نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در کارگاه کوچک اما پرشور او در حاشیه کرج، هر ورق مس، داستانی زنده از تاریخ و فرهنگ ایران را زمزمه میکند. فاطمه مرواریدنژاد، هنرمندی است که با قلم و تخصص خود، هنر اصیل قلمزنی را از یک مهارت سنتی به یک مسیر حرفهای و اشتغالزا برای زنان تبدیل کرده است. او نه تنها خالق آثار هنری چشمنواز است، بلکه پلی استوار میان میراث گذشته و نسل جدید صنعتگران بنا نهاده است.
از علاقه دانشگاهی تا راهاندازی اولین کارگاه
داستان علاقه خانم مرواریدنژاد به قلمزنی به سال ۱۳۸۳ بازمیگردد؛ زمانی که همزمان با تحصیلات دانشگاهیاش، شیفته این هنر اصیل شد. پس از گذراندن دورههای آموزشی، با تکیه بر پشتکار، اولین کارگاه خود را در دزفول، خوزستان، بنیان نهاد.نگاهش به هنر، فراتر از خلق آثار شخصی است؛ معتقد است هنر، پلی برای انتقال مهارت و خلاقیت به دیگران است، ابزاری برای اشتغالزایی و فرصتی برای توانمندسازی نسل جدید هنرجویان. فضای کارگاهش، ترکیبی از تلاش، صبر و شور هنری است؛ جایی که هر شکست، هر تجربه و هر موفقیت، داستانی دارد که میتواند الهامبخش باشد.
آموزش؛ عشقی که زندگیها را متحول ساخت
نقطه عطف فعالیتهای او، پیوند دادن تولید با آموزش بود. مرواریدنژاد در مواجهه با کمبود آموزش مناسب برای علاقهمندان در اداره میراث فرهنگی دزفول، تصمیم گرفت رسالت انتقال مهارت را جدی بگیرد. او آموزش را نه صرفاً یک شغل، بلکه «عشقی» میداند که نتایج ملموسی به همراه داشت:
«وقتی هنرجویان مهارت یاد میگرفتند، زندگیشان تغییر میکرد. آنان شاغل و تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی قرار گرفتند.»
گسترش فعالیتها و نقشآفرینی در البرز
مسیر شغلی او در سال ۱۳۹۳ به استان البرز منتقل شد و فعالیتهای آموزشی و تولیدی خود را در شهرهای ساوجبلاغ، نظرآباد، چهارباغ و کرج گسترش داد. دامنه فعالیتهای او فراتر از کارگاههای شخصی بود و شامل تدریس در دانشگاه علم و فرهنگ تهران و همکاری با نهادهایی مانند سازمان زندانها و مراکز توانبخشی کهریزک نیز میشد.
تا امروز، این بانوی هنرمند افتخار آموزش بیش از ۱۵۰۰ هنرجو را در کارنامه خود دارد؛ هنرجویانی که بسیاری از آنها اکنون وارد بازار کار شدهاند، کسب و کار خود را راهاندازی کرده و حتی محصولات قلمزنی آنها به کشورهایی چون ترکیه، سوئد، گرجستان، عربستان و آمریکا صادر شده است.
همراهی مستمر: راز پایداری در بازار کار
آنچه تلاشهای خانم مرواریدنژاد را متمایز میسازد، پایان نیافتن ارتباط با هنرجویان پس از اتمام دورههاست. او معتقد است اعتمادبهنفس هنرجو با حمایت مستمر شکل میگیرد. او همچنان در مسیر رفع اشکال، ارائه طرحهای جدید و همراهی آنان در نمایشگاههای استانی و کشوری حضور دارد تا اطمینان حاصل کند که مهارت آموخته شده، به اشتغالی پایدار تبدیل میشود.
محور اول: نوسانات اقتصادی؛ سایه سنگین بر تولید
خانم مروارید نژاد بزرگترین مانع پیش روی صنایع دستی را، تأمین مواد اولیه میداند. او توضیح میدهد: «چالشهای ما چند بُعدی است، اما هسته اصلی آن، تهیه مواد اولیه است. نوسانات شدید قیمت دلار، طلا و مس باعث میشود که قیمتها هرگز ثبات نداشته باشند. بارها شده است که ما سفارشی را با قیمت مشخص قبول میکنیم، اما تا زمان تحویل، قیمت مواد اولیه دو یا سه برابر میشود؛ در این شرایط، مشتری نیز حاضر به پرداخت مابهالتفاوت نیست و تولیدکننده متحمل ضرر سنگینی میشود.»
