حجاب، پوششی برای عفاف یا خودنمایی/ هم خدا را بخواه هم خرما را!

به گزارش جهان بانو، در حالی که بدحجابیِ برخی از زنان نسل جوان، چهره‌ی متفاوتی از جامعه امروز ما ساخته و به افرادی مانند مسیح‌ علینژاد که ادعای نجات و هویت‌بخشی به زنان و دخترانِ را دارند، برای فتنه‌انگیزی جرئت داده است، این‌بار تقابلی خطرناک‌تر آن هم در میان محجبه هایی شکل گرفته که چه […]

به گزارش جهان بانو، در حالی که بدحجابیِ برخی از زنان نسل جوان، چهره‌ی متفاوتی از جامعه امروز ما ساخته و به افرادی مانند مسیح‌ علینژاد که ادعای نجات و هویت‌بخشی به زنان و دخترانِ را دارند، برای فتنه‌انگیزی جرئت داده است، این‌بار تقابلی خطرناک‌تر آن هم در میان محجبه هایی شکل گرفته که چه بسا بیشتر از منافیان حجاب، ایدئولوژی حجاب را به چالش می‌کشند تا به باورهای دینی همسو با سلیقه خود برسند.

فاطمه که اصرار دارد او را «آپامه» صدا بزنم و حتی هنگامی که گفت‌وگو به آخر رسیده است، تاکید می‌کند که این اسم در گزارش ذکر شود، دختر جوانی از گروه همین چادری‌های مُد روز است که البته خودش ترجیح می‌دهد عبارت «به روز» را در توصیف پوششش استفاده کند. او در مقطع کارشناسی ارشد در رشته روان‌شناسی مشغول به تحصیل است و معتقد است که با حجاب هم می‌توان زیبا بود و نباید مثل چادری‌های اُمُّل افراد را از دین فراری داد.

فاطمه یک عبای براق عربی به تن کرده که آستین‌های آن با پولک‌های ریز و درشت و سنگ‌های زینتی تزئین شده است. رژلب جیغ قرمز رنگی به لب‌ دارد و مژه مصنوعی کاشته است. ابتدا از تغییر اسمش می‌پرسم که در جواب می‌خندد: «می‌دانید، اگر شما همین الآن که در محوطه‌ی دانشگاه نشسته‌ایم با صدای بلند اسم فاطمه را صدا بزنید، خواهید دید که تعداد زیادی از دختران به طرف شما برمی‌گردند چون اسمشان فاطمه‌ است.

ببینید این اسم در باورهای من و خانواده‌ام محترم است و تقدس خاصی دارد، با این حال ترجیح می‌دهم اسمِ خاص خودم را داشته باشم. به همین دلیل از وقتی که وارد دانشگاه شدم، خودم را آپامه معرفی کردم و از انتخابم بسیار راضی هستم».

_معنی آپامه چیست؟

پاهایش را روی هم می‌اندازد و با صدای بلندتری می‌گوید: «یعنی دختر خوش آب و رنگ» نگاهش کردم: «به نظرت این اسم با توجه به معنایی که دارد، می‌تواند برای یک دختر محجبه انتخاب مناسبی باشد؟» سرش را به نشانه تایید تکان می‌دهد: «جالب است، یکی از اساتید هم همین سوال را از من پرسید؛ بگذارید من هم در جواب همان سوالی را که از استادم پرسیدم از شما بپرسم: «به نظرتان آیا وقتش نرسیده که تعصب و تحجر را کنار بگذاریم؟» باور کنید دوران طلبگی و حُجره تمام شده؛ از امام صادق (ع) حدیث داریم که «کونوا لنا زیناً و لا تکونوا لنا شینا» خب، چطور می‌شود با اسم‌های تکراری و ظاهرِ قدیمی برای دین و حجاب جذابیت ایجاد کرد؟ چه کسی دوست دارد با یک خانم سر تا پا پیچیده در چادر مشکی هم‌صحبت شود؟ اما هنگامی که یک دختر جوان می‌بیند که من با وجود چادر یک آرایش ملایم دارم و اسمم خاص است، احساس می‌کند طرز تفکرم شبیه اوست و به من نزدیک می‌شود و تاثیر می‌پذیرد، آن وقت است که به فرمایش امام صادق (ع) نزدیک می‌شویم، یعنی جذب حداکثری»!

 _فاطمه جان! به حدیثی از امام صادق (ع) در رابطه با توقعی که از شیعیانشان دارند اشاره کردی، اما ایشان در حدیث دیگری خطاب به ما خانم ها می‌فرمایند: «زینت‌هایی از زنان که پوشاندن آن ها لازم نیست، تنها چهره و کف دو دست است.» به نظرت رنگ رژلب و پابندت زیر چادر با شرایط این حدیث همخوانی دارد؟

با تلفن همراهمش ور می‌رود و بعد با خنده به شانه‌ام می‌زند: «من گفتم یا از ستاد امر به معروف آمده اید و یا گشت ارشاد هستید؛ پس الکی بود گفتید خبرنگارید؟ بابا خواهر، ما هم مذهبی هستیم، تقبل الله»!

حجاب شیک

مسئله‌ای که تقابل بین چادری‌های سنتی با این گروه از چادری‌ها را بیشتر می‌کند، تلاش برای شیک‌پوشی است. گروه دوم بر این باور است که «خداوند زیباست و زیبایی‌ را دوست دارد. اگر بتوانیم با حجاب زیبا افراد را جذب دین کنیم، این برگ برنده‌ی محجبه‌ها و اسلام ا‌ست». با این وجود گروه اول استدلال دیگری دارد و می‌گوید: «حجاب یعنی پوشانندگی و اگر لباس ما_هرچند روسری بلند یا چادر باشد_جذابیتی مضاف بر پوشیدگی ما داشته باشد، چندان تفاوتی با بی‌حجابی و بدحجابی نخواهد داشت و ممکن است تاثیرش از آن ها هم بدتر باشد».

مرضیه حزباوی که فارغ التحصیل طراحی دوخت و لباس است، در این زمینه به فعالیت می‌پردازد و همچنین طلبه‌ی حوزه علمیه است، به گونه ای متفاوت به مسئله نگاه می‌کند. او می‌گوید: «دو مسئله در این بحث وجود دارد، یکی اینکه اساسا مرتب بودن و خوشتیپ بودن از زمان پیامبر (ص) وجود داشته است. ایشان از گلاب به عنوان عطر استفاده می‌کردند و توصیه‌های فراوانی برای رسیدگی به ظاهر داشتند. یک جست‌وجوی ساده در گوگل کافی‌ست تا تعداد بیشماری از احادیث را در رابطه با بهداشت و پوشش پیدا کنید.

حتی امام خمینی (ره) اغلب اوقات لباس سفید می‌پوشیدند و یکی از دلایل پوشیدن این رنگ از لباس این است که فرد به سرعت متوجه کثیفی لباس می‌شود. شاید به نظرتان عجیب باشد اما امام (ره) علاوه بر لباس‌های رو، لباس‌های زیر را هم اتو می‌کردند؛ بنابراین هیچ منافاتی ندارد که آدم خوش‌پوش و خوش‌تیپ در اجتماع ظاهر شود، منظم باشد، مرتب باشد و حجاب هم داشته باشد اما از سوی دیگر، این مسئله‌ی آرایش غلیظ به همراه حجاب و لباس های بدن نما همراه با حجاب پیش می‌آید.

پشت حجاب استدلال و منطق وجود دارد و یکی از دلایل آن حفظ حیا و شناخته شدن به پاکدامنی است، جلب توجه نکردن است، خب افراد برای حفظ این حریم‌ها حجاب می‌کنند، یعنی یک بخش مهم از فلسفه حجاب این است که حیا و عفت افراد حفظ شود و جلب توجه نکنند، اما آیا وقتی که شما کفش قرمز جیغ می‌پوشی، شلوارت آنقدر کوتاه است که مچ پایت به راحتی دیده می‌شود یا آنقدر به خودت عطر می‌زنی که وقتی رد می‌شوی همه محو عطرت می‌شوند خب عملا قصدت از حجاب را از بین برده‌ای. یعنی شما محجبه شده ای که این‌ مسائل را رعایت کنی اما حالا ماجرا متفاوت شده است؛ با حجابی که ناقص شده، قصد داری تا افراد را مجذوب دین کنی! در حقیقت این نوع از جذب افراد یک روش اشتباه است.

من اینطور فکر می‌کنم. البته که نظر بنده قابل بحث و بررسی‌ است اما به طور کلی افراد می‌توانند خوش‌پوش باشند، خوش‌بو باشند، مرتب باشند و حجاب درستی هم داشته باشند».

حجاب مردان!

حجت الاسلام مسعود عالی، استاد اخلاق در ارتباط با اهمیت حجاب کامل در جهان معاصر و تاریخچه آن می‌گوید: «در حال حاضر و در دنیای امروز، شاید مهم‌ترین نشانه دین‌داری حجاب باشد. شما تصور کنید به یک کشور اروپایی مسافرت کرده اید و در یکی از خیابان‌ها قدم می‌زنید. ظاهر آدم‌ها شبیه یکدیگر است با این وجود تنها یک چیز است که اگر ببینید، بدون اینکه کسی چیزی بگوید متوجه می‌شوید که فرد غیرمسلمان است یا مسلمان و آن راه رفتن یک خانم محجبه در پیاده‌روی آن خیابان است.

تاکید من بر جهان معاصر به این دلیل است که اگر شما به ۱۵۰ سال قبل و یا به گذشته ای نه چندان دور بازگردید، نه تنها در کشورهای اسلامی، بلکه حتی در سرزمین های یهودی و مسیحی نیز حجاب را مشاهده خواهید کرد؛ کشورهایی که با وجود مسلمان نبودن، حجاب بسیار قرص و محکمی داشتند. اصلا باز هم مقداری در تاریخ عقب‌تر بروید، در تمدن‌های ایرانِ قبل از اسلام، هند باستان و یونان باستان اگرتاریخ را ملاحظه کنید، می‌بینید که حتی مرد هم از پوشش مناسبی برخوردار بوده است، زن که دیگر با توجه به حجب و حیای ذاتی‌اش جای خود را دارد».

حجابی به قدمت لباس

استاد عالی خاطر نشان کرد: «در گذشته لباس پوشاننده بدن‌، بلند و گشاد بود. به خاطر بیان این مطلب عذر می‌خواهم، اما این لباسی که بر تن ما روحانیون است مانند یک کت بلند است. این لباس تا قبل از آمدن کت و شلوار به ایران، لباس شناخته شده و مرسومی بود.

سریال «دلیران تنگستان» چندین مرتبه از تلویزیون  پخش شده است، انصافا هم سریال ارزشمندی است و مقاومت اهالی تنگستان بوشهر و رئیسعلی دلواری در برابر اشغال انگلیسی‌ها در ایران را نشان می‌دهد. اگر این سریال را دیده باشید، حتما خاطرتان هست که همه شخصیت های سریال از این قباها تنشان بود که اکثرا هم مردم معمولی و کشاورزها بودند. همین الآن اگر به بعضی از شهرها و روستاهای خراسان و یزد سر بزنید، پیرمردهای کشاورزی را می‌بینید که پوشش شان یک کت تا سر زانوهاست، یا سرشان پوشیده است. خب این پوشش برای مردها هم مرسوم بوده و هنوز هم در برخی از مناطق افراد پیر از آن استفاده می‌کنند، چه برسد به خانم‌ها».

آب رفتن لباس‌ها

حجت‌الاسلام عالی تصریح کرد: «با این حال از حدود تقریبا صد سال پیش به این‌طرف، آهسته آهسته، لباس‌ها آب رفت؛ چه در تن زنان، چه در تن مردان. تنگ، کوتاه، چسبان و بدن‌نما شد.

از آن زمان به بعد یک فرهنگ مادی ترویج شد که لذت‌ها را به لذت‌های جسمانی خلاصه می‌کرد؛ یعنی تا زمانی که انسان زنده است باید از این لذت‌ها بهره مند شود و هر چه مانع این لذت‌جویی‌ و لذت‌طلبی است باید کنار گذاشته شود، از جمله لباس؛ پس از آن، دیگر حجاب تنها در کشورهای اسلامی و در میان مسلمانان مشاهده شد و غربی‌ها آن را از دست دادند. در حال حاضر مهم‌ترین نماد و نشانه‌ی دین‌داری همین حجاب است و اگر می‌بینید که این همه با آن مبارزه می‌کنند، به همین دلیل است».

نسل جدید چادرپوش‌ها

دکتر فردین علیخواه، عضو هیئت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه گیلان در پژوهشی علمی و میدانی به بررسی این پدیده پرداخته است، او در بخشی از این تحقیق که در فصلنامه جامعه‌شناسی فرهنگ و هنر منتشر شده، تحلیل عمیقی از مسئله تقابل چادرپوش‌های مدرن با سنتی دارد، او می‌گوید: «آنچه توجه پژوهشگران تحقیق را جلب می‌کند ظهور نسلی جدید از چادرپوش‌هاست که با نسل والدین خود تفاوت دارند. این نسل علاوه بر آنکه تلاش می‌کند الف_ با جریان‌های غالب در خصوص مد و لباس پیش برود، ب_شیک ‌حجاب باشد، ج_ برتری سلیقه خود را به رخ بکشد، رفتارهایی دارد که لزوماً با انتظارات دینی سازگار نیست.

به تعبیر بهتر، این نسل جدید در مواردی، تعبیر و تفسیر شخصی و تا اندازه‌ای دلبخواهانه خود را از متون دینی دارد و ضمن به رسمیت شناختن تشخیص و برداشت خود از دین، زندگی روزمره خود را سامان می‌دهد. در این زمینه می‌توان به مصاحبه‌شوندگانی در این تحقیق اشاره کرد که به کلاس‌های رقص ‌می‌روند که بدون تردید کلاس‌هایی غیرمجاز هستند، در خانه حیوان خانگی دارند، در مهمانی‌ها با چادر می‌رقصند، گیاهخوارند، و یا با جنس مخالف دوستی اجتماعی دارند.

یکی از یافته‌های مهم این پژوهش، تلاش اغلب مطالعه‌شوندگان برای متفاوت‌نمایی است. مطالعه‌شوندگان این تحقیق قصد دارند این پیام را ابراز کنند که متفاوت‌اند و نگاه متفاوتی به جهان دارند. یکتایی، و نه یکسانی مهم‌ترین پیام آنان است. به این شکل، آنان سعی می‌کند مرزهایی بین خود و دیگران بسازند. در واقع، برای این گروه از زنان، برندپوشی، «شیک‌حجابی» و مُدروزپوشی، در کنار افزایش رضایت شخصی و حس مثبت نسبت به خود، با این هدفِ مهم صورت می‌گیرد تا مرز خود را با زنان چادرپوشِ (به تعبیر اینان) بدسلیقه، و شلخته‌پوش نشان دهند. اینان با توسل به اکسسوری‌های چشم‌نواز، وسایل مارک‌دار و آرایش مد روز تلاش می‌کنند تا نشان دهند که در بین چادرپوش‌ها، جزو گروه «شیک‌حجاب‌ها» هستند و «والاسلیقه»اند. در اینجا شاهد شکل‌گیری یک «ما» و یک «دیگری» در بین چادرپوش‌ها هستیم که مبنای آن نوع نگرش به حجاب و سلسله مراتب سلیقه در بین آنان است. هدف دیگر این گروه از زنان، نشان دادن همگامی با جریان غالب جامعه، و به تعبیر بهتر، روندهای جاری در بین زنان جامعه ایرانی در زمینه مد است. این زنان با دنبال کردن آنچه مد روز است قصد دارند نشان دهند که به مد و تغییرات سلیقه در جامعه توجه دارند و اتفاقاً با وسواس از طریق رسانه‌ها آن‌را دنبال می‌کنند.

نسل جدید زنان چادرپوش، که من آنان را «نسلِ‌تری این وان» نامیده‌ام دست به بریکولاژ می‌زنند، به این معنا که زنان چادرپوش عناصر مختلف را با هم ترکیب کرده و از نظر ظاهری هویت جدیدی می‌سازند. مواجهه خلاقانه با لباس یکی از ویژگی‌های «نسلِ‌تری این وان» است. چادر، نماد زن محجبه، با عناصر دیگری نظیر طراحی ناخن، پوشیدن کتانی، استفاده از کوله‌پشتی روی چادر، تتو روی دست و پا، ست کردن سرآستین با مانتو، استفاده از ماسک طرح‌دار و در کل «برندبازی» و «برندپوشی» ترکیب می‌شود و به این طریق هویتی جدید خلق می‌شود.

اینان حجاب را از شکل تثبیت شده و از آنچه حکومت آن‌را پسند می‌کند خارج می‌نمایند. آنان با چادر این پیام را به دیگران می‌دهند که هنوز تعلق مذهبی دارند. در کنار آن، با وسایل مصرفی مارک‌دار نشان می‌دهند که اهل مد و آدمی به‌روز هستند. آنان سعی می‌کنند بین عفّت و سکسوآلیته تعادل ایجاد نمایند.»

فارس