بازتعریف مادرانگی در هنر معاصر

تابلوهای بی‌شماری با موضوع مادر در سبک‌های مختلف هنری ازجمله امپرسیونیسم و کوبیسم ترسیم‌شده است. در هرکدام از سبک‌های مختلف، جوهره اصلی مشترک است و آن عشق پاک مادر به فرزند است.
معاصر

مادر بودن را می‌توان پاک‌ترین و مقدس‌ترین وظیفه‌ای دانست که به زن‌ها محول می‌شود. مادران در طول تاریخ همواره مهم‌ترین تأثیر را بر قلب و روح فرزندانشان گذاشته‌اند. نقش مادر در جامعه همیشه موردتکریم و توجه ویژه‌ای بوده است. در آثار هنری نیز از قرون‌وسطی تا زمان معاصر، مادران یکی از سوژه‌های مهم محسوب می‌شده‌اند.

هرچند نمی‌توان هنر را در قالب موضوعات دسته‌بندی کرد، اما بی‌شکل می‌توان موضوعاتی را که هیچ واژه و کلماتی نمی‌توان اهمیت آن را توصیف کرد با زبان هنر بیان کرد که یکی از این موضوعات مفهوم مادر است؛ گفت‌وگو با شهلا روضاتی، نقاش و دیوار نگار شهری درباره تجربه پرداختن به موضوع مادر در آثار هنری.

شهلا روضاتی متولد ۱۳۴۹ فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد، رشته نقاشی و درزمینهٔ‌های؛ نقاشی، دیوارنگاری شهری و تدریس هنر فعالیت می‌کند. وی عضو انجمن هنرمندان نقاش اصفهان است و حدود ۲۰ سال سابقه تدریس در هنرستان‌ها و مراکز آموزش عالی شهر اصفهان را دارد. در رشته هنر، تجربه‌های متفاوتی داشته است. و به‌جز نقاشی درزمینهٔ‌های طراحی، اجرای نقاشی دیواری شهری، حجم سازی، معرق کاشی و آینه‌کاری هم فعالیت می‌کند و در حال حاضر مشغول تدریس در دانشگاه بوده و حدود دو سال است که مسئولیت روابط عمومی انجمن نقاشان را بر عهده دارد.

چرا پرداختن به جایگاه زن و مادر در آثار هنری به‌ویژه در هنر معاصر از اهمیت بالایی برخوردار است؟

بدون شک نقش مهم زن در جامعه انکارناپذیر است زیرا نیمی از جمعیت افراد جامعه را زنان تشکیل می‌دهند و نیم دیگر را نیز، زنان به دنیا آورده‌اند. به عقیده من هر زنی قبل از مادر شدن یک انسان است و انسان بودن ربطی به جنسیت زن یا مرد بودن ندارد.

در فرهنگ شرقی، زنان نه به شکل غریزی بلکه به‌واسطه آموزش‌های فرهنگی و اجتماعی برای مادر شدن تربیت می‌شوند. به عقیده من مادری، نه یک نیاز و مهارت غریزی است؛ بلکه مهارتی آموختنی و اکتسابی است.

مادری نقشی است که من آگاهانه انتخاب کرده‌ام و نه رسالتی غریزی که بر عهده‌ام گذاشته باشند. به باور من، ما مادران نقشی جدی در بازتعریف این واژه داریم. اینکه کلمه‌های تقدس یا بهشت را به مادران نسبت دهیم و تأکید کنیم که مادر بودن معادل کامل و بی‌نقص بودن است، بار معنایی سنگینی را بر دوش مادران می‌گذارد. مادرانگی، انتخابی است که ما مادران بتوانیم در آن حس امنیت کنیم، خودمان باشیم و مثل همه انسان‌ها حق اشتباه کردن داشته باشیم و از بیان رنج‌ها و تردیدهایمان نهراسیم.

