تحول دانش‌آموزانی که در قائله «زن، زندگی، آزادی» فعال بودند!

در شورش «ززآ» هنرستان «بنت‌الهدی» بیش از مدارس دیگر درگیر اغتشاشات دانش‌آموزی شد. طوری که ماجرا به اداره‌های شهرستانی کشید و مسئولان شهری، امام جمعهٔ شهرستان و رئیس آموزش و پرورش به فکر حل مسأله افتادند. کمی بعد «خانم موسوی» در کنار مدیریت هنرستان بنت‌الهدی، معاونت پرورشی هنرستان را بر عهده می‌گیرد.

کم سراغ نداریم معلم‌هایی را که فراتر از داستان درس و مدرسه، قلب بچه‌ها را لمس می‌کنند و آنها را به مسیری می‌برند که به سرمنزل مقصود برسند. شاید از همین باب است که معلمی را شغل پیامبران می‌نامند. آموزشی که با اصلاح مسیر زندگی انسان، به هدایت او ختم شود همان روش پیامبران است.

می‌خواهیم از مریم سادات موسوی، معلم ۳۷سالهٔ خوش‌فکر بابلسری برایتان بگوییم که با همین راه و رسم، دانش‌آموزانش را به آغوش امام حسین علیه‌السلام برگرداند.

۷ روز شادی در پاسخ به پویش تحریم شادی اهل بیت

خانم موسوی پارسال در هنرستان «حضرت فاطمه زهرا (س)» معاون آموزشی بوده است؛ زمانی که غائلهٔ «زن، زندگی، آزادی» (ززآ) هنوز برپا بود. آن روزها بین دانش‌آموزان پویش «نه به شادی» راه افتاده بود. با این هدف که هیچ‌کس در شادی‌های اهل‌بیت (ع) شرکت نکند. اما خانم موسوی تصمیم می‌گیرد با دانش‌آموزانش ثابت کنند که نه‌تنها «نه به شادی» نیستند. بلکه یک هفتهٔ تمام برای شادی اهل‌بیت جشن می‌گیرند.

این شد که یک هفتهٔ تمام به مناسبت میلاد مولا علی علیه‌السلام در مدرسه موکب برپا می‌کنند: «صفر تا صد کار با بچه‌ها بود. هر روز بچه‌های یک کلاس بانی می‌شدند، به کل مدرسه صبحانه می‌دادند و مراسم برگزار می‌کردند. هم به بچه‌ها خیلی خوش گذشت، هم شادی حلال را تجربه کردند.».

این اتفاق مبارک، آغازی می‌شود برای موکب‌داری دانش‌آموزان در بسیاری از مدرسه‌های دیگر.

هنرستانی که در قائله «زن، زندگی، آزادی» فعال بود!

همین ایدهٔ جذاب باعث می‌شود ادارهٔ آموزش و پرورش منطقه از او بخواهد جدی‌تر وارد حیطهٔ پرورشی شود. آن هم کجا؟ در هنرستان «بنت‌الهدی» که رزومهٔ خاصی از قدیم‌الایام داشت! معروف بود که دانش‌آموزان این هنرستان شر و شور و جسور هستند و در هیچ کاری همراهی نمی‌کنند. به خاطر همین ویژگی‌ها این مدرسه و دانش‌آموزانش در کل شهرستان زبانزد بودند.

بعد از شورش «ززآ» مسائلی که از پیش در این مدرسه وجود داشت، پررنگ‌تر شد. مدرسهٔ بنت‌الهدی بیش از مدارس دیگر درگیر اغتشاشات دانش‌آموزی شد. طوری که ماجرا به اداره‌های شهرستانی کشید و مسئولان شهری و امام جمعهٔ شهرستان به فکر حل مسأله افتادند. کمی بعد خانم موسوی می‌شود معاون پرورشی بنت‌الهدی.

