در تحلیل خبر جهان‌بانو بررسی شد؛

 آزادی زنان ایران در اسارت مدعیان آزادی

جریانی به راه انداختند که در آن نه زن بلکه نگاه جنسی به جنس زن، نه زندگی بلکه سوءاستفاده و بهره‌وری غیراخلاقی از زندگی زنان و نه آزادی بلکه اجبار برای پذیرش اعتقادات وجود داشت و باید به نحوی که می‌شد موتور این قطار نیمه‌جان حرکت می‌کرد.

خبر اصلی:

پرستو احمدی خواننده زنی با «کنسرت فرضی» خود در یک کاروانسرا بدون مجوز قانونی و رعایت موازین شرعی و فرهنگی کشور خبرساز شد.

تحلیل خبر:

  1. بعد اجتماعی
  • امنیت زنان در جامعه؛ حلقه مفقوده جریان زن زندگی آزادی

اواخر سال ۹۸ بود که یک ویروس همه مردم را خانه‌نشین کرد، ویروسی به نام کرونا!

این ویروس با چشم دیده نمی‌شد اما چشم‌ خیلی از افراد را به زندگی بست و مانع از ادامه حیات‌شان شد.

همان روزهای اول بود که وزارت بهداشت و جامعه پزشکی هشدار رعایت فاصله و استفاده از ماسک و دستکش و… را دادند، هرچند که برخی از افراد این هشدارها را نادیده‌ گرفتند و آن‌ را بچه‌گانه خواندند و حتی به مخالفت با رعایت دستورات داده شده به جهت حفظ سلامت جان خود و دیگران پرداختند.

اما رفته رفته با دیدن افزایش آمار تلفات جانی که در اثر شیوع این ویروس اتفاق می‌افتاد بسیاری از همین افراد برای جلوگیری از مرگ و بیماری مجاب به رعایت فاصله و استفاده از ماسک شدند. در حالی‌که همچنان افرادی در جامعه مشاهده می‌شدند که بازهم باشنیدن آمار تلفات انسانی که گاها به ۷۰۰ نفر هم می‌رسید در برابر رعایت قوانین بهداشتی مقاومت کرده و رعایت آن را امری شخصی تلقی می‌کردند و معتقد بودند که این موضوع به دیگران ارتباطی ندارد. این افراد همان‌ کسانی بودند که زنجیره شیوع کرونا را نه تنها قطع نمی‌کردند بلکه باعث محکم شدن آن می‌شدند و در مرگ دیگران سهیم بودند.

وزارت بهداشت، متخصصین سلامت و جامعه پزشکی برای کنترل این بیماری مجبور به ارائه پیشنهادات سخت‌گیرانه‌تری برای مقابله با این افراد شدند و سایر دستگاه‌ها نیز برای حفظ سلامت جامعه با قوانین سختگیرانه جدید سعی در کنترل وضعیت داشتند از دم اجازه ورود افراد بدون رعایت موازین گفته شده تا اعمال محدودیت‌های ورود به شهر‌ها و جریمه‌های نقدی.

به هر حال با همکاری متقابل مردم و دستگاه‌ها و اجرای قوانین متعدد و فرهنگ‌سازی‌، این ویروس به مرور کنترل و چرخه آن متوقف شد تا جایی که بعد از ۳ سال و چندماه خانه نشینی و رعایت قانون دیگر کودکان، زنان، دختران، پسران، مردان و‌… با خیال آسوده‌تری به جامعه بازگشتند.

اما هنوز شیرینی این خیال آسوده به کام جامعه ننشسته بود که اخبار اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱، کام مردم و به خصوص زنان و دختران را تلخ کرد. زنانی که ۳ سال برای زنده‌ماندن اعضای خانواده‌شان روزها را با استرس به شب می‌رساندند و هر رنجی را تحمل می‌کردند اکنون برای حضور در جامعه احساس ناامنی داشتند چراکه هر روز با اخبار متعددی از آسیب رساندن و حمله مدعیان آزادی به زنان و دخترانی که با این عقیده مخالف بودند مواجه می‌شدند.

 یک روز در باغ نارنجستان شیراز و روز دیگر در رشت و تهران و گیلان و… یک روز در مترو و ناوگان حمل و نقل عمومی و روز دیگر در پیاده‌راه‌ها. و اینگونه شد که بایستی زنان و دخترانی که مخالف عقیده‌ جریان «زن زندگی آزادی» بودند یا در جامعه حضور پیدا نمی‌کردند و یا اگر هم حاضر می‌شدند نباید در برابر آن‌ها می‌ایستادند و اگر هم ایستادند باید مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند تا از این طریق جریان «زن زندگی آزادی» را به ثمر برسانند.

جریانی که در آن نه زن بلکه نگاه جنسی به جنس زن، نه زندگی بلکه سوءاستفاده و بهره‌وری غیراخلاقی از زندگی زنان و نه آزادی بلکه اجبار برای پذیرش اعتقادات وجود داشت و باید به نحوی که می‌شد موتور این قطار نیمه‌جان حرکت می‌کرد گاهی با زور و اجبار کشیدن چادر از عابرین پیاده گاهی با حمایت عناصر دشمن و گاهی از طریق فرهنگ و هنر.

باید نفیر مدعیان آزادی برای محدودیت زنان ایرانی به جهت اقناع ذهن آن‌ها بلند می‌شد تا نوای موفقیت بانوان در عرصه‌های متعدد علمی، فرهنگی، سیاسی، ورزشی و… به گوش کسی نرسد.

آن‌ها روزها فریاد زدند تا صدای:

  • رشد بیش از ۳۳ درصدی حضور زنان در هیئت علمی دانشگاه‌ها
  •  کسب بیش از ۳۳۰۰ مدال ارزشمند رویدادهای ورزشی جهان توسط زنان ورزشکار ایرانی
  • کسب ۹۷ کرسی بین المللی در فدراسیون های ورزشی جهان
  • فعالیت بیش از ۸۸۳۰۰ داور زن در رویدادهای ورزشی ملی و بین‌المللی
  • کسب بیش از ۲۳۰ جایزه ملی و بین المللی توسط فیلمسازان زن در جشنواره های مطرح
  • اختصاص بیش از ۲۵ درصد پست‌های مدیریتی سطوح مختلف کشور
  • باسوادی ۹۹ درصدی زنان و دختران سراسر کشور
  • رشد بیش از ۱۶ برابری حضور زنان نماینده در مجلس
  • رشد ۵۶ درصدی تعداد دانشجویان دختر
  • افزایش فعالیت زنان در نویسندگی از ۱۱ نفر به بیش از ۲۸ هزار نفر و…

به گوش بانوان این مرزوبوم نرسد که مبادا احساس غرور و شعف به آن‌ها دست داده و به جای پیروی از جریان پوچی که فقط به دنبال بهره‌وری جنسی از آن‌هاست با قدرت و عزت نفس در مسیر پیشرفت کشور قدم بردارند. آن‌ها به بهانه آزادی راه را بر سر زنان و دختران مخالف‌شان بستند و با کوچکترین اعتراض آن‌ها را مورد حمله قرار دادند. شعار اختیاری بودن حجاب سر دادند و به زنان محجبه آسیب رساندند، شعار آزادی سر دادند و با ایجاد ناامنی در جامعه، دختران و زنان را خانه‌نشین و محدود کردند.

۲. بعد قانونی

  • قانون قانون است چه در برابر بیماری و چه جریان‌های بیمارگونه
  • اگر به موضوع کرونا نگاه کنیم متوجه می‌شویم که این بیماری شباهت‌های بسیاری به جریان بیمارگونه “زن زندگی آزادی” دارد. همانطور که یک ویروس سبب نابودی یک جامعه شد و نیازمند کنترل آن توسط دستگاه‌ها و رعایت قوانین توسط شهروندان بود تا از یک فاجعه بدتر جلوگیری شود برای مقابله با نفوذ این جریان در جامعه و کنترل آن نیز باید دستگاه‌ها به اجرای قوانین و مردم مکلف به رعایت آن شوند تا شاهد هنجارشکنی‌های سازمان‌یافته و عادی سازی و ترویج آن در جامعه نباشیم.

تا امثال پرستو احمدی‌ها با ادعای محدودیت زن ایرانی و با نادیده گرفتن تمام پیشرفت‌های زنان در ۴ دهه اخیر و با خیال راحت از عدم برخورد قاطع قانون و تشویق جامعه فرهنگی جرات اجرای کنسرت بدون رعایت موازین قانونی و شرعی حتی به صورت فرضی را هم نداشته باشند.

تا پرستو احمدی به بهانه حمایت از زنان ایرانی، هنر را با نمایش جنسی ظاهر خود آلوده نکند، مگر نه اینکه با وجود برخی از محدودیت‌های شرعی خوانندگی زنان اما همچنان راه برای بهره‌مندی زنان ایرانی از این هنر باز بوده و بسیاری از گروه‌های خوانندگی و نوازندگی همچون ارکیده و دست‌افشان، کنسرت‌های اختصاصی برای زنان و دختران علاقه‌مند را آن‌هم در فضایی امن و محترمانه اجرا می‌کنند.

آیا امثال پرستو صالحی، کتایون ریاحی، آناهیتا همتی، مژگان شجریان و… دیگر مهره‌های کوچک و بزرگ این جریان، صرفا به این نمایش به عنوان یک هنر نگاه کردند یا آن را ابزاری برای ترویج هنجارشکنی‌های قانونی و اخلاقی زنان و دختران قلمداد کردند تا از طریق این هنجارشکنی‌ها به جامعه تسلط پیدا کنند و راه‌ را باز برای آشوب‌های دیگر باز کنند.

امثال این هنرمندان اگر به دنبال حمایت از هنر زنان ایرانی بودند چرا هیچگاه از “شکیبا حسینی” حرفی به میان نیاوردند که زیر سایه قانون به عنوان یکی از رهبران زن ارکستر در ایران فعالیت می‌کند.

۳_بعد فقهی

مقصود نه بی‌حجابی بلکه بی‌عفتی است

این افراد با ذهن‌های بسته‌شان تنها آزادی زنان را در پوشش آن‌ها می‌دانند و ترجیح می‌دهند در برابر زنان ایرانی که آراسته در کرامت مرزهای موفقیت را جابجا کردند و نام‌شان همچون ستاره‌ای پُر نور در آسمان جهان درخشان است از هنر تا اختراعات از ورزش تا سیاست از فناوری تا اطلاعات و…

اما این ندیدن‌ها هدفی بزرگتر از آزادی پوشش و بی‌حجابی دارد که در هر فرصتی با هنجارشکنی‌، زنان ابزاری برای رسیدن به یکی از اهداف‌شان که همان رواج بی‌عفتی است را دارد تا از طریق سلطه بر آزادی زنان، پروژه حیازدایی خود را پیش برده و با از بین بردن کرامت زنان، اخلاق در جامعه قربانی خواسته‌شان شود و به‌تبع با وجود یک جامعه بی‌اخلاق و مملو از انحرافات جنسی، کشور با قدرت هرچه بیشتر به سمت نابودی حرکت کند.

کسانی که صرفا برای صدای یک زن هیجان زده نشدند بلکه به دنبال اجرای واقعی این کنسرت فرضی که رفتارهای اروتیک بخش اصلی آن بود، هستند تا علاوه بر اینکه هنر را آلوده به اهداف جنسی خود کنند به وسیله این عادی‌سازی‌ها در یک قالب شسته رفته نمایشی، جامعه را هم به لجن بکشانند. چراکه رواج بی عفتی در یک جامعه‌، سبب انحراف مردم آن جامعه خواهد شد.

جامعه‌ای را تصور کنید که زنان آن با خودنمایی‌ و رفتار غیرعفیفانه، منظره‌های شیطانی را ایجاد کرده و عنان از اختیار مردان هوس‌باز می‌گیرند و به دلیل آنکه هیچ قانونی برای برخورد از این رفتارها وجود ندارد، راه‌ برای بروز سایر انحرافات جنسی و اخلاقی به راحتی باز بوده و به سرعت اخلاق، قربانی امیال جنسی خواهد شد.

 همانطور که امام علی (ع) درباره تفکر به گناه به دلیل در دسترس بودن آن می‌فرمایند: مَن کَثُرَ فِکره فِی المَعاصِی دَعَتهُ إلَیها: «هرکس درباره‌ی گناهان زیاد بیاندیشد به سوی آن‌ها کشیده می‌شود».

پس تولد فرزندان نامشروع، کاهش تعهد زوجین به یکدیگر و افزایش طلاق، عادی‌‌شدن روابط نامشروع و داشتن شرکای جنسی مختلف و به تبع بیماری‌های مقاربتی، روسپی‌گری، افزایش سقط جنین‌های نامشروع، افزایش آزار‌ و خشونت جنسی علیه زنان توسط مردان بوالهوس و… همه و همه حاصل بازار آزاد برهنگی و بی‌عفتی زنان در یک جامعه است و زنان در این بازار آزاد، کالای اصلی به حساب می‌آیند که برای رقابت با یکدیگر باید هرچه بیشتر در این مرداب جنسی فرو روند و تن خود را به حراج گذاشته تا شاید به آزادی مطلوب مدعیان آزادی رسیده و کمک کنند تا دشمنان وطن را به تاراج برده و آندلس دیگری را رقم بزنند.

اکنون شما بگویید آیا پرستو احمدی اگر مانند سایر بانوان فعال حوزه موسیقی با رعایت موازین به فعالیت می‌پرداخت باز هم این چنین از سوی محالفان مورد حمایت قرار می‌گرفت یا او مهره‌ بی‌عفت دیگری برای بازی در زمین دشمنان است؟

کمی تفکر کنیم؛ ویروس، قانون، رعایت قانون، نجات جامعه…

فاطمه قلی‌زاده