ترجمه اختصاصی؛

ستایش «روباه‌های نقره‌ای» و حذف زنان بالای ۴۰ سال در هالیوود

در هالیوود، گذر عمر دو چهره کاملاً متفاوت دارد. برای بازیگران مرد باسابقه، افزایش سن اغلب نشانی از خرد، وقار و تجربه تلقی می‌شود؛ تا جایی که به آن‌ها لقب «روباه‌های نقره‌ای» می‌دهند و حضورشان همچنان در نقش‌های اصلی جشن گرفته می‌شود. اما برای بسیاری از بازیگران زن، همین عامل به حکمی خاموش برای پایان زودهنگام دوران حرفه‌ای تبدیل می‌شود؛ گویی دوران درخشش زنان در سینما تنها تا پیش از ۴۰ یا نهایتاً ۵۰ سالگی اعتبار دارد.

به گزارش شبکه خبری الجزیره با بالا رفتن سن، نقش‌های پررنگ بسیاری از ستارگان زن که زمانی صدرنشین گیشه بودند، به‌طور محسوسی کاهش پیدا می‌کند و جای خود را به کلیشه‌هایی چون نقش مادر یا کاراکترهای حاشیه‌ای می‌دهد؛ آن هم بدون در نظر گرفتن استعداد، تجربه یا کارنامه درخشان آن‌ها.

با این حال، بسیاری از این بازیگران در سال‌های اخیر تلاش کرده‌اند مسیر حرفه‌ای خود را دوباره و این‌بار بر اساس قواعد شخصی‌شان تعریف کنند؛ مسیری که در آن به‌شکل آگاهانه با الگوهای قالبی، محدودیت‌های تاریخی و نگاه تبعیض‌آمیز به زنانِ مسن‌تر مقابله می‌کنند.

تجربه کیت بلانشت از «تاریخ انقضا» در هالیوود

کیت بلانشت، برنده چندین جایزه اسکار، در گفت‌وگویی در سال ۲۰۲۵ به نکته‌ای تأمل‌برانگیز اشاره کرد و گفت که هنگام ورودش به هالیوود نوعی باور نانوشته وجود داشت مبنی بر اینکه فرصت ستاره بودن یک زن روی پرده بزرگ تنها حدود پنج سال است. او در مصاحبه با وب‌سایت «بیزنس اینسایدر» اظهار داشت: «وقتی برای نخستین بار وارد این صنعت شدم، تصور غالب این بود که تاریخ مصرف بازیگران زن در نقش‌های اصلی حدود پنج سال است.»

تبعیض سیستماتیک علیه زنان بالای ۴۰ سال

نتایج یک پژوهش جامع در دانشگاه کورنل نیویورک که چند دهه از فیلم‌های هالیوودی را از منظر جنسیتی بررسی کرده، نشان می‌دهد که نقش‌های محوری زنان با افزایش سن به‌شدت کاهش پیدا می‌کند؛ کاهشی که در مقایسه با همتایان مرد کاملاً نامتناسب و تبعیض‌آمیز است. به بیان دیگر، پروژه‌های سینمایی از نظر انتخاب بازیگر، روایت داستان و حتی طول عمر شخصیت‌ها دچار جانب‌داری آشکار مبتنی بر سن شده‌اند.

در توصیفی کنایه‌آمیز، هالیوود زمانی بازیگران زن پیشرو را مانند اسب‌های مسابقه می‌نگریست؛ ستارگانی که در جوانی به میدان می‌آمدند و پس از فرسودگی، بی‌سروصدا کنار گذاشته می‌شدند. امروز برخی از این زنان از پذیرش چنین سرنوشتی سر باز زده‌اند و تن به حذف تدریجی نداده‌اند. مسئله دیگر سلیقه شخصی مخاطبان یا تهیه‌کنندگان نیست، بلکه ساختاری ریشه‌دار است که ایده‌آل‌های جوانی و زیبایی را بر زنان تحمیل کرده و آنان را به شکلی نابرابر مجازات می‌کند.

مطالعات آماری بر روی فیلمنامه‌ها نیز تأیید می‌کند هرچه سن شخصیت زن در داستان افزایش می‌یابد، حجم دیالوگ‌ها، نقش محوری در روایت و میزان مشارکت او در پیشبرد داستان کاهش پیدا می‌کند. این یک الگوی پایدار از نابرابری ساختاری سنی در هالیوود است که تأثیرش تنها به مسیر شغلی فردی محدود نمی‌شود؛ بلکه بر بازنمایی اجتماعی زنان، تصویر فرهنگی آنان و حتی حافظه جمعی مخاطبان نیز اثر می‌گذارد. زمانی که زنان بالای ۴۰ سال از نقش‌های عاشقانه اصلی حذف می‌شوند، این پیام ناگفته به جامعه منتقل می‌شود که عشق، جذابیت و قدرت تأثیرگذاری فقط ویژه جوانان است.

نبرد بازیگران زن برای بازپس‌گیری نقش‌ها

در برابر این جریان، شماری فزاینده از بازیگران زن با آگاهی کامل از پذیرش «سن» به‌عنوان حکم حذف حرفه‌ای سر باز زده‌اند. آن‌ها استقلال بیشتری برای خود تعریف کرده، تصویر عمومی‌شان را بازسازی کرده و خواستار نمایشی واقعی‌تر از زنان بالغ شده‌اند. بسیاری از آنان به سمت سینمای مستقل، پلتفرم‌های آنلاین و شرکت‌های تولید خصوصی رفته‌اند تا نقش‌هایی خلق کنند که پیچیدگی روانی و اجتماعی زنان میانسال را به تصویر بکشد.

گرچه کمبود نمایندگی ساختاری همچنان پابرجاست، اما مبارزه دیگر خاموش نیست. همان‌گونه که کیت بلانشت اخیراً گفته است: «امروز تهیه‌کنندگان استقلال بسیار بیشتری دارند.»

ستارگانی چون مونیکا بلوچی، جولیا رابرتس، ساندرا بولاک و مِگ رایان با فعالیت مستمر، تولید آثار مستقل یا بیان صریح دیدگاه‌هایشان تلاش می‌کنند مفهوم پیری در هالیوود را بازتعریف کنند؛ پیری نه به‌عنوان پایان راه، بلکه مرحله‌ای طبیعی از مسیر هنری.

مگ رایان؛ محبوب آمریکا که به حاشیه رفت

یکی از شاخص‌ترین نمونه‌ها در این زمینه، مگ رایان است؛ ستاره‌ای که در دهه ۹۰ نماد کمدی رمانتیک هالیوود به‌شمار می‌رفت. او با فیلم‌های پرفروشی چون «وقتی هری سالی را ملاقات کرد» (۱۹۸۹) و «بی‌خوابی در سیاتل» (۱۹۹۳) به شهرت جهانی رسید و به الگویی از دختر هوشمند و دوست‌داشتنی آمریکایی بدل شد.

انستیتوی فیلم آمریکا جمله معروف «هر چه او داشته باشد، من هم همان را می‌خواهم» از فیلم «وقتی هری سالی را ملاقات کرد» را در فهرست مهم‌ترین دیالوگ‌های تاریخ سینما قرار داد؛ گواهی بر تأثیر عمیق این اثر و نقش‌آفرینی مگ رایان در فرهنگ عامه. تصاویر او بر جلد معتبرترین مجلات هنری و اجتماعی آمریکا دیده می‌شد، اما پس از آغاز دهه ۲۰۰۰ حضورش به‌تدریج کم‌رنگ شد.

از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۳، تنها در دو فیلم ظاهر شد و با اثر عاشقانه «بعداچه میشود» در سال ۲۰۲۳ بازگشتی محدود داشت؛ فیلمی که کارگردانی‌اش را نیز خود بر عهده گرفت. او همچنین در فیلم «رابطه سالم» که در سال ۲۰۲۷ اکران می‌شود، نقش یک روان‌درمانگر را ایفا می‌کند؛ فاصله‌ای چشمگیر با تصویر زن ساده‌لوح و عاشق‌پیشه‌ای که پیش‌تر از او دیده بودیم.

مگ رایان در مصاحبه‌ای در سال ۲۰۱۵ درباره سن گفت: «بحث‌های بسیار مهم‌تری نسبت به ظاهر زن و روند پیر شدن او وجود دارد. من سنم را دوست دارم و زندگی فعلی‌ام را دوست دارم.»

او در سال ۲۰۲۴ نیز اذعان کرد: «بدون تردید نقش‌ها برای افراد مسن‌تر محدود می‌شوند»، هرچند این محدودیت را در عرصه کارگردانی و تهیه‌کنندگی کمتر می‌دانست.

جولیا رابرتس و ساندرا بولاک؛ از ستاره‌های عاشقانه تا نقش‌های مادرانه

جولیا رابرتس، با وجود باقی‌ماندن در زمره چهره‌های شناخته‌شده هالیوود، به‌مرور از نقش‌های رمانتیک و سبک فاصله گرفت و به سمت ایفای نقش مادران یا زنان راهنما رفت؛ تغییر مسیری که بیشتر نتیجه قواعد تبعیض‌آمیز انتخاب بازیگر بود تا انتخابی آزادانه.

اوج شهرت او پیش از ۴۰ سالگی و با موفقیت فیلم کلاسیک «زن زیبا» (۱۹۹۰) رقم خورد، اما پس از عبور از این سن، در نقش‌هایی چون مادر رنج‌دیده در «آگوست: شهرستان اوسیج» (۲۰۱۳) و «بازگشت بن» (۲۰۱۸) دیده شد؛ نقش‌هایی جدی و تلخ، دور از فضای رمانتیک گذشته.

ساندرا بولاک نیز که در دهه ۹۰ ستاره فیلم‌های عاشقانه‌ای چون «در حالی که خواب بودی» (۱۹۹۵) بود، پس از دو دهه مسیر حرفه‌ای‌اش را تغییر داد. بازی در نقش مادر داغدار در فیلم «بسیار بلند و فوق‌العاده نزدیک» (۲۰۱۱) که به وقایع ۱۱ سپتامبر می‌پرداخت، تصویر تازه‌ای از او ساخت. کارگردان فیلم، استیون دالدری، برای بازگرداندن بولاک به سینما گفته بود: «تقریباً همه آثارت را دیده‌ام»، و این علاقه، گواه جایگاه هنری او بود.

در فیلم «برد باکس» (۲۰۱۸) نیز بار دیگر در قالب مادری جنگجو ظاهر شد و برای بازی‌اش نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر زن شد، هرچند خود بولاک این پروژه را به‌دلیل تجربه تبعیض‌آمیز، از سخت‌ترین مقاطع کاری‌اش دانسته است. او نیز به‌تدریج از قالب زن عاشق‌پیشه به زن مقتدر اما کم‌زرق‌وبرق – اغلب مادر یا شخصیت صاحب‌قدرت – تغییر مسیر داده است.

مونیکا بلوچی؛ زنی که عاشق سن خود است

تصویر مونیکا بلوچی تا پیش از ۵۰ سالگی با فیلم «مالنا» (۲۰۰۰) گره خورده بود؛ اثری که زیبایی خاموش و رنج زنانه را در دل ایتالیا و دوران جنگ جهانی دوم به نمایش گذاشت و او را به نمادی جهانی از وقار بدل کرد.

هالیوود این تصویر را به آثاری چون «ماتریکس ۲» (۲۰۰۳) و «مصائب مسیح» (۲۰۰۴) منتقل کرد و اغلب او را در قالب زنی جذاب و رازآلود محدود ساخت. نقطه عطف حرفه‌ای‌اش زمانی رقم خورد که در ۵۰ سالگی برای ایفای نقش «لوسیا سیارا» در فیلم «اسپکتر» (۲۰۱۵) انتخاب شد و به مسن‌ترین «دختر باند» تاریخ این مجموعه تبدیل شد.

کارگردان فیلم، سم مندس، این انتخاب را اقدامی نوآورانه می‌دانست؛ زیرا حضور یک زن ۵۰ ساله در جایگاه معشوقه جیمز باند شکستن سنتی دیرینه محسوب می‌شد.

بلوچی درباره سن می‌گوید: «وسواسی ندارم. همیشه زنی پُر وجود بوده‌ام و می‌خواهم با آرامش پیر شوم.»

او تأکید می‌کند که حاضر نیست بهای ناتوانی هالیوود در پذیرش زیبایی زن بالغ را بپردازد و یادآور می‌شود که صنعت سینما، سال‌ها بازیگران زن بالای ۴۰ سال را به بهانه سن از نقش‌های محوری عاشقانه و دراماتیک کنار گذاشته، بی‌آن‌که به توانایی یا کارنامه هنری آن‌ها توجهی کند.