بچه‌های هنرستان «بنت‌الهدی» دوست ندارند از گذشتهٔ هنرستان‌شان حرف بزنند. آنها از مسئولان خواسته‌اند اسم مدرسه‌شان را عوض کنند تا شاید آن خاطرات و پیشینه از ذهن همشهریان پاک شود.

شروع تحول دانش‌آموزان

حالا همین بچه‌ها که همراه نبودند، هر کدام مشغول انجام «پروژه»ای در مدرسه‌شان هستند. البته مربی‌شان می‌گوید «کار جهادی».

بچه‌های کلاس ۱۱ معماری مشغول ساخت یک چای‌خانه در مدرسه‌اند. بچه‌های خیاطی پروژهٔ رنگ‌آمیزی جدول مدرسه، گل‌آرایی و فضای سبز را برعهده گرفته‌اند. گروهی هم دارند لباسی برای پاکبان‌های شهر طراحی می‌کنند. بچه‌های فتوگرافیک قرار است با شهرداری قرارداد ببندند که روی دیوارهای شهری طراحی و رنگ‌آمیزی کنند. و… این‌ها تنها بخشی از اتفاقات خوبی است که در نیم‌سال اول برای بچه‌های بنت‌الهدی رقم خورده است.

ویژگی متمایز خانم موسوی این است که به علایق بچه‌ها احترام می‌گذارد و با آنها رفیق و همراه می‌شود. از این مسیر وارد دنیای آنها می‌شود و به آنها فرصت می‌دهد که با او صحبت کنند. در همین فرآیند او متوجه شد بچه‌های رشتهٔ فتوگرافیک دوست دارند با همکلاسی‌هایشان یک شب در مدرسه بمانند. ولی هیچ‌کس این وقت را برایشان نمی‌گذاشت. «ما ۳۰۰ دانش‌آموز داریم با یک کادر محدود که فقط فرصت می‌کردند وظایف‌شان را انجام دهند و برای کارهای خارج از عرف مدرسه زمان و انرژی نداشتند. از این فرصت استفاده کردم تا آنها را به خواسته‌شان برسانم و با آنها رفیق‌تر شوم.».

این شد که بچه‌ها یک شب با معاون پرورشی در مدرسه ماندند، آتش درست کردند و رویش غذا پختند. کنار هم خیلی به بچه‌ها خوش گذشت. همان‌جا خانم موسوی به بچه‌ها پیشنهاد داد برای اینکه جمع‌شان بزرگتر شود و کار مثبتی انجام داده باشند، یک پروژه را آغاز کنند. بچه‌ها سفال می‌خرند، با دست خود نقاشی‌اش می‌کنند و به مناسبت روز مادر در بیمارستان و خانهٔ سالمندان به خانم‌ها هدیه می‌دهند.

تقدیر از دانش‌آموزان بنت‌الهدی

یکی دیگر از کارهای جهادی بچه‌های بنت‌الهدی، طراحی و نقاشی اتاق مشاورشان بود. خانم موسوی به بچه‌های رشتهٔ معماری این فرصت را داد که کاری خلق کنند. رنگ و وسایل لازم را با اتاقش به بچه‌ها سپرد و با خلاقیت و کار گروهی دانش‌آموزان، یک اتاق زیبا تحویل گرفت.

خانم موسوی از رئیس آموزش و پرورش، امام جمعه و مسئولان شهرداری دعوت کرد که «کار بد بچه‌های ما را دیدید. حالا بیایید کار خوب‌شان را هم ببینید.». همه آمدند، دیدند و تحسین کردند. او به بچه‌ها گفت «شما آن راه را رفتید و دیدید انتهایش برایتان عزت ندارد. حالا می‌بینید که وقتی کار خوب می‌کنید همه برایتان وقت می‌گذارند و احترام قائل می‌شوند.».

حین کار کلی به بچه‌ها خوش گذشت. بابتش هم حسابی ازشان تقدیر و تشکر شد و واقعاً دیده شدند. حتی ادارهٔ منطقه ازشان خواست کار طراحی و رنگ‌آمیزی را برای آنها هم انجام بدهند.

