهی با تعریف روشن زن و مرد بر پایه فطرت، از سردرگمی جلوگیری می‌کنند.

فمینیسم در باتلاق سردرگمی

فمینیسم در غرب، با شعار آزادی زنان، عملا جایگاه آنان را به ابزاری در دست سرمایه‌داران و اندیشه‌های ضددینی تبدیل کرده است. حمایت برخی فمینیست‌ها از حکم اخیر دادگاه بریتانیا که زنان ترنس را به رسمیت نمی‌شناسد، نه برای دفاع از حقوق زنان، بلکه برای حذف رقبای جدید (ترنس‌ها) در جنگ ناسالم غرب بر سر قربانی جلوه دادن خود است.

فمینیسم با نادیده گرفتن نقش‌های طبیعی زن مانند همسری و مادری، او را به بازاری از بدنهای بدون حریم و رقابت‌های مردانه تقلیل داده است. امروز زن غربی میان اختلافات جنسیتی و هویت ترنس گرفتار است، زیرا فمینیسم او را از ریشه‌های الهی فطری جدا کرده است.

عدالت برپایه فطرت

اسلام با بزرگداشت جایگاه زن به عنوان محور خانواده و جامعه، و تعیین حقوق و وظایف بر اساس عدالت الهی (نه برابری کورکورانه)، زنان را از سلطه فرهنگ بی‌عفتی، بهره‌کشی اقتصادی و جنگ‌های جنسیتی رها می‌کند. بی‌خدایی حاکم بر غرب، از انسان  موجودی بی‌ارزش ساخته که هویتش تابع لذت طلبی و هوس‌های زودگذر است. بحران ترنس‌‌ها نتیجه همین نگرش مادی‌گرایانه است که خلقت انسان را تصادفی بی‌معنا می‌داند و هویت او را قربانی جراحی‌ها و قوانین ضد فطری میکند.

گسترش رفتارهای غیراخلاقی مانند همجنسگرایی تحت عنوان LGBTQ، نه تنها انحراف اخلاقی، بلکه نتیجه طغیان علیه سرشت الهی انسان است؛ شورشی که با تبلیغات شیطانی رسانه‌ها در بستر سکولاریسم تشدید می‌شود.

 حکم دادگاه بریتانیا نشان می‌دهد دنیاگرایی با قوانین خودساخته به جای عدالت، هرج‌ومرج اخلاقی آفریده؛ فمینیسم به جای عزت زنان، بردگی نوین را رواج داده؛ و بی‎خدایی جامعه را به ورطه پستی کشانده است.

غرب با شورش علیه خدا، خود را در چرخه بی‌پایان بحران‌های جنسیتی، اخلاقی و قانونی اسیر کرده است. این رویداد هشداری است به مسلمانان تا با پایبندی به تعالیم اسلامی، الگویی الهی و متعادل به جهان ارائه دهند.

فائزه آقامحمدی