نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
گزارشهای مرکز آمار نشان میدهد تابآوری زوجها در زندگی مشترک یکونیمدرصد رشد مثبت داشته است. به گزارش جهان بانو، حتما تصاویر حسادتبرانگیز آن دسته از زوجهایی را که سالها از زندگی مشترکشان میگذرد و در طول این مدت توانسته اند چالش ها و مشکلات را پشت سر بگذارند، مشاهده کردهاید. برخی از زوج ها تصاویر […]
گزارشهای مرکز آمار نشان میدهد تابآوری زوجها در زندگی مشترک یکونیمدرصد رشد مثبت داشته است.
به گزارش جهان بانو، حتما تصاویر حسادتبرانگیز آن دسته از زوجهایی را که سالها از زندگی مشترکشان میگذرد و در طول این مدت توانسته اند چالش ها و مشکلات را پشت سر بگذارند، مشاهده کردهاید. برخی از زوج ها تصاویر محبتآمیز و دوستانه خود را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند و این تصاویر برای برخی از افراد توقعاتی را به وجود میآورد و ناخواسته به الگوی آنها تبدیل میشوند. با این وجود در این گزارش قرار نیست به بررسی زیست مجازی این دسته از زوج ها بپردازیم. ما در اینجا به بررسی زندگی زوجینی پرداختهایم که از یکدیگر جدا شدهاند و حتی به صورت جزئی تر، آن دسته از زوجینی که اولین طلاقشان را به ثبت رساندهاند. در حال حاضر افراد تا چه اندازه میتوانند یکدیگر را بپذیرند و با هم زندگی کنند؟ آستانه تحمل و تابآوری افراد در زندگی مشترک بهطور میانگین چند سال است؟ معمولا در کدام گروه سنی قرار دارند و تفاوت سنی آنها با یکدیگر چند سال است؟ چه دلایلی موجب دوام و پایداری زندگی مشترک آنها است؟
میانگین طول مدت ازدواج در ۴ سال گذشته
در سال ۱۳۹۶ میانگین طول مدت ازدواج ۹سال و ۲ ماه ثبت شده است. این آمار توسط مرکز آمار ایران منتشر شده و به آن دسته از زوجین اشاره دارد که صیغه طلاق میان آنها جاری شده است. با این وجود این مرکز، میانگین طول مدت ازدواج در سال۱۴۰۰ را ۱۰سال و ۷ ماه اعلام کرده است. نکته قابل توجه این است که این اعداد تا پاییز سال۱۴۰۰ ارائه شده است. در این خصوص باید به این نکته توجه کرد که علی رغم شرایط سخت شیوع کرونا و نیز شرایط دشوار اقتصادی، ما با بیشترین میانگین طول مدت ازدواج در ۴ سال گذشته مواجه هستیم. شاید مهمترین نکته این آمار آن باشد که زوجها در طول چند سال گذشته بیش از پیش درصدد تحمل دشواریهای زندگی بوده و در نتیجه توانستهاند این عدد را تا یکونیم درصد نسبت به ۴ سال گذشته رشد مثبت دهند.
همچنین، مرکز آمار در یک جدول دیگر به بررسی این موضوع پرداخته است که افراد همسن و سال بیشتر از یکدیگر طلاق میگیرند و نیز آن دسته از افرادی که ۱۵ سال اختلاف سنی داشته و مرد از همسر خود بزرگتر است، کمترین آمار طلاق را به ثبت رساندهاند. در واقع بهتر است مساله را اینگونه بیان کنیم که در میان افرادی که از همسر خود جدا شدهاند، کمترین آمار برای ازدواجهایی به ثبت رسیده است که در آنها مردان بسیار بزرگتر از زنان بودهاند. البته این موضوع را نیز باید در نظر گرفت که بیشترین آمار ازدواج متعلق به زوجهای همسن و سال است و طبیعی است که آمار طلاق در میان این گروه بیشتر از سایر گروه ها باشد.
نقش تفاوت سنی در جدایی
اعداد ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران نشان میدهد در سال۱۳۹۶ مردانی که زیر ۱۵ سال ازدواج کردهاند ۴۳ نفر بودهاند، درحالیکه در سال۱۴۰۰ این رقم به ۱۹نفر رسیده است. کاهش آمار در رابطه با ازدواج زودهنگام در مورد زنان نیز صدق میکند، اما در اندازههایی بزرگ تر، به این معنا که ۳۳هزار و ۳۸۴ زن کمتر از ۱۵ سال در سال ۱۳۹۶ راهی خانه بخت شدهاند و این عدد در پاییز۱۴۰۰ به ۲۵هزار و ۶۴۶ نفر رسیده است. با این وجود در این جدول آن گروه از افرادی که بیشتر از ۴۰ سال سن داشته و ازدواج کردهاند، در سال ۱۳۹۶ در میان مردان ۴۵ هزار و ۲۳۳ نفر بوده و این عدد تا پاییز سال گذشته به ۴۲ هزار و ۹۳۶ نفر رسیده است. در بین زنان نیز این رقم از ۲۴هزار و ۶۳۴ به عدد ۲۸هزار و ۶۸۹ نفر در سال ۱۴۰۰ رسیده و با افزایش مواجه بوده است. این اعداد نشان دهنده آن است که ازدواج در سنین بالا رو به افزایش بوده و سیر صعودی داشته است.
