نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
ممکن است بتوان از نیازهای مادران دانشجو یک فهرست طولانی تهیه کرد، با این وجود بسیاری از این زنان بر این باورند که بزرگترین دغدغه آنها در طول دوران تحصیل مراقبت از فرزندانشان است. نرگس و خواهرش سارا همراه با یک بچه به ورودی دانشگاه نزدیک شدند. هر دو به سمت مسجد دانشگاه رفتند و […]
ممکن است بتوان از نیازهای مادران دانشجو یک فهرست طولانی تهیه کرد، با این وجود بسیاری از این زنان بر این باورند که بزرگترین دغدغه آنها در طول دوران تحصیل مراقبت از فرزندانشان است.
نرگس و خواهرش سارا همراه با یک بچه به ورودی دانشگاه نزدیک شدند. هر دو به سمت مسجد دانشگاه رفتند و آنجا از یکدیگر جدا شدند.نرگس به سمت دانشکده مهندسی رفت و سارا داخل مسجد شد. دانشگاهی که به بزرگ بودن و برخورداری از امکانات معروف بود، مهدکودک نداشت. البته مسجد نیز در ساعات خلوت محل مناسبی برای نگهداری از کودک بود. یک دانشجوی معروف دکتری در دانشگاه حضور داشت که با فرزندش در کلاس درس حضور پیدا می کرد و در میان دانشجویان شناخته شده بود. تعدادی از دانشجویان دیگر نیز که وضعیتشان مشابه او بود، فرزندان خود را به دوستانشان می سپردند، اما ایدهی نرگس این بود که خواهرش را با خود به دانشگاه بیاورد. ساعت ۱۱:۳۰ بود که نرگس رسید و نفس نفس زنان گفت امروز دیگر کلاس نداریم و می توانیم باهم به خانه برگردیم.
مادران دانشجو؛ دانشجویان بیصدا
در سالهای گذشته اعتراضات صنفی همواره بخشی از فعالیتهای ثابت دانشجویان بوده است. دانشجویانی که در برخی از موارد و به طور خاص در رابطه با پولی شدن تحصیل به طرق مختلف از جمله در تجمعات، فرصتهای ملاقات با مسئولین و نشریات دانشجویی نسبت به شرایط حاکم بر دانشگاهها اعتراض کردهاند. با این وجود گروهی از دانشجویان در مهجوریتی مضاعف به سر میبرند. اکثر آنها نه آنچنان زمان و فرصت دارند تا دست به حرکت اعتراضی بزنند و نه مطالبهی آنها برای دیگران شمول و جذابیت دارد. در این گزارش به مادران دانشجو می پردازیم؛ یک قشر خاص از دانشجویان که نیازهای آنان ارتباطی مستقیم با فرزندان خردسالشان دارد. این گروه از مادران در حالی که به خانهداری می پردازند، فعالیت منسجمی بیرون از منزل دارند. با این وجود فعالیتِ علمی آنها جنبهی اقتصادی ندارد و این مساله برای آنها چالش های خاصی به وجود آورده است.
مروری بر تصاویر کلیشهای از مادران دانشجو
هنگامی که از یک مادر دانشجو سخن به میان میآید افراد در یک نگاه غیر واقع بینانه یا انتظار دارند مادر آن زن، یعنی یک مادربزرگ به مراقبت از نوه خود بپردازد و حتی با فرض وجود یک خانواده گسترده برای کمک به مادران جوان، بسیاری از مادربزرگها ممکن است به دلیل سن زیاد از شرایط جسمی خوبی برخوردار نباشند و نتوانند از نوه خود مراقبت کنند. در برخی از موارد نیز ممکن است افراد گرفتار مشغلههای زندگی خود باشند و یا حتی در شهری غیر از محل تحصیل دخترشان زندگی کنند. در نگاه دیگر یک مادر دانشجو را تصور میکنیم که همراه با بچه در کلاس درس حضور پیدا کرده و استادی که راضی به این کار شده است را تحسین میکنیم. این نگاه غیر واقع بینانه از تصور راه حل بهتر برای حل این مساله جلوگیری می کند.
