ترجمه اختصاصی؛

زمستان جمعیتی در آمریکا

ایالات متحده با یک تحول جمعیتی خاموش و عمیق روبرو است که ریشه در ناکامی سیاست‌ها و ساختارهای اجتماعی این کشور دارد.

بر اساس تازه‌ترین پژوهش دانشگاه نیوهمپشایر، شمار زنان بدون فرزند به رقم بی‌سابقه ۵.۷ میلیون نفر رسیده است. این آمار تنها یک عدد نیست، بلکه نشان‌دهنده یک تغییر بنیادین در رفتار و نگرش نسلی است که تحت فشار شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی شکل گرفته است.

 هسته اصلی این تغییر را باید در کاهش ۴۵ درصدی باروری در میان زنان زیر ۳۰ سال جستجو کرد؛ نسلی که با چالش‌های بی‌سابقه‌ای مواجه است. در بازه زمانی ۱۷ سال گذشته، آمریکا شاهد کاهش ۱۱.۸ میلیون تولد بوده که پیامدهای آن تا دهه‌های آینده گریبانگیر اقتصاد و جامعه خواهد بود.

 این پدیده را نمی‌توان صرفاً به انتخاب شخصی تقلیل داد، بلکه پاسخی منطقی به یک سیستم ناسازگار است. ایالات متحده، بر خلاف بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته، فاقد کوچکترین حمایت ساختاری از خانواده‌هاست. فقدان مرخصی زایمان با حقوق به صورت قانونی فدرال، هزینه‌های کمرشکن مراقبت از کودک که گاهی از شهریه دانشگاه نیز فراتر می‌رود، و بحران مسکن که حتی برای زوج‌های دو شاغل نیز طاقت‌فرسا شده، داشتن فرزند را به یک تصمیم غیرمنطقی تبدیل کرده است.

 از سوی دیگر، بار سنگین بدهی‌های دانشجویی بر دوش جوانان و فرهنگ کار افراطی که هرگونه وقفه برای تربیت فرزند را با مجازات شغلی همراه می‌کند، به این معناست که بسیاری از زنان مجبور به انتخاب بین حرفه‌ای و مادر شدن هستند. پیامدهای این روند برای آینده آمریکا جدی است. سیستم تأمین اجتماعی که بر پایه نیروی کار جوان امروز استوار است، با ورشکستگی قطعی مواجه خواهد شد چرا که تعداد مالیات‌دهندگان جوان به سرعت در حال کاهش و جمعیت بازنشسته در حال افزایش است.

اقتصاد ملی با کاهش نیروی کار، نوآوری و بهره‌وری روبرو خواهد شد و سیستم‌های حیاتی مانند بهداشت و آموزش با بحران بودجه و نیروی متخصص مواجه می‌شوند. این افزایش زنان بدون فرزند، بیش از آنکه یک ترجیح شخصی باشد، یک قربانی کردن اجباری و نشانه‌ای از شکست سیاست‌های اجتماعی آمریکا است. تا زمانی که قانونگذاران برای حل مسائل ساختاری مانند مرخصی والدین، مراقبت از کودکان مقرون به صرفه و بحران مسکن اقدامی نکنند، این روند ادامه خواهد یافت و آینده جمعیتی آمریکا را به مخاطره خواهد انداخت.

بر اساس تازه‌ترین پژوهش دانشگاه نیوهمپشایر، شمار زنان بدون فرزند به رقم بی‌سابقه ۵.۷ میلیون نفر رسیده است. این آمار تنها یک عدد نیست، بلکه نشان‌دهنده یک تغییر بنیادین در رفتار و نگرش نسلی است که تحت فشار شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی شکل گرفته است.

 هسته اصلی این تغییر را باید در کاهش ۴۵ درصدی باروری در میان زنان زیر ۳۰ سال جستجو کرد؛ نسلی که با چالش‌های بی‌سابقه‌ای مواجه است. در بازه زمانی ۱۷ سال گذشته، آمریکا شاهد کاهش ۱۱.۸ میلیون تولد بوده که پیامدهای آن تا دهه‌های آینده گریبانگیر اقتصاد و جامعه خواهد بود.

 این پدیده را نمی‌توان صرفاً به انتخاب شخصی تقلیل داد، بلکه پاسخی منطقی به یک سیستم ناسازگار است. ایالات متحده، بر خلاف بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته، فاقد کوچکترین حمایت ساختاری از خانواده‌هاست. فقدان مرخصی زایمان با حقوق به صورت قانونی فدرال، هزینه‌های کمرشکن مراقبت از کودک که گاهی از شهریه دانشگاه نیز فراتر می‌رود، و بحران مسکن که حتی برای زوج‌های دو شاغل نیز طاقت‌فرسا شده، داشتن فرزند را به یک تصمیم غیرمنطقی تبدیل کرده است.

 از سوی دیگر، بار سنگین بدهی‌های دانشجویی بر دوش جوانان و فرهنگ کار افراطی که هرگونه وقفه برای تربیت فرزند را با مجازات شغلی همراه می‌کند، به این معناست که بسیاری از زنان مجبور به انتخاب بین حرفه‌ای و مادر شدن هستند. پیامدهای این روند برای آینده آمریکا جدی است. سیستم تأمین اجتماعی که بر پایه نیروی کار جوان امروز استوار است، با ورشکستگی قطعی مواجه خواهد شد چرا که تعداد مالیات‌دهندگان جوان به سرعت در حال کاهش و جمعیت بازنشسته در حال افزایش است.

اقتصاد ملی با کاهش نیروی کار، نوآوری و بهره‌وری روبرو خواهد شد و سیستم‌های حیاتی مانند بهداشت و آموزش با بحران بودجه و نیروی متخصص مواجه می‌شوند. این افزایش زنان بدون فرزند، بیش از آنکه یک ترجیح شخصی باشد، یک قربانی کردن اجباری و نشانه‌ای از شکست سیاست‌های اجتماعی آمریکا است. تا زمانی که قانونگذاران برای حل مسائل ساختاری مانند مرخصی والدین، مراقبت از کودکان مقرون به صرفه و بحران مسکن اقدامی نکنند، این روند ادامه خواهد یافت و آینده جمعیتی آمریکا را به مخاطره خواهد انداخت.