شیوه پرداخت و سبک هنری

به‌طورمعمول موضوعی که در آثار هر هنرمندی متجلی می‌شود زندگی اوست؛ من نیز به‌طور ناخودآگاه موضوع آثار خود را به‌نوعی مربوط به زنان هست. به‌طورکلی نقاشی‌هایم زنانه هستند و یا حضور زن که بخش مهمی از جامعه را تشکیل می‌دهد در آثارم بروز می‌کند

درجایی زن را به شکل نور و ترکیب با برگ‌های پیچان و موج‌های خروشان پیوند دادم و در اثر دیگرم با تک‌رنگ‌های سیاه‌وسفید و به‌صورت انتزاعی یک زن قوی و تنها را ترسیم کرده‌ام و در اثر بعدی فرزندی در آغوش مادر، که به بعد عاطفی رابطه مادر فرزندی پرداخته‌ام.

در اثر دیگر، مادری که در حال دعاست دیده می‌شود که در دل طبیعت و در کنار ترکیب با موجودات دیگر هست. در آثار دیگرم به حضور زنان دوره‌های صفوی و قاجار اشاره‌کرده‌ام.

درجایی دیگر زنی با نگاه خیره به روبرو دیده می‌شود که در عین سکوت و سکون نگاه تلخی دارد و بااینکه در صورتش تنوع و جشن رنگ‌های شاد هست اما رنج‌های او را از نگاه تلخش می‌توان دریافت. در تمام آثارم ماهیت رنگ برایم بسیار مهم بوده.

دلیل استفاده از نقوش فرش برای بیان موضوع زن و مادر در آثار

همواره در نقاشی و انتخاب موضوع تجربه‌های متفاوتی داشته‌ام تا اینکه به ابداع تکنیک [نقاشی روی فرش] موفق شدم. برای پروژه کارشناسی ارشدم تصمیم گرفتم درزمینهٔ نقوش لباس زنان در دوره قاجار مطالعه و تحقیق انجام بدهم در طی این فرآیند به نقوش فرش ایرانی رسیدم و احساس کردم ارتباط عاطفی زیادی با فرش ایرانی دارم.

در سال ۱۳۹۸ آثار ابداعی نقاشی روی فرش را در نمایشگاه «دیروز نقاش، امروز هنرمند» که در موزه هنرهای معاصر اصفهان برگزار شد، به نمایش درآوردم که این آثار با استقبال خوبی از طرف مخاطبان مواجه شد.

همه ایرانی‌ها در خانه‌هایی زندگی کرده‌اند که فرش در آن حضور مستمر و همیشگی داشته و رشد و نمو هر فرد ایرانی با خاطرات کودکی و اتفاقات تلخ و شیرین زندگی همه و همه در فضاهایی اتفاق افتاده که قالی هم حضورداشته ازاین‌رو فرش ایرانی برای همه ما حالت نوستالژیک دارد.

یکی دیگر از علت‌های انتخاب نقوش فرش در آثارم علاقه من به هنر سنتی ایران هست. به عقیده من همیشه نقوش سنتی اسلیمی و ختایی وگل و برگ و بته‌جقه مانند نشان ملی بر تارک هنر ایران جلوه گری می‌کنند.

در آثار نقاشی فرشم تلاش کردم که هنر سنتی را باهنر معاصر امروز تلفیق کنم و به یک خوانش جدیدی از هنر سنتی برسم. حس نفیس و با اصالت بودن فرش و دیگر خصوصیات آن مؤلفه‌هایی است که باعث شد در آثارم از فرش دستباف استفاده کنم

به‌عنوان یک زن در جامعه که مادر هم هست خیلی وقت‌ها مجبور شدم ساعات کاریم را با مادری و خانواده تنظیم کنم تا بقیه آسیب نبینند و خیلی وقت‌ها کم‌کار بودم و چون تمام وقتم مال خودم نبود زمان‌هایی را از دست می‌دادم که آنمان فکر می‌کردم اگر هم اکنون وقتم در اختیار خودم بود، فعالیت‌هایی که دوست داشتم را انجام می‌دادم اما بااین‌حال، هیچ‌وقت کار را تعطیل نکردم. اگر نقاشی نمی‌کردم سعی‌ام براین بود که بخوانم، بنویسم و با حضور در فضای تدریس و آموزش از جریان و پویایی هنر دور نباشم.و این‌گونه، چیزی درون من در جریان و در حال خلق شدن بود.

در سال ۱۴۰۰ انجمن نقاشان فراخوان نمایشگاهی داد با عنوان انسان معاصر و با محوریت این موضوع اثر «نگاره معاصر» را خلق کردم و درواقع این اثر یک سلف پرتره از خودم هست که تلفیق‌شده با نقوش و موتیف‌های قالی ایرانی.

در قسمت‌هایی از اثرم پوسیدگی، ازهم‌گسیختگی و انهدام را با ترکیب مواد کارکرده‌ام که گویای گذر ایام و نوستالژی‌های قدیمی هستند و نقوش مختلفی که در پرتره دیده می‌شود نشان از دغدغه‌های مختلف انسان معاصر دارد و نگاه ثابت و ساکن پرتره هست که در پس این هیاهوی نقوش با مخاطب ارتباط برقرار می‌کند.در این تابلو حس آرامش و غمی پنهان دیده می‌شود و ترکیب آن با گل و بته‌های مختلف فرش می‌تواند یادآور خاطرات انسان باشد.

 پرداختن به موضوع مادر در آثار نقاشی

به‌طورکلی کلیشه سازی در هنر نوعی بازنمایی است که در آن، هر بار به یاد یک مفهوم، شخص یا گروه می‌افتیم، بلافاصله کلیشه ساخته‌شده توسط رسانه‌ها در ذهن ما می‌آید و در قضاوت و تصمیم‌گیری‌های ما نسبت به افراد و اتفاقات پیرامونمان تأثیر می‌گذارد.

کلیدواژه‌های آثار نقاشی فرش من، نقوش سنتی هستند که تلاش می‌کنم فاصله و تضاد بین سنت و مدرنیته را کمرنگ کنم.درروند خلق آثارم گاهی درگیر کلیشه‌ها شده‌ام و گاهی هم تلاش کرده‌ام خودم را از کلیشه‌های رایج دور کنم

در شروع کار با فرش ابتدا با فیگورهای تزئینی و کلیشه‌ای دوران قاجار آثارم را خلق کردم تا مخاطبان احساسی آشنا با آثارم پیدا کنند اما بعد تصمیم گرفتم آثارم را با ویژگی‌های معاصر و دنیای امروز خلق کنم.

شیوه پرداختن به موضوع مادر در هنر معاصر باهنر کلاسیک چه تفاوت‌هایی دارد؟

گاهی اوقات به هیچ زبانی، کلمات کافی برای بیان اهمیت مادر وجود ندارد. مادر پر از خرد بی‌نهایت است، او ما را می‌فهمد بدون اینکه چیزی بگوییم. مادران افراد ارزشمندی هستند که همه ما می‌خواهیم بخشی از زندگی ما باشند و چه خوب است به مادرمان با عشق و محبت نشان دهیم که چقدر قدردان او هستیم.

مادران همیشه خاص هستند. هرچقدر هم پیر شویم، باز مادر خود را همیشه دوست داریم زیرا او فردی است که بی‌قیدوشرط ما را دوست دارد و در قلب او جای داریم. مادری در دنیای معاصر مثل همه واقعیت‌های اجتماعی دچار تغییراتی شده است. هیچ پدیده‌ای نیست که در فضای مدرنیته تحول پیدا نکرده باشد، به‌عنوان‌مثال در حال حاضر فهم و معنایی که از مادر خود در ذهن داریم بامعنای آن در فضای سنتی بسیار متفاوت است. مهم‌ترین ویژگی که باید به آن توجه کرد بحث باز اندیشانه بودن است.

در جامعه سنتی مادر عامل تولید و اقتدار است، تنبیه و مجازات می‌کند و پاداش می‌دهد. اما در جامعه مدرن اگر مادر نماد عطوفت است دیگر نمی‌تواند عامل قهر و مجازات باشد و این نتیجه فاصله گرفتن و بازاندیشی در مورد مسائل گوناگون هست. در هنر معاصر به فردیت و استقلال رأی زن احترام گذاشته می‌شود و هنر می‌تواند به کیفیت زندگی فرد و جامعه بیفزاید.

ایمنا