دکتر زهرا خاکباز که در حال حاضر مشغول به تحصیل در دانشگاه تربیت مدرس است، به عنوان کنشگر اجتماعی و یک مادر محصل طی سالهای گذشته با مادران دانشجوی بسیاری در ارتباط بوده است. او در گفتگو با خبرگزاری دانشجو از مشکلات تحصیل زنان و مادران سخن میگوید. وی صحبتهای خود را با در نظر گرفتن الگوی سوم برای بانوان آغاز میکند و از زن ایرانی میگوید: «من همیشه گفته ام که زنان برای اینکه نیازهای خود را مطرح کنند می بایست معقولانه برخورد کنند و مسائل را با استفاده از روش های منطقی مطرح کنند. اواخر مقطع تحصیلی ارشد بود که باردار شدم و در حال حاضر علاوه بر تحصیل در مقطع دکترا دارای فرزند نیز هستم. برخی از زنان اعتقاد دارند که یک خانم تنها باید در خانه بماند و برای او بهتر است که در خارج از محیط منزل به کنشگری نپردازد. در مقابل، برخی دیگر نیز راه افراط را پیش می گیرند و اصرار دارند که حتی کار منزل نیز حالت خیابانی داشته باشد! تقریبا مانند کشور چین و بسیاری از کشورهای دیگر. در این مدل مردم غذای خود را در خیابان میخرند، زن و شوهرها هر دو شاغل هستند و کار زن برعهدۀ خیابان است. با این وجود اعتقاد دارم که ما باید با حفظ اصالت زن ایرانی، شرایط فعالیت اجتماعی و تحصیلی او را فراهم کنیم. این موضوع در بیانات امام خمینی (ره) هم مشاهده می شود. اگر ما بخواهیم زنی باشیم که صرفا به امور منزل اشتغال دارد، مشکلی پیش نخواهد آمد و البته در آن صورت این قشر از جامعه متوجه بسیاری از مشکلات کشور نخواهند شد. از طرفی اگر بخواهیم یک زن لاقید باشیم که دائما بیرون از محیط خانه مشغول به کار است، این زن دیگر چندان شباهتی به یک زن ایرانی نخواهد داشت -من روی ایرانی بودن تاکید دارم- و ما در اینجا با بسیاری از مشکلات مواجه نخواهیم شد. مشکل هنگامی به وقوع میپیوندد که یک زن هم بخواهد کارهای داخل منزل را انجام دهد و بخواهد که هم زمان به تحصیلات خود نیز ادامه دهد. اینجاست که الگوی سوم زن مسلمان مطرح میشود؛ زنِ اصیلِ کنشگر.»
مهد دانشگاهی اولین نیاز مادران دانشجو
شاید بتوان از نیازهای مادران دانشجو فهرستی بلندبالا به وجود آورد، با این وجود اما تعداد زیادی از این زنان بر این موضوع تاکید دارند که مشکل مراقبت از فرزندانشان در هنگام تحصیل بزرگترین چالش آنها محسوب میشود. این چالش به اندازه ای تاثیرگذار است که مادران با توجه به شرایط خود تصمیم به ادامه تحصیل می گیرند و یا به همان مقطع تحصیلی بسنده می کنند. دانشجویان تحصیلات تکمیلی به این دلیل که اغلب در سنین فرزندآوری قرار دارند، این مشکل را به صورت عمیق تری درک کردهاند. عدم وجود تسهیلات دولتی مانند مهدکودک در دانشگاه ها بسیاری از بانوان را که در کلانشهرها زندگی می کنند، به مشقت وا داشته است.
دکتر خاکباز در رابطه با مشکل عدم وجود مهدکودک در دانشگاه ها اظهار کرد: «زمانی که با دوستان مقطع کارشناسی ام صحبت میکنم می بینم که بسیاری از آنها در همان مقطع کارشناسی تحصیلات خود را متوقف کردهاند و غالبا نیز از این شرایط راضی نیستند. حتی بعضی از آنها به افسردگی دچار شده اند. دانشجویی که با رتبه تک رقمی در دانشگاه شهید بهشتی در رشته حقوق تحصیل کرده و در حال حاضر خانه نشین است. چرا در دانشگاههای ما هیچ تسهیلاتی برای مادران دانشجو وجود ندارد؟ من روی کلمۀ «هیچ» تاکید میکنم، به این دلیل که ما هیچ تسهیلاتی برای یک مادرِ دانشجو در نظر نگرفته ایم. مشکل بسیاری از این مادران تنها با وجود یک مهدکودک در دانشگاه حل می شود. متاسفانه باید گفت که حتی بهترین دانشگاههای کشور برای زنی که بچه دارد امکاناتی در نظر نگرفته اند. آن سالها دانشگاه شهید بهشتی مهد کودک داشت. زمانی که ما در ارتباط با مهد دانشگاهی صحبت میکنیم، باید به این موضوع اشاره کرد که یک مهد کودک ابعاد مختلفی دارد. ویژگی مهم آن دولتی بودن و هزینه مناسب است. زمانی که ما در سال ۸۹ در دانشگاه شهید بهشتی مشغول به تحصیل بودیم، هزینه مهد کودک این دانشگاه واقعا زیاد بود، آنچنان که دوستان ما به دلیل این هزینه سنگین تمایل نداشتند تا فرزندانشان را به دانشگاه بیاورند. برخی از دانشگاهها هم که مهد دارند هنگامی که فرد مراجعه میکند، میگویند که مهد فقط به فرزندان اساتید اختصاص دارد. وقتی هم که دانشجو اعتراض میکند میگویند که مادر دانشجو می تواند از مهدکودکهای اطراف دانشگاه استفاده کند. حالا دانشگاه شهید بهشتی (ره) را در نظر بگیرید که در ولنجک قرار دارد و هزینهی مهدکودکهای اطراف آن بسیار زیاد است. تنها مهدی که بنده در تحقیقاتم متوجه شدم که شهریه ی معقولی دریافت می کند و مادران دانشجو می توانند از آن استفاده کنند، مهد کودک جامعه الزهرای قم بود که هزینه مناسبی داشت. ولی بیشتر دانشگاهها از چنین امکانی برخوردار نیستند یا لااقل من چیزی نشنیده ام. متاسفانه صحبت های مسئولین با عمل آنها متفاوت است. این همه دولتها میآیند و میروند، ولی اتفاق خاصی رخ نمیدهد. فقط بلدند صبر کنند تا یک بانوی نخبه به یک موقعیت ممتاز برسد و همزمان با آن چند فرزند خوب تربیت کند و آن را روی دست بگیرند و به عنوان الگو بر سر دیگر زنان دانشجو بکوبند. می توانید از این بانوانی که به عنوان زن موفق نامشان بر سر زبانها افتاده است شرح زندگیشان را بپرسید؛ به کلمۀ سوم نرسیده به گریه میافتند و از سفیدی موها و دردهایشان شکایت میکنند، مسائلی که رسانۀ ما رسما آن ها را نادیده میگیرد. دوست من دانشجوی مقطع دکتری و دارای سه فرزند است. میگفت آمدند از زندگی من مستند بسازند، به سر و صدای بچهها اعتراض کردند و پدرشان مجبور شد آنها را ببرد پارک. خب چرا زندگی واقعی این افراد را نشان نمیدهند؟ چرا این موضوع را بیان نمی کنند که اگر یک مادر سه فرزند داشته باشد و در عین حال دانشجو نیز باشد می بایست خانوادۀ خود و همسرش بسیار به او کمک کنند. چرا نمیگویند اگر صبحها کسی نباشد که از فرزندان این مادر مراقبت کند، می بایست حداقل سه مسیر مختلف را طی کند؛ دوتا را برساند مهد، یکی را مدرسه و خودش هم به دانشگاه برود و…. واقعا نمیشود مسئولین حداقل به اندازۀ یک مسیر به این گروه از مادران کمک کنند؟ تا زمانی امکانات موجود برای نگهداری از فرزندان در دانشگاه فراهم نیست، حرف زدن از فرزندآوری در میان فرهیختگان چیزی بیشتر از یک شعار نخواهد بود.»
ایجاد مهدکودک در درون محیط دانشجویی با در نظر گرفتن بودجه دانشگاهها و مساحت برخی از از آنها قطعا کار آسانی نخواهد بود. از طرف دیگر اینکه پرسنل مهدکودک چه اشخاصی باشند و چه ایدههایی برای نگهداری از بچه ها داشته باشند نیز محل بحث است. اما پیشنهادی که در این گفتگو مطرح شد این است که دولت با همکاری گروههای تربیتی فعال در کشور، این اقدام را لااقل در چند دانشگاه مانند دانشگاههای دارای تحصیلات تکمیلی به صورت آزمایشی به اجرا درآورد و با ارزیابی نتایج آن طی یک دوره چند ساله برای اجرای این طرح در تمام دانشگاهها اقدامات لازم انجام شود.
مادران در دو راهی تحصیل یا اشتغال
در طول دهههای گذشته گفتمان غالب حاکمیت این بوده است که بانوان به انجام وظیفه مادری خود بپردازند و در صورت تمایل می توانند فعالیت های دیگری نیز انجام دهند؛ فعالیت هایی مانند ادامه تحصیل یا ایفای نقش در امور اجتماعی و فرهنگی. همچنین باید گفت که در سبک زندگی خانوادههای ایرانی ایفای نقش در امور اقتصادی جزء وظایف بانوان نیست. در حقیقت رسانههای رسمی و به خصوص تریبونهای مذهبی هیچ گاه زنان را به انجام فعالیت های اقتصادی و تامین معاش ترغیب نکردهاند. با این وجود تنگناهای اقتصادی دهه اخیر در کنار شرایط دانشگاهها سبب شده است که خانوادهها ترجیح دهند زنان به فعالیت های اقتصادی روی بیاورند تا اینکه به عنوان مثال قصد ادامه تحصیل در مقطع ارشد و دکتری را داشته باشند. این مسئله مادرانی را که تمایل به انجام فعالیت در خارج از محیط منزل دارند، در دو راهی اشتغال یا تحصیل قرار داده است. از طرف دیگر این مضیقه مالی موجب شده است تا خانوادهها موضوع فرزندآوری را نیز به تاخیر بیاندازند. در حالی که کشور با یک بحران استراتژیک جمعیتی مواجه است، دولت از بانوان علم آموزی که در دوران دانشجویی به فعالیت اقتصادی نمی پردازند حمایت نمیکند. این موضوع به این معناست که یک زن دانشجو برای اینکه اقدام به فرزندآوری کند لازم است تا از تحصیل انصراف دهد، در حالی که یک خانم شاغل که ممکن است از وضعیت مالی چندان مناسبی هم برخوردار نباشد، فرصت بهتری برای فرزندآوری داشته باشد.
زهرا خاکباز نیز در ادامه گفتگو از تسهیلات مالی برای مادران دانشجو سخن گفت و خاطر نشان کرد: «در خصوص بحث تسهیلات برای مادران دانشجو من در مورد چند کشور بررسی هایی انجام دادم و به این نتیجه رسیدم که یکی از گزینههای کارآمد ایدۀ کارت اعتباری مادران دانشجو است. ما می دانیم که بودجه کم است و به همین دلیل انتظار نداریم که ماهیانه یک مبلغ مشخص واریز شود. با این وجود میتوان هر ترم به مادران بر اساس تعداد فرزندانشان یک اعتبار مالی اختصاص داد. چون یک مشکلی که زنان دارند این است که اگر یک مرد قصد ادامه تحصیل در دانشگاه را داشته باشد طبیعی است، اما یک زن دوبار که تاکسی اینترنتی بگیرد در خانواده مشکل به وجود میآید. من این موضوع را بارها از دوستان تهرانی شنیدهام. همچنین دانشجویان برخی رشتهها مانند رشته معماری مجبورند به اقتضای رشته خود وسایل گران قیمتی بخرند. دانشجو میگوید مادرم از فرزندم نگهداری می کند، اما همسرم هزینههای تحصیل مرا به عنوان یک رکن فرعی اقتصاد خانواده به رسمیت نمی شناسد. به طور معمول پدرها هزینه تحصیل دختران مجرد را به راحتی پرداخت میکنند، اما خانم های متاهل مشکلات دیگری دارند. حتی در خانوادههای فرهیخته و دوستدار علم و دانش هم این مشکلات وجود دارد. با توجه به این شرایط اگر دولت به مادر دانشجو تسهیلات بدهد، او راحتتر میتواند برای ادامه تحصیل اقدام کند. برخی از خانمها خودشان علاقه مند به فرزندآوری هستند، اما مشکلات مالی واقعا مانع می شوند. همۀ اقشار جامعه با این معضل دست و پنجه نرم می کنند، اما برای زنی که بخواهد درس بخواند مشکلات چند برابر می شود.»
در کشور ما بانوان نخبه توسط مسئولین عالی نظام تحسین میشوند و تبلیغات گوناگون طیفی از بانوان شاغل را دعوت می کنند تا به خانه بازگردند، اما حقیقت جامعه چیز دیگری را نشان می دهد. خاکباز در رابطه با این موضوع از یک مشاهده عینی سخن گفت: «من یک دوستی دارم که کارمند است و فرزندش را در ساعات کار به مهدکودک میبرد. یکبار از او پرسیدم شما که واقعا نخبه بودید، چرا ادامه تحصیل ندادید؟ گفت در حال حاضر من مشغول به کار هستم، آورده مالی دارم و کسی اعتراض نمیکند. این حرف منطقی بود، چرا که اگر او میخواست تحصیلات خود را ادامه بدهد دیگر نه تنها آورده مالی نداشت، بلکه باید هزینههای تحصیل را هم پرداخت میکرد. الان یک مادر اگر بخواهد در یک دکان خردهفروش شود خانواده راحتتر با این موضوع کنار میآیند تا اینکه بخواهد تحصیلات خود را در مقطع ارشد و دکتری ادامه بدهد! نمیدانم دم خروس را باور کنیم یا …»
خوابگاه متاهلی در نقش تسهیلگر ازدواج
در سالهای گذشته در فضای مجازی و رسانههای دولتی بارها در رابطه با مساله تاخیر ازدواج جوانان مناظره و مباحثه صورت گرفته است. یکی از علل ثابتی که برای تاخیر ازدواج دختران مطرح میشود، تمایل آنها برای تحصیل در مقطع ارشد و دکتری است. دخترانی که علاقه مند به تحصیل در مقطع ارش و دکتری هستند، شانس کمتری برای ازدواج دارند و دانشجویان متاهل نیز اقبال کمتری به ادامه تحصیل. با این وجود اگر دانشگاه برای دانشجویان متاهل محیطی در نظر می رگفت تا آنها بتوانند از فرزند خود مراقبت کنند، باز هم تحصیلات مانع ازدواج میشد؟ در خلال این گفتگو به خوابگاه های متاهلی نیز اشاره کردیم. خاکباز به کمبود امکانات در بزرگترین دانشگاه تحصیلات تکمیلی کشور اشاره کرد و گفت: « دانشگاه تربیت مدرس دانشگاه تحصیلات تکمیلی است و بر اساس ردۀ سنی دانشجویان طبیعتا این انتظار وجود دارد که بیشتر دانشجویان متأهل باشند. اما به عنوان یکی از بزرگترین دانشگاههای ایران، حتی برای دانشجویان پسر نیز خوابگاه متاهلی در نظر گرفته نشده است، چه برسد به مادران شهرستانی! یعنی مسئولین انتظار دارند یک پسر سی ساله که مشغول به تحصیل در این دانشگاه است، ازدواج نکرده باشد. من به خاطر رساله دکتری و دسترسی به منابع کتابخانه باید دائما در رفت و آمد به تهران باشم. این اواخر با خوابگاه تماس گرفتم و گفتم که با دخترم نمیتوانم به خوابگاه مجردی بروم؛ موقتا به من خوابگاه متاهلی بدهید. گفتند نزدیک دانشگاه خانه اجاره کنید! می دانید که قیمت خانه در تهران بسیار بالاست و برخی از شهروندان تهرانی را وادار به حاشیه نشینی کرده است. در گذشته به صورت محدود خوابگاه متاهلی وجود داشت، با این وجود تغییر کاربری دادند و به خوابگاه مجردی تبدیل شدند. حالا به من بگویید یک مادر شهرستانی که در تهران مشغول به تحصیل است و به منابع کتابخانهای احتیاج دارد، شبها فرزندش را کجا بگذارد؟ من نمیگویم خوابگاه دائمی بدهند، اما حداقل به دانشجوی دکتری که مجبور به استفاده از منابع کتابخانه است برای اسکان موقت سهمیۀ ترمی اختصاص دهند، حتی در حد ترمی سه روز. شما فکر میکنید چرا دانشجویان دانشگاه امام صادق (ع) به آسانی ازدواج میکنند و بچهدار میشوند؟ این مساله صرفا به دلیل اعتقاد به مضامین دینی نیست و تسهیلات فراهم شده برای آنها نقش مهمی در فرزندآوری ایفا می کند. در همان سعادت آباد خوابگاه متاهلی در نزدیک دانشگاه وجود دارد. بیشتر دوستان من که همسرانشان دانشجوی دانشگاه امام صادق (ع) هستند، اصلا این مشکلات را احساس نکردهاند.»وی بنگاه داری در امر آموزش و نگاه سود و زیانی به دانشگاه را یک مانع برای راه اندازی خوابگاه های متاهلی در دانشگاه عنوان کرد و افزود: «از سوی دیگر آموزش دائما در حال حرکت به سمت پولی شدن است و خوابگاه متاهلی از نظر اقتصادی برای دانشگاه به صرفه نیست. حتی بخش خصوصی نیز ترجیح میدهد خوابگاه خود را به یک فرد مجرد اختصاص بدهد، چرا که رفت و آمد، سر و صدا و مسائل این چنینی اجزای جدایی ناپذیر یک خانواده محسوب می شوند. در این گفتگو من به سه عنصر کمک کننده اشاره کردم؛ کارت اعتباری دانشجویی، خوابگاه متاهلی و وجود مهدکودک در دانشگاه. با این حال مهمترین امکانی که مادران دانشجو خواستار آن هستند، مهدکودک دانشجویی است.»
تعداد زیادی از دانشجویان به سمت سلف دانشگاه در حال حرکت بودند. صدای اذان نیز به گوش میرسید. درحالی که نگهبان دانشگاه به بچه نگاه می کرد کارت دانشجویی مادر بچه را به او برگرداند. نرگس بچه را در آغوش گرفته بود و تلاش میکرد تا او آرام کند و سارا تلاش می کرد تا تاکسی اینترنتی بگیرد. از همین جا بود که غرغرها و سرزنش ها شروع شد و اینکه صبح وقت کلاس برداشتن است؟ بالاخره یک اسنپ پیدا شد و با وجود اینکه هزینه زیادی پرداخت کردند، اما از سوار شدن به بی.آر.تی و مترو همراه با بچه کوچک، یک ساک وسیله و کوله پشتی بهتر بود. درحالی که مادر و بچه سوار میشدند سارا به او گفت حالا جدا از همه چیز شانس آوردی همین تهران قبول شدی وگرنه باید قید دانشگاه را میزدی.
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت