نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
خبر اصلی:
اسماء اسد، همسر بشار اسد، با اینکه در دوران حکومت بشار اسد، راهبردهای غرب را در کشورش پیادهسازی میکرد، اما پس از سقوط دولت سوریه مورد خشم و غضب غرب واقع شد. این در حالی است که اسماء اسد بیمار است و تابعیت انگلستان را دارد اما کشورهای غربی حتی از ورود او برای طیکردن مراحل درمانی امتناع میکنند.
تحلیل خبر:
اسماء اسد، همسر بشار اسد، در ابتدا از نظر بسیاری در غرب شخصیتی قابل قبول و حتی مدرن به نظر میرسید. او در زمینههای مختلفی مانند بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی سوریه سخن میگفت و حتی برخی از پروژهها را برای بهبود وضعیت زنان و کودکان در سوریه مطرح کرده بود.
با این حال، پس از شروع جنگ داخلی سوریه و مواضع دولت بشار اسد در مقابل تروریستهای داعش، رویکرد غرب تغییر کرد. سیاستهای سرکوبگرانه علیه داعش توسط دولت بشار اسد، به همراه وابستگیهای سیاسی سوریه به کشورهای روسیه و ایران، باعث شد که غرب از حمایت از اسما اسد و حتی بشار اسد دست بکشد.
هنگامی که اسماء اسد به بیماری سرطان مبتلا شد، نشاندهنده این بود که وضعیت سیاسی و روابط بینالمللی بر نحوه واکنش غرب بر شرایط انسانی نیز تأثیر میگذارد.
به رغم وضعیت بیماری، دولتهای غربی تمایلی به کمک یا حمایت از او نداشتند، زیرا چنین حمایتی ممکن بود پیامدهای منفی در روابط سیاسی با سوریه و رژیم بشار اسد داشته باشد. این تغییر رویکرد غرب به یک شخصیت که در گذشته میتوانست به عنوان یک عامل تأثیرگذار معرفی شود، به وضوح نشان میدهد که سیاستهای بینالمللی و مسائل انسانی و بشردوستانه در غرب به شدت تحت تأثیر ملاحظات سیاسی و استراتژیک قرار میگیرند.
البته چنین رفتاری غیر انسانی از غرب برای ما تازگی ندارد. تحریمهای آمریکا علیه ایران، که به ویژه در سالهای اخیر شدت گرفته است، تأثیرات عمیقی بر مردم و به ویژه بخش بهداشت و درمان کشور داشته است. یکی از پیامدهای اصلی این تحریمها، محدودیتهای شدید در تأمین دارو و تجهیزات پزشکی است که برای درمان بیماران ضروری هستند. در حالیکه این تحریمها به بهانه فشار بر دولتها و نهادهای حکومتی وضع میشوند، اما در عمل بیشترین آسیب را به مردم عادی و به ویژه بیماران وارد میکنند.
تحریمها در این زمینه به وضوح یک تضاد اخلاقی و انسانی ایجاد میکنند. از یک سو، غرب ادعا میکند که این تحریمها برای فشار به حکومتها برای تغییر رفتارشان است، اما از سوی دیگر، این تحریمها باعث رنج و آسیبهای جدی به غیرنظامیان و بیماران میشود که هیچ نقشی در سیاستهای دولتی ندارند.
در نهایت، این دو مسأله میتوانند نشاندهنده یکی از تناقضهای عمده در سیاستهای بینالمللی و راهبردهای غرب باشند؛ جایی که سیاستهای بینالمللی به طور مستقیم بر سلامت و زندگی مردم تاثیر میگذارند، به ویژه در مواقعی که این تحریمها به بهانههای سیاسی انجام میشوند و ممکن است موجب رنج بیگناهانی شود که هیچ نقشی در سیاستهای حکومتی ندارند.
همچنین سرنوشت فرح پهلوی و اسماء اسد از برخی جهات شبیه یکدیگر است که میتوانیم آنها را با هم مقایسه کنیم. فرح پهلوی و اسماء اسد از شخصیتهای برجستهای در تاریخ معاصر کشورهای خود، ایران و سوریه، بودند که در دورههای حکمرانی شوهرانشان (محمدرضا شاه پهلوی و بشار اسد) نقشهایی کلیدی داشتند.
