سعید روستایی و نمایش یکطرفه از زندگی زنان ایرانی؛ آیا زن و بچه تصویر منصفانهای ارائه میدهد؟
سعید روستایی، کارگردان مطرح سینمای ایران که با آثار پیشینش همچون ابد و یک روز و متری شیشونیم موفق به جلب توجه مخاطبان داخلی و جشنوارههای بینالمللی شده، اینبار با فیلم زن و بچه به جشنواره کن بازگشته است. فیلمی که تلاش میکند به زندگی روزمره زنان ایرانی بپردازد و صدای سکوتزده آنان را به تصویر بکشد.
اما پرسش این است که آیا رویکرد روستایی در نمایش زنان ایرانی، به ویژه در زن و بچه، واقعی و همهجانبه است یا صرفا تمرکزی یکطرفه بر مصائب و رنجهاست؟
زن و بچه روایت مهناز، زنی ۴۵ ساله و پرستار است که پس از مرگ همسرش بار سنگین خانواده را به دوش میکشد و درگیر بحرانهای متعدد عاطفی و اجتماعی است. این تصویر از زندگی زنان، اگرچه واقعیتهایی تلخ و قابل توجه را بازتاب میدهد، اما به نظر میرسد روستایی در دام کلیشههای رایج و تکبعدی افتاده است که زنان ایرانی را صرفا در قالب قربانیان سرکوب و بدبختی نشان میدهد.
فیلم تمرکز قابل توجهی بر رنج، فشار و بحرانهای زنانه دارد، اما کمتر فرصتی برای نمایش ظرفیتهای متنوع زنان ایرانی، از جمله قدرت، امید، موفقیت و استقلال آنها فراهم میکند. این نگرش تکبعدی میتواند تصویری محدود و حتی تحریفشده از زنان ارائه دهد که تنها به درد و مشکلاتشان توجه دارد و از ابعاد دیگر زندگی آنها، مانند شادی، موفقیتهای فردی، یا توانمندیهایشان غفلت میکند.
روستایی با تکیه بر فرم روایی واقعگرایانه و ملودراماتیک، گاه بیش از حد بر تراژدیها و تنشها تمرکز میکند، تا جایی که فیلم در برخی لحظات به نوعی نمایش خشونت مکرر و بحرانهای بیپایان تبدیل میشود. چنین رویکردی نه تنها ممکن است مخاطب را خسته و دلزده کند، بلکه به باور برخی منتقدان، از بازنمایی متعادل و عمیق زندگی زنان ایرانی فاصله میگیرد.
در عین حال، فیلم به شکل قابل توجهی از ظرفیتهای تنوع جنسیتی، تفاوتهای نسلی و طبقات اجتماعی مختلف زنان صرفنظر میکند. زن و بچه تصویری غالبا تاریک و ناامیدانه از زن ایرانی ترسیم میکند که شاید با واقعیت همه زنان در ایران همخوانی نداشته باشد. این موضوع ممکن است موجب تقویت کلیشههای منفی و کاهش درک چندبعدی از تجربه زنان شود.
در نهایت، اگرچه زن و بچه تلاشی ستودنی برای جلب توجه جهانی به موضوعات مهم جنسیتی و اجتماعی است، اما نمیتوان از انتقاد به یکجانبهگرایی و تمرکز افراطی آن بر بدبختی و سرکوب زنان گذشت. سینما به عنوان رسانهای تأثیرگذار، نیازمند بازنمایی متوازنتر، متنوعتر و انسانیتر است که زنان را فراتر از نقشهای منفعلانه، مظلومانه و فاقد شخصیت نشان دهد.
سعید روستایی در این فیلم، به جای آنکه تنوع و پیچیدگی زندگی زنان ایرانی را به تصویر بکشد، ترجیح داده روی نقاط ضعف و بحرانها دست بگذارد و این انتخاب، هم از نظر هنری و هم اجتماعی جای تاسف و تحجب از این میزان سیاهنمایی دارد.
فائزه آقامحمدی
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0