مشکلات مالی و تسهیلات نیز مانع بزرگی است. این تولیدکننده اشاره میکند که دسترسی به تسهیلات تولید بسیار دشوار است: «چند سال پیش وامی با بهره کم (چهار درصد) دریافت کردم، اما به دلیل استفاده یکباره، اکنون دیگر امکان دریافت چنین وامهایی برایم وجود ندارد. تولیدکنندگان نیازمند دسترسی آسان و مستمر به منابع مالی با نرخ ثابت یا تخفیفدار برای خرید مواد اولیه هستند تا بتوانند چرخ تولید و بازار خود را با ثبات بچرخانند.»
امنیت؛ دغدغهای بزرگ برای فعالان حاشیه شهر
امنیت محل کار، مسئلهای حیاتی است که تأثیر مستقیمی بر آرامش روانی هنرمند دارد. این فعال صنایع دستی با اشاره به وضعیت خود به عنوان یک زن تولیدکننده در حاشیه شهر، عمق این نگرانی را بیان میکند: «امنیت یکی از بزرگترین دغدغههای من است. تصورش را بکنید که یک زن تولیدکننده در حاشیه شهر با چه سطح از اضطرابی فعالیت میکند. ما به مکانهای دائمی و امن برای کار نیاز داریم تا بتوانیم بدون استرس و نگرانیهای امنیتی، بر خلق آثار هنری خود تمرکز کنیم.»
فروش و بازاریابی؛ پلی که ناتمام مانده است
دسترسی به بازار و شناساندن محصول، چالش دیگری است که مستقیماً به محل فعالیت مرتبط است. وقتی کارگاه در حاشیه شهر باشد، هم دیده نمیشود و هم دسترسی مشتری دشوار است. این هنرمند راهکار خود را در الگوبرداری از مراکز موفق میداند: «اگر مکان مشخص و دائمی برای کارگاهها و نمایشگاهها وجود داشت، هم امنیت تأمین میشد و هم فروش آسانتر میشد. مرکز صنایع دستی سرای سعدالسلطنه قزوین نمونه موفقی است که در آن تولیدکنندگان معرفی شده و محصولاتشان بدون واسطه به دست مشتری میرسد. چنین فضاهایی برای بقای ما حیاتی است.»
آموزش رایگان؛ نعمتی که باید ادامه یابد
در مقابل این چالشها، فرصتهای ارزشمندی نیز وجود داشته که تأثیر شگرفی بر توانمندسازی هنرمندان داشته است. آموزشهای رایگان اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز برای این هنرمند یک نعمت بزرگ محسوب میشود: «آموزش رایگان، در قلمزنی و سایر رشتهها، این امکان را فراهم میکند که هنرجویان با هزینه بسیار کم، مهارتی حرفهای بیاموزند و سریعتر وارد چرخه درآمدزایی شوند. من شخصاً از سال ۱۳۸۴ از این آموزشها بهرهمند بودهام و قدردان آن هستم. تداوم این روند در تمام فصول و در همه شهرها و روستاها، تأثیر عظیمی در اشتغالزایی و توانمندسازی خواهد داشت.»
مطالبات کلیدی از مسئولان: ثبات، امنیت و بازار
درخواست ما از مسئولان حوزه صنایع دستی، ایجاد مکانهای دائمی و امن برای کارگاهها و نمایشگاهها، برقراری نرخ ثابت برای مواد اولیه، و فراهم آوردن تسهیلات آسان و حمایت از بازار فروش است تا تولید و اشتغال در این حوزه به شکلی پایدار تضمین شود.
پیام امید برای نسل جدید
در پاسخ به جوانان علاقهمند به این حوزه، این هنرمند پیامی سرشار از تجربه و امید دارد: «هنر و بهویژه قلمزنی، نیازمند عشق و تلاش بیوقفه است، اما قطعاً میتواند مسیر زندگی را متحول کند. علاقه و پشتکار دو رکن اصلی هستند. حمایتهای دولتی، به ویژه در زمینه آموزشهای رایگان، نقطه شروعی عالی است. امیدوارم جوانان با انگیزه وارد این مسیر شوند و تولید و آموزش را همزمان پیش ببرند.»
خبرگزاری ایکنا
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت