خانه، سکوی پرتاب یا قفس بلورین؟

در فضای گفتمانی ما درباره‌ی زن و خانواده، همیشه خطر افتادن به دو سر طیف وجود دارد. از یک سو، زنانی که چنان در نقش‌های بیرونی غرق می‌شوند که از فرزندان و نقش تربیتی‌شان غافل می‌مانند، و از سوی دیگر، زنانی که به نام «مادری خوب‌بودن»، تمام ظرفیت‌های دیگر خود را معلق می‌گذارند.

آنچه نگران‌کننده است، نه انتخاب آگاهانه‌ی ماندن در خانه، بلکه خانه‌نشینی منفعلانه‌ است؛ وقتی زن، با وجود داشتن استعداد، دانش و علاقه‌مندی‌های فراوان، به بهانه‌ی وظایف مادری، سال‌ها خود را از هر رشد شخصی و نقش اجتماعی کنار می‌کشد.

اما آیا مادری الزاماً یعنی چشم‌پوشی از رشد ذهنی، علمی و اجتماعی؟ آیا خانواده‌داری مترادف است با حذف تدریجی زن از عرصه‌های اثرگذاری بیرونی؟
ما با نسل زنانی مواجه‌ایم که می‌توانند در مدارس، مراکز آموزشی، فضای رسانه و حتی حوزه‌های مدیریت فرهنگی حضور مؤثر داشته باشند، اما به بهانه «وظیفه مادری»، همچنان در خانه مانده‌اند؛ آن‌هم نه برای تربیت مستقیم فرزند، بلکه برای پرداختن به بی‌پایان‌ترین لیست کارهای قابل برون‌سپاری.

خانه‌داری، اگر آگاهانه و با هدف تعالی خانواده باشد، ارزشمند است. اما اگر به بهانه‌ی آن، زن از «بودن برای خودش» غافل شود، به مرور فرسوده و خسته می‌شود؛ هم برای خودش، هم برای خانواده.

چرا گمان می‌کنیم مطالعه‌ی روزانه، یادگیری یک مهارت جدید، شرکت در یک پروژه‌ی فرهنگی یا حضور در یک کلاس اندیشه، منافاتی با مادری دارد؟
چطور برای شرکت در کلاس دلبری و سیاست‌ همسرداری وقت داریم، اما برای رشد فکری و مسئولیت اجتماعی نه؟ زن مسلمان می‌تواند «در خانه» باشد اما «خانه‌نشین» نباشد. می‌تواند از مادر بودن، نردبانی بسازد برای رشد بیشتر، نه دیواری برای حبس خود.

و البته روشن است که همیشه شرایط خانوادگی، همسر، اقتصاد و سلامت در انتخاب‌ها نقش دارند؛ اما در بسیاری موارد، مانع اصلی نه بیرون، که درون خود ماست: نوع نگاه ما به مادری، به خانه‌داری و به اولویت‌هایمان.

مادری نباید توجیهی برای کنار گذاشتن سایر مسئولیت‌ها و توانمندی‌ها باشد. همان‌طور که اشتغال هم نباید بهانه‌ای برای رها کردن نقش تربیتی زن در خانواده شود.

زن آگاه، زنی‌ست که می‌داند بین نقش‌ها باید تعادل برقرار کرد

زنِ امروز، اگر می‌خواهد در مسیر رشد فردی و ایفای مسئولیت‌های اجتماعی قدم بردارد، باید بداند که ممکن است گاهی خانواده هم سختی‌هایی را تجربه کند. اما مگر همه‌ی سختی‌ها بدند؟ گاهی همین دشواری‌های مقطعی، زمینه‌ساز پیشرفت‌های بزرگ‌تر و رضایت درونی عمیق‌تری می‌شوند.

ما با زنانی روبه‌رو هستیم که نه فقط در خانه، بلکه در کلاس‌ها، مدارس، جلسات تربیتی، مراکز مشاوره و حتی در فضای مجازی می‌توانند منشأ تحول باشند، اگر بخواهند، اگر زمان‌شان را مدیریت کنند و اگر از پشت بعضی از بهانه‌های شیرین اما بازدارنده بیرون بیایند.

مادری یک نقش مقدس است، اما زن بودن چیزی فراتر از یک نقش است. زن، اگر خودش را بشناسد و در مسیر رشد قرار بگیرد، خانواده‌اش هم رشد خواهد کرد.
و جامعه‌ای که مادران اندیشمند داشته باشد، آینده‌ای روشن‌تر خواهد داشت.

زهرا کبیری‌پور