نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
سالهاست که این مادران در انتظار دیداری هستند که در این دنیا ممکن نمیشود، اما هر روز به میعادگاه فرزندان شهید خود میروند؛ گویی این حضور روزانه، ادامه زندگی را ممکن میسازد. این روایت، داستان مادرانی است که مانند زینب (س) ایستادهاند و هنوز هم با صلابت باقی ماندهاند.
در خانههایی که ساکتتر از شبهای جمعهاند، طاقچههایی وجود دارد که هنوز روشناند؛ نه با چراغ و نور، بلکه با عکسهای قاب شدهای که دل مادران را گرم میکند.
این طاقچهها روایتگر دلدادگی، سند انتظار و نماد صبری هستند که بیش از چهل سال است قامتشان خم نشده است. در دل خراسان جنوبی، مادرانی هستند که هر روز به دیدار فرزندان شهیدشان میروند، با آنها خلوت میکنند و چشمانتظار لحظهایاند که «وصال» نام دارد.
مادر و طاقچهای که هنوز بوی جبهه میدهد
فاطمه محمدزاده، مادر شهید حسین معمار، سالهاست که تنها دلخوشیاش طاقچهای است که عکسهای فرزند شهیدش را در آن جا داده است. با گذشت بیش از چهل سال از شهادت حسین در مرز مهران، مادر هنوز هر روز پای آن طاقچه مینشیند، پارچهای دوخته شده روی آن میاندازد و به تصویر فرزندش مینگرد؛ همان تصویری که با دلش ارتباط برقرار میکند.
او میگوید: «اگر یک روز به دیدار حسین نروم، انگار روزم شب نمیشود.» هنوز هم حجلهای که در سال ۶۲ برای فرزندش برپا کرده، در گوشه خانه پابرجاست؛ گویی بخشی از وجود مادر به آن حجله پیوند خورده است.
از بیدسک تا وصال؛ قصهای که هر روز تکرار میشود
شهید حسین معمار که در زادگاهش، روستای بیدسک از توابع قهستان در میان، آرام گرفته است، هر روز مهمانی دارد؛ مادری که دل از خاک نمیکَنَد و با ذکر دعا و نگاه به سنگ مزارش، آرامش مییابد. به گفته فاطمه محمدزاده، دیدار با فرزند شهیدش تنها چیزی است که او را زنده نگه داشته است.
مادری، پنج فرزند، یک هدف؛ دفاع از خاک و ایمان
مریم حسینی، مادر پنج رزمنده خراسان جنوبی، روزی که پسرانش عزم جبهه کردند، هرکدام را زیر قرآن رد کرد و پشت سرشان آب ریخت. با لبخندی تلخ و دلهرهای شیرین، دل به خدا سپرد و گفت: «برگردید، یا با پیروزی یا با افتخار.»
از آن پنج پسر، دو نفرشان به آرزویشان رسیدند. سید ابوطالب اسماعیلی سال ۱۳۶۴ در اشنویه به شهادت رسید و سید مصطفی نیز در جزیره مجنون با خمپاره دشمن جان باخت. سید اسماعیل هم جانباز شد و هنوز بوی جبهه با اوست.
مادرشان میگوید: «تنها داراییام تا لحظه وصال، همین خاطرههاست… همین صندوقچهای که یادگارهای آنها را در آن نهادهام؛ مانند موزهای کوچک در خانهام.»
طاقچهای برای پرواز؛ یادمان شهید رئوفی فرد در دل مادرانهها
در گوشهای دیگر از بیرجند، مادر و دختری تصمیم گرفتند دل مادر شهیدی را دوباره زنده کنند. آنها یادمان و موزهای برای شهید سرلشکر خلبان محمدحسین رئوفی فرد ساختند؛ همان شهیدی که در ۲۴ سالگی، در منطقه کردستان، پر کشید.
مرحومه نساء مزیدی، مادر این شهید، سالها با طاقچهای خلوت میکرد که در آن عکس پسرش را قرار داده بود. اکنون آن طاقچه بازسازی شده و در دل موزه جای گرفته است. او آنقدر عاشقانه با عکس فرزندش صحبت میکرد که حتی خانهاش را وقف حوزه علمیه کرد و بخشی از سرمایهاش را صرف مدرسهسازی نمود تا نام فرزندش جاودان بماند.
کنج دنج خانه، مأمن بیقراریها
نرگس حسینزاده، مادر شهید علی سندروس، آنقدر به گوشهای از خانهاش وابسته است که دیگر خانه بدون آن معنا ندارد. کنجی ساده با چند یادگاری از فرزند شهیدش که هفتم بهمن ۱۳۵۷ در جریان انقلاب توسط رژیم شاهنشاهی به شهادت رسید.
او میگوید: «همینجا، همین گوشه خانه، جای دیدار من و علیست. انگار هر روز با هم صحبت میکنیم. هر بار که دلتنگ میشوم، به همینجا میآیم…»
طاقچههایی روشن، دلهایی مجنون؛ وصال در راه است
مادران شهدا، صبورترین عاشقانی هستند که سالهاست دل به دیدار روزانه بستهاند. آنها با دلی آرام و پر از شوق، با عکسها و یادگاریها خلوت میکنند و میدانند که آن دیدار بزرگ، دیر نخواهد بود. از بیدسک تا اسفاد، از بیرجند تا اشنویه، مادرانی هستند که هنوز هم مانند مادران کربلا، برای ولایت و وطن، فرزندانشان را به میدان فرستادند و صبورانه ایستادهاند.
اینها مادران وصالاند… مادرانی که سنگ مزار، طاقچه، عکس و صندوقچه برایشان نه تنها خاطره، بلکه زندهترین شکل زندگی است؛ جایی برای دیدار روزانه، گفتوگوی بیصدا و ایمان به وصال نهایی.
حکایت مادران شهدا، حکایت تاریخ این سرزمین است. مادری که هر روز به دیدار پسر شهیدش میرود، فراتر از یک رسم عاطفی، شعلهای از ایثار را در دل این خاک روشن نگه داشته است. باید این داستانها را دید، شنید، نوشت و حفظ کرد؛ پیش از آن که طاقچهها خاموش شوند و داغها بی راوی بمانند.
خبرگزاری تسنیم
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت