معرفی و تحلیل فیلم تمام‌وقت؛

زنان و فشار کارهای ناپیدا

در نگاه نخست، فیلم تمام‌وقت، داستانی دربارۀ تلاش برای بقا در شرایط سخت اقتصادی است؛ اما وقتی از دریچه‌ای زنانه به آن نگاه کنیم، ابعاد عمیق‌تری از فشارهای سیستماتیک بر زنان شاغل آشکار می‌شود.

فیلم «تمام وقت» به کارگردانی اریک گراول، روایتی پرتنش از زندگی زنی شاغل در پاریس است که میان مسئولیت‌های شغلی، مادری و مشکلات روزمره درگیر شده است. در نگاه نخست، این فیلم داستانی دربارۀ تلاش برای بقا در شرایط سخت اقتصادی است؛ اما وقتی از دریچه‌ای زنانه به آن نگاه کنیم، ابعاد عمیق‌تری از فشارهای سیستماتیک بر زنان شاغل آشکار می‌شود.


نکات مهم:
۱. مادرانگی در دنیایی که با مادران نامهربان است؛ شخصیت اصلی، ژولی (با بازی لور کالامی)، زنی است که میان نگهداری از فرزندانش، تأمین مالی زندگی و تلاش برای حفظ شغلش در یک هتل لوکس، در تقلاست. مادربودن برای او نه یک نقش، بلکه میدانی از چالش‌های بی‌پایان است. جامعه از او انتظار دارد شغلی بی‌نقص داشته باشد، مادر کاملی باشد، و همزمان احساسات خود را هم کنترل کند؛ اما آیا چنین استانداردی برای مردان هم وجود دارد؟!

۲. زنان و فشار کارهای ناپیدا؛ فیلم نشان می‌دهد زندگی ژولی فقط محدود به شغلی که بابتش حقوق می‌گیرد نیست! او در پس‌زمینه، بار سنگین کارهای نادیده‌ای را نیز به دوش می‌کشد، از هماهنگ‌کردن زمان مدرسه فرزندان گرفته تا مدیریت امور خانه و تلاش برای پیداکردن یک موقعیت شغلی بهتر. این همان «شیفت دوم» زنان است که اغلب نامرئی باقی می‌ماند. کارهایی که جامعه از زنان انتظار دارد اما هرگز بابتشان دستمزدی پرداخت نمی‌کند.


۳. اضطراب دائمی؛ زنان همیشه در حال دویدن؛ ژولی تقریباً در تمام فیلم در حال دویدن است! از قطاری به اتوبوس، از مصاحبه‌ای به محل کار، از خانه به مدرسه. دوربین نیز این شتاب‌زدگی را با نماهای نزدیک و حرکت‌های سریع همراهی می‌کند، گویی تماشاگر را در دل این اضطراب فرو می‌برد. این حس دائمی از عجله و استرس، بازتاب واقعیت زندگی بسیاری از زنان است که باید همزمان چندین مسئولیت را مدیریت کنند، بی‌آنکه فرصت توقف و استراحت داشته باشند.

۴. مبارزه با سیستمی که زنان را خسته می‌کند؛ فیلم به شکلی نامحسوس نشان می‌دهد ساختارهای اقتصادی و اجتماعی به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که زنان، به‌ویژه مادران مجرد، همیشه در حاشیه و تحت فشار قرار بگیرند. قطعی ناگهانی سیستم حمل‌ونقل در فیلم، نمادی از موانعی است که همیشه سر راه زنان وجود دارد. موانعی که آن‌ها را از پیشرفت و آرامش بازمی‌دارد.

۵. نگاهی به پایان فیلم؛ چرخه‌ای که ادامه دارد. در پایان، ژولی با وجود تمام تلاش‌هایش همچنان درگیر همین چرخه فرسایشی است. این پایان نه قهرمانانه است و نه تراژیک، بلکه واقع‌بینانه است؛ زنان در دنیایی که برای آن‌ها طراحی نشده، همچنان باید بجنگند، بجنگند و بجنگند.

در نتیجه باید گفت که؛
زندگی زنان، همیشه تمام‌وقت است. فیلم تمام‌وقت، فراتر از یک درام اجتماعی، تصویری از واقعیت زنانی است که در جهان مدرن، میان مسئولیت‌های خانوادگی، فشارهای اقتصادی و انتظارات جامعه گیر افتاده‌اند. این فیلم نشان می‌دهد برای زنان، زندگی نه “پاره‌وقت” و نه “تمام‌وقت”، بلکه همیشه در حال اضافه‌کاری است—بی‌پاداش، بی‌استراحت، و بی‌تضمینی برای آینده‌ای بهتر.

وحیده علی‌میرزایی