تحلیل خبر؛

رفیق شهید یا رؤیای فانتزی؟

طرح فرهنگی «رفیق شهید» که با نیت ترویج سبک زندگی شهدا در میان دختران نوجوان شکل گرفته، حالا با چالشی جدی مواجه است؛ نادیده‌گرفتن تفاوت‌های جنسیتی و غفلت از معرفی زنان شهید به‌عنوان الگوی زیست مؤمنانه، نسلی از دختران را به سمت تصاویری فانتزی و غیرواقعی از زندگی و عشق سوق داده است—تصاویری که می‌توانند در بلندمدت آسیب‌زا باشند.

چند سالی است واژه‌‌ی «رفیق شهید» وارد ادبیات دختران انقلابی شده که از درون برخی نهادهای فرهنگی سر برآورده است. شاید کسی که مبدع چنین طرحی بوده، در نظر داشته سبک زندگی شهدا را فرهنگ‌سازی کند و به ذهنش رسیده این فرهنگ را از رهگذر شکل‌دهی یک رفاقت ایجاد کند. شاید هم نشسته و با خودش فکر کرده اینکه یک دختر نوجوان به جای رفاقت با فلان و بهمان، با شهید رفیق شود و از آسیب‌های این دوران و عشق‌های کذایی و هوس آلود در امان بماند، خیلی بهتر است. اینها گمانه‌زنی‌های نگارنده‌ی این سطور حول چرایی شکل‌گیری این ادبیات بود وگرنه که الله اعلم.

اما چرایی اشاره‌ام به این موضوع به یک نگرانی برمی‌گردد. همان نگرانی همیشگی در عدم توجه به تفاوت‌های جنسیتی و روحیات دختران نوجوان در ارائه‌ و اجرای طرح‌های فرهنگی. گویی کمتر کسی به آسیب‌هایی که از خلال این مدل طرح‌ها ممکن است متوجه بخشی از جامعه‌ی دختران گردد توجهی دارد.

بخواهم صریح‌تر بگویم این مدل کار فرهنگی نه تنها یک ارزش نیست بل‌که در بلندمدت می‌تواند به یک آفت جدی در مسیر زندگی دختران نوجوان بدل شود. از آنجایی‌که فرهنگ غالب شهید و شهادت با جنسیت مردانه گره خورده و بیشتر آثار تولید شده در ادبیات پایداری روایت شهدای مردی بوده که در مسیر دفاع از اسلام جان داده‌اند و با وجود ۷۰۰۰ هزار شهید زن نسبت به بازتاب سبک زندگی زنانه‌ی آنها غفلت شده،  لذا دختری که امروز قرار است رفیق شهیدش را انتخاب کند به سراغ الگوهای مردانه‌ی موجود می‌رود.

اگرچه خیلی از خصلت‌های انسانی و ارزشی جنسیت‌بردار نیستند اما با توجه به برخی تفاوت‌های طبیعی بین زن و مرد قطعا سبک زندگی زنان شهید دارای ظرافت‌ها و مجاهدت‌هایی است که با زنانگی گره خورده و بهتر می‌تواند در هویت‌دهی به دختران نوجوان و یافتن مسیر زندگی‌شان کارساز افتد.

اهمیت الگوسازی از زنان شهید وقتی دو چندان خواهد شد که پیام رهبر انقلاب در سال ۹۱ به کنگره‌ی هفت هزار شهید زن را، عمیق‌تر مورد مداقه قرار دهیم. ایشان در آن پیام تاریخی و مهم نقش زن مسلمان ایرانی در معرفی الگویی جدید از «زن» را تاریخ‌ساز خوانده و می‌فرمایند: «اقتدار و جَذبه‌ی تازه‌ای به برکت خون این زنان مجاهد در عصر جدید، ظهور کرده است که دیر یا زود در سرنوشت و جایگاه زنان جهان، اثرگذار خواهد شد.»

آسیب خلأ الگوی زنان شهید در کنار طرح‌هایی چون «رفیق شهید»، متوجه زندگی دختران نوجوانی می‌شود که بنابر یک اقتضای فطری و طبیعی عموما شهدایی را برای رفاقت انتخاب می‌کنند که ظاهر برازنده و چهره‌ی زیباتری دارند. دخترانی که شاید کمتر از سبک زندگی شهید رفیق‌شان مطلعند و تنها برای ارضای یک حس عاطفی که اقتضای دوران نوجوانی است، قدم در این مسیر نهاده‌اند.

البته گاهی هم آنچنان بی‌شناخت نبوده و با یک آشنایی اجمالی، با شهید رفیق شده‌اند. آشنایی که صرفا با روایت شهید توسط همسرش شکل گرفته که در قالب کتاب‌هایی در یک فضای اسلایسی چاپ شده و فهمی کاریکاتوری از زندگی مشترک به دختر نوجوان داده است. همین آشنایی ناقص سبب می‌شود توقعشان از زندگی را با معیارهایی فانتزی شکل ‌دهند. بر همین مبنا منتظر مردی فرازمینی و بدون نقص‌اند و در تصوراتشان قرار است زندگی را در سفرهای زیارتی کربلا و مشهد و با یک دنیا عشق و بدون چالش طی کنند.

اما وقتی زندگی یک زن مجاهد شهیده درست و دقیق روایت شود و به عنوان یک الگو به دختران نوجوان عرضه شود، آنها خودشان را در نسبت با آن زن در ترازوی ارزیابی قرار داده و هویتشان را شکل می‌دهند. متأسفانه ما با باز نمایی پر از سوءتفاهم و ترکیبی از حذف حرمت‌ها و حریم‌ها، بدون توجه به تفاوت‌های جنسیتی و معرفی کمرنگ زنان شهید به عنوان الگو، جهانی کاریکاتوری برای بخشی از دختران‌مان ساختیم در حالی‌که غوطه‌ور در دریایی از فرصت‌ها بودیم و هستیم.

البته چند سالی است تقریظ‌های رهبر انقلاب بر کتاب‌هایی که شخصیت محوری آنها زنان فعال در عرصه‌ی دفاع مقدس هستند عامل بسیار مهم و اثرگذاری شده در راستای فرهنگ‌سازی عمومی و نخبگانی برای توجه به تاریخ زنان به عنوان بخش مهم و فراموش نشدنی جنگ. هر چند انتشار این کتب در سال‌های اخیر روند روبه رشدی داشته اما اهمیت توجه و الگوسازی از زنان شهیده هنوز به جای خود باقی است و همتی مضاعف می‌طلبد.

مریم اردویی