نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تصور کنید… اگر روزی اسلام در دعای صبحگاهیاش جملهای داشت که مردان در آن، خدا را شکر میکردند که «زن آفریده نشدهاند»؛ جهان از خشم و فریاد پر میشد. تیتر تمام رسانهها، طعنه و توهین به زن بود، و هزاران بیانیه علیه آن نوشته میشد.
اما حقیقت تلخ این است که چنین جملهای نه در اسلام، بلکه در آیین یهودیت وجود دارد؛ همان آیینی که پیروانش هر صبح خدا را سپاس میگویند که «زن نیستند». یعنی پدر، برادر، همسر یا دوست، هر روز چشم در چشم زن زندگیشان میدوزند و در دل خدا را شکر میکنند که مثل او آفریده نشدهاند.
و حالا شگفتا! همین جماعت، با چهرهای آراسته و زبانی فریبنده، برای ما از «زن، زندگی، آزادی» سخن میگویند؛ از رهایی زن، از کرامت زن، از آزادی زن. غافل از اینکه صبح همان روز، در نیایش خود، زن بودن را ننگی دانسته و خدا را شکر گفتهاند که زن نشدهاند!
این، تناقضی است عریانتر از هر ادعا و سندی روشن بر زنستیزی پنهان در پشت نقاب شعارهای دروغین آزادی.
داستان سنگی که کیمیا شد!
روز جهانی دختربچه ها با طنین گریههای خاموش
رفتار خشنوتآمیز سربازان اسرائیلی با حجاب زنان کاروان صمود
لبخندهای مسلحانه؛ دخترانی که پیشقراول «اسرائیل بزرگ» شدهاند!