بچه‌ها دوست داشتند با هم بروند اردو. معاون پرورشی به پاس کار خوب بچه‌ها خواسته‌شان را اجرا می‌کند. همهٔ این‌ها انگیزه‌ای می‌شود که بچه‌های بنت‌الهدی کارهای خوب بیشتری رقم بزنند.

موکب‌داری دانش‌آموزان

موکب دانش‌آموزی بنت‌الهدی افتتاحیهٔ سفر کربلای بچه‌های این هنرستان بود. خانم موسوی تعریف می‌کند «به دیدار خانوادهٔ شهید «علیرضا نوبخت» شهید شاخص مدرسه‌مان رفتیم. بعد از این دیدار ۲۰ دقیقه‌ای زمان داشتیم تا پدران بچه‌ها بیایند دنبال‌شان. در همین فاصله از موکب‌داری دانش‌آموزان سال پیشم برایشان گفتم. موکب‌داری در مدرسه برای بچه‌ها خیلی جالب بود. دوست داشتند تجربه‌اش کنند. اولین مناسبت پیش رو، شهادت حضرت زهرا (س) بود؛ دو روز دیگر! با همت بچه‌ها یک‌روزه برنامه ریختیم و موکب را راه انداختیم. اولین باری بود که یک موکب دانش‌آموزی دخترانه (برای پذیرایی از مردم) در بابلسر راه می‌افتاد. آن روز بچه‌ها ۱۰۰۰ لیوان دمنوش و حلوا دادند.».

مردم بسیار غافلگیر و خوشحال شده بودند که از بچه‌های بنت‌الهدی کار مثبتی می‌دیدند. به همین خاطر به موکب کمک مالی می‌کردند. بچه‌ها با ذوق و شوق به سمت خانم موسوی می‌دویدند و خبر این کمک‌ها را می‌دادند. فیلم‌شان هم در فضای مجازی بازدید زیادی گرفت.

از نگاه خانم موسوی مجموعهٔ این بازخوردها باعث افزایش انگیزهٔ بچه‌ها می‌شد «آنجا بچه‌ها فهمیدند اگر کار خوبی بکنند خدا به تمام معنا کفایت‌شان می‌کند و به آنها عزت می‌دهد. بعد از آن بچه‌ها روند جدیدی را در حیطهٔ تحصیلی تجربه کردند.».

دختران بنت‌الهدی راهی کربلا شدند

جایزهٔ اصلی بچه‌های بنت‌الهدی می‌شود سفر کربلا. اولین اردوی دانش‌آموزی کشور به کربلا با همین دانش‌آموزانی رقم می‌خورد که پیشینهٔ خوبی نداشتند. خانم موسوی می‌گوید «پای بچه‌ها که به حرم امام حسین علیه‌السلام برسد، ایشان کار فرهنگی خود را روی بچه‌ها انجام می‌دهند.». این سفر کربلا صرفاً یک سفر زیارتی نبوده و اثرات مثبت زیادی برای بچه‌ها داشته است. بچه‌ها از هر لحظهٔ این سفر استفاده کردند، یاد گرفتند و به‌شان خوش گذشت. الان همهٔ بچه‌های مدرسه می‌پرسند «باید چه کار کنیم که ما را هم ببرید کربلا؟». همه دنبال این هستند که پروژه‌ای در مدرسه انجام دهند تا به اردوی کربلا بروند.

خانم موسوی، این معاون پرورشی خوش‌فکر می‌گوید «هدف‌مان از ابتدا این بود که یک جریان‌سازی اتفاق بیفتد که بچه‌های شهرهای دیگر هم از مسئولان مدرسه‌شان مطالبه کنند تا این اردو در طول سال تحصیلی برایشان برگزار شود.».

او در انتها از همکاری تمام مسئولان شهرستانی، آموزش و پرورش ناحیه و کادر هنرستان تشکر می‌کند.

فارس