همسر محمدرضا شاه پهلوی، به شدت به حمایت کشورهای غربی، به ویژه ایالات متحده آمریکا، وابسته بود. شاه ایران از طریق اصلاحات و مدرنیزاسیون، تلاش داشت تا ایران را به عنوان یک متحد استراتژیک در منطقه برای غرب معرفی کند. فرح پهلوی نقش مهمی در حمایت از سیاستهای غربی در ایران داشت. اصلاحات اجتماعی و فرهنگی او مانند اصلاحات در زمینه حقوق زنان، آموزش و پرورش، و ساخت بیمارستانها به عنوان بخشی از تلاشهای شاه برای مدرنیزه کردن ایران و نزدیکی به غرب مطرح شد.
همسر بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، که رژیم او نیز از حمایتهای کشورهای غربی در مراحل مختلف بهره میبرد، به ویژه در دوران اولیه حکومت بشار اسد، که غرب به او به عنوان یک عامل بالقوه برای اصلاحات و تعامل با دنیای غرب نگریسته بود.
اسماء اسد، در ابتدا به عنوان یک فرد مدرن، غربگرا و با سیاستهای اصلاحی معرفی میشد، و حکومت بشار اسد از همان ابتدا در تلاش بود تا روابط خوبی با غرب ایجاد کند. همچنین فرح پهلوی به رغم اینکه در عرصه اجتماعی و فرهنگی فعال بود، هیچ نقشی در تصمیمگیریهای کلان سیاسی و اقتصادی نداشت.
وی به عنوان همسر شاه، بیشتر در حیطه امور خیریه و اجتماعی فعالیت میکرد و توانایی تأثیرگذاری بر سیاستهای کلان کشور را نداشت. این ضعف در موقعیتهای بحرانی باعث شد که او نتواند نقش موثری در اصلاحات اساسی و مقابله با بحرانها ایفا کند.
در مقایسه، پس از شروع جنگ داخلی سوریه علیه داعش در سال ۲۰۱۱، اسماء اسد و رژیم بشار اسد همچنان با حمایتهای روسیه و ایران مواجه شدند. در حالی که غرب در ابتدا تلاش داشت تا از بشار اسد فاصله بگیرد، با گذشت زمان و در پی بحرانهای داخلی و منطقهای، سوریه به متحدانی مانند روسیه و ایران روی آورد و غرب نه تنها حمایتش را قطع کرد بلکه به تدریج فشارهای سیاسی و اقتصادی به این کشور وارد ساخت. اسماء اسد به عنوان یک شخصیت فرهنگی و اجتماعی، همچنان در سیاستهای رسانهای و روابط بینالمللی همسرش دخیل بود.
مسئله بعدی فاصله با مردم و ناتوانی در درک واقعیات اجتماعی است. فرح و سایر اعضای خانواده سلطنتی، درک دقیقی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم نداشتند. بهویژه در دوران پایانی حکومت شاه، شکاف طبقاتی گسترده، فقر، و نارضایتی عمومی در ایران بسیار مشهود بود، اما فرح بیشتر به تصویری ایدهآل از ایران نگاه میکرد که با واقعیتهای اجتماعی و سیاسی آن زمان فاصله زیادی داشت.
در تشابه با آن اسماء اسد نیز به دلیل سبک زندگی خود و استفاده از کالاهای لوکس، به شدت از مسائل و مشکلات واقعی مردم سوریه دور بود. در حالی که جنگ داخلی سوریه به شدت مردم را تحت فشار قرار داده بود، اسماء نتواست خود را به عنوان یک شخصیت همدرد و تاثیرگذار در دل مردم سوریه معرفی کند. بلکه بیشتر به یک نماد تجمل و رفاه در حالیکه مردم در رنج بودند تبدیل شد.
در نهایت، فرح پهلوی و اسماء اسد هر دو شخصیتهایی بودند که در دورانهای مختلف از حمایتهای غربی بهرهمند شدند، اما پس از سقوط رژیمهایشان به طور کامل از حمایت غربیها محروم شدند.
در حالی که فرح پهلوی به شدت از سوی غرب طرد شد و به تبعید رفت، اسما اسد به عنوان بخشی از رژیم بشار اسد توانست از حمایتهای دیگر قدرتهای جهانی، به ویژه روسیه و ایران، استفاده کند. این نشاندهنده تفاوت در سیاستهای بینالمللی و استراتژیهای کشورهای بزرگ است که در نهایت بر سرنوشت این دو زن تاثیرگذار بوده است.
فائزه آقامحمدی
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت