سلامت روان و تحکیم خانواده در گروی عفاف و حجاب

رعایت حجاب و عفاف زنان نه تنها ضامن سلامت روان و آرامش فردی است، بلکه نقش مؤثری در تحکیم بنیان خانواده و ارتقای کیفیت روابط اجتماعی و اخلاقی جامعه دارد.

در قرآن کریم بر اهمیت حجاب و پوشش تأکید شده و آن به‌عنوان نشانه عفاف و سپری در برابر انحراف‌های روحی و اجتماعی معرفی شده است. در سوره نور، آیه ۳۱ آمده است:

«وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا…»

«و به زنان باایمان بگو چشمان خود را فرو گیرند و دامن خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز آنچه نمایان است آشکار ننمایند…» (سوره نور، آیه ۳۱). این دستور الهی صرفاً به رعایت ظاهری پوشش محدود نمی‌شود، بلکه بر حفظ عفت و پاکدامنی درونی نیز دلالت دارد؛ امری که ضامن آرامش فرد و جامعه است.

در ادامه، نقش و اهمیت حجاب و پوشش در سلامت فردی و اجتماعی به‌صورت جامع تبیین می‌شود. توجه ویژه به موضوع حجاب و پوشش ضروری است و برای تبیین این ضرورت باید به آن نگاهی جامع داشت و آن را به‌عنوان امری مهم که ضامن کیان خانواده و حافظ عفت زنان و آرامش مردان جامعه است، مورد ارزیابی قرار داد. در تعالیم اسلام، حجاب و اهمیت پوشش به‌عنوان ضرورتی یاد شده که زن و مرد را در برابر بسیاری از بیماری‌های روحی و جسمی مصون می‌دارد.

اصل مهمی وجود دارد که حجاب و پوشش را ثمرۀ عفاف می‌داند؛ پاکی و دوری از گناه عاملی است که موجب آرامش زن و دور ماندن او از عوامل استرس‌زا می‌شود. در واقع، حجاب از بسیاری از عوامل ناامنی فکری و پریشانی ذهنی پیشگیری می‌کند و همین بازدارندگی، احساس امنیت و آرامش را در وجود زن و به تبع آن در جامعه ایجاد می‌کند. در نگاه اسلام، حجاب مانعی در برابر گمراهی و خودنمایی و پاسدار حرمت و آداب عفت است.

حجاب و عفاف مکمل یکدیگرند. عفت‌ورزی حالتی درونی است و از سوی دیگر، تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر از ویژگی‌های عمومی انسان به شمار می‌رود؛ بدین معنا که هرچه پوشش ظاهری کامل‌تر و سنجیده‌تر باشد، به فرد کمک می‌کند تا متناسب با آن در تقویت و پرورش عفت درونی نیز کوشاتر باشد. بی‌تردید، حجاب از ارزش‌های اصیل جامعه اسلامی است و آثار گسترده‌ای بر زندگی افراد دارد. پوشیده‌بودن و خودنمایی‌نکردن در برابر نامحرم، آثار تربیتی و روانی قابل‌توجهی بر رشد شخصیت زنان دارد و آنان را در زیست سالم و تعامل به‌دور از ناهنجاری‌های روانی و رفتاری یاری می‌کند. حجاب نشانه عفت، پاکی و کرامت شخصیت و عاملی مؤثر در ارزشمندشدن جایگاه زنان در جامعه است.

حجاب ضرورتی مهم برای دستیابی به سلامت روان و اخلاق در زنان به‌شمار می‌رود؛ زیست در سایه ایمان و اخلاق، فرد را به سلامت و آرامش روانی نزدیک می‌کند. ایمان به خدا و پایبندی به اصول اخلاقی، پایگاه درونی نیرومندی است که ترس‌ها، نگرانی‌ها و اضطراب‌ها را در فرد می‌کاهد و زمینه‌ساز آرامش و سلامت روان او می‌شود. حفظ حجاب و رعایت حرمت میان زن و مرد، موجب آرامش در خانواده و جامعه است؛ حضور زنان در جامعه با پوشش مناسب و رفتار متین، ضامن سلامت روان ایشان و دیگر افراد جامعه خواهد بود.

یکی از ابعاد معنایی حجاب، جلوگیری از اختلاط بی‌قید و شرط زن و مرد در جامعه است؛ مسئله‌ای که یک ضرورت شرعی محسوب می‌شود. تأکید اسلام بر حجاب و عفاف و پرهیز از اختلاط، با هدف افزایش اثربخشی فعالیت و مشارکت اجتماعی زنان صورت گرفته است. مقصود از این پرهیز آن است که زن و مرد در اخلاق معاشرت، حدود شرعی را رعایت کنند؛ حدودی که ریشه در فرهنگ فطری دارد و اسلام، ضوابط و شرایط آن را تبیین کرده است.

حجاب، به‌معنای رعایت حریم میان زن و مرد، از عفت زن ـ که عنصر اصلی هویت اوست ـ محافظت می‌کند و عفاف و پاکدامنی، زن را از تعرض و تجاوز در اشکال مختلف مصون می‌دارد. در واقع، این عفت است که هویت انسانی، استعدادها، توانایی‌ها و ظرفیت‌های وجودی زن را به‌عنوان شاخصی ممتاز ارزش‌گذاری می‌کند و به زن و مرد یاری می‌رساند تا بدون غلبه غرایز جنسی، در کنار هم به فعالیت‌های علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بپردازند و در نقش‌های اجتماعی مکمل یکدیگر باشند. حجاب و عفاف، عاملی است که به زنان کمک می‌کند فضیلت‌هایی چون رشد فکری، علمی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری را به بهترین شکل بروز دهند. زنان در سایۀ عفت و حجاب می‌توانند عناصری فعال در اجتماع باشند و با زیست عفیفانه خود، اثربخشی ویژه‌ای بر جامعه برجای بگذارند.

حجاب و پوشش، نمود ظاهری عفت و حیاست و شیوه تعامل با جنس مخالف و انتخاب نوع پوشش، نشان‌دهندۀ ثبات حیا در شخصیت فرد است. حجاب، عنصری اصیل در تشکیل، تحکیم و تعالی نهاد خانواده محسوب می‌شود؛ زیرا حجاب ـ به‌طور عام و خاص ـ دل، ذهن و عقل زن و مرد را حول کانون خانواده، یعنی همسر، متمرکز می‌کند. اگر روابط زن و مرد بر مبنای فطرت، طبیعت و تعالیم اسلام نباشد، خانه رنگ و بوی حقیقی خود را از دست می‌دهد و دل‌ها به جاذبه‌های بیرون از خانواده مشغول می‌شود. با رعایت‌نشدن حجاب و حیا، همسران برای یکدیگر جذابیت و دلربایی پیشین را از دست می‌دهند و به اصطلاح برای هم عادی می‌شوند؛ زیرا در بیرون از خانه، تنوع‌طلبی ناشی از جاذبه‌های بیرونی مجال می‌یابد. خانه‌ای که جذاب نباشد، مجالی برای تبادل محبت نمی‌یابد و صمیمیت میان همسران کاهش می‌یابد. در چنین شرایطی، احتمال بروز طلاق عاطفی، خیانت و دلزدگی میان همسران افزایش می‌یابد و این وضعیت خود زمینۀ شکل‌گیری ناهنجاری‌های متعدد در محیط خانواده و جامعه، به‌ویژه در امر تربیت فرزندان، را فراهم می‌کند.

خبرگزاری زنان ایران