در جدول طلاق مردانی که در سال۱۳۹۶ در سن کمتر از ۱۵ سال از همسر خود جدا شدهاند، یک نفر بوده و نکته قابل توجه اینکه در سال۱۴۰۰ هیچ یک از این مردان از همسر خود جدا نشدهاند. زنان نیز در همین گروه سنی هزار و ۴۸ مورد طلاق را به ثبت رساندهاند و این رقم در سال گذشته به ۷۳۴ مورد کاهش یافته است. همچنین، در سال ۱۳۹۶ مردان گروه سنی بالای ۴۰سال، ۵۲هزارو۴۶ طلاق را به ثبت رساندهاند و این رقم در پاییز سال گذشته به ۵۰هزار و۵۹۶ رسیده است. زنان بالای ۴۰سال نیز در مقایسه با سال ۱۳۹۶ که ۳۲هزار و ۵۹ مورد طلاق را به ثبت رسانده بودند، در سال ۱۴۰۰ تا پاییز این سال ۳۲هزار و ۸۳۵ مورد طلاق را به ثبت رساندهاند و این عدد نسبت به سال گذشته افزایش داشته است.
در این میان اما ۷۱ هزار و ۸۱۷ مورد ازدواج زنان و مردان همسن در سال ۱۳۹۶ به ثبت رسیده که در سال۱۴۰۰ این عدد تا پاییز به ۴۹هزارو۷۸۶ مورد رسیده و کاهش داشته است. طلاق نیز در این گروه سنی از ۱۹هزار و ۹۴۷ مورد به ۱۵هزار و ۵۳۴ مورد رسیده است.
همچنین در سال ۱۳۹۶ ۱۶هزار و ۱۱۹ مورد ازدواج در بین زوجهایی که مرد ۱۵ سال از همسر خود بزرگتر است به ثبت رسیده است و تا پاییز۱۴۰۰ این عدد به ۱۲هزار و ۸۴۰ مورد رسیده است. همین تفاوت سنی بین زوجها در طلاق نیز از ۵هزارو۶۱۸مورد که در سال ۱۳۹۶ثبت شده، به ۳هزار و ۹۱۴ مورد در سال ۱۴۰۰ رسیده است.
همسری با حمایت پدرانه
در این جدول طلاق که براساس طول مدت ازدواج طراحی شده است، این مسئله به روشنی قابل مشاهده است و آن اینکه هر اندازه که مدت زمان زندگی مشترک افراد بیشتر شود، طلاق در بین آنها کاهش پیدا میکند. آن دسته از همسران که بیش از ۲۰سال از عمر زندگی مشترکشان میگذرد، به شکل قابل ملاحظه ای تحملشان نسبت به یکدیگر افزایش داشته و طلاق در بیان آنها کمتر به وقوع پیوسته است. بر اساس آمارها میتوان گفت که بیشترین میزان طلاق در ۵ سال نخست ازدواج اتفاق میافتد. میتوان با اطلاعات این جدول این پرسش را مطرح کرد که چرا علی رغم همه آگاهیبخشیها نسبت به آمادگی و شناخت پیش از ازدواج، همچنان این الگو ثابت و بدون تغییر مانده است و زنان و مردان در آغاز زندگی مشترک از یکدیگر دلزده شده و برای طلاق اقدام میکنند؟
ساناز فلاحزاده، روانشناس در ارتباط با این موضوع اظهار کرد: پیوند ازدواج جزء پیچیدهترین انواع ارتباط انسانی است و بررسی ابعاد مختلف آن سالهاست که مطالعات بسیاری در رشتههای مختلف علوم انسانی و به ویژه دانش روانشناسی را بهخود معطوف کرده است. در نگاه اول این آمارها گیجکننده بهنظر میرسد، با این وجود ما ابتدا به رابطه بین کاهش نرخ طلاق و طول مدت ازدواج میپردازیم. اگر بخواهیم از دیدگاه نظریه رفتاری، عقلانی و هیجانی به بررسی این موضوع بپردازیم، میتوان رشد عقلانی زوجین، افزایش کنترل هیجانی، عادت و یافتن توانایی مواجهه و مقابله با چالش های موجود در زندگی زناشویی را با این موضوعات مرتبط دانست. از سوی دیگر برخی عوامل فرهنگی همچون بزرگ شدن فرزندان و به دنبال آن از بین رفتن فرصت های ازدواج مجدد را میتوان از دلایل کاهش نرخ طلاق در ازدواجهای طولانیمدت دانست. نکته دیگری که در اینجا مشاهده میشود این است که سن ازدواجهایی است که منجر به طلاق شدهاند افزایش یافته و از ۸ سال به ۱۰سال رسیده است. این موضوع میتواند نشانه خوبی از بیشتر شدن سواد رابطه میان زوجها و افزایش میزان تابآوری افراد باشد.
وی تصریح کرد: در ارتباط با ازدواجهایی که در آنها مرد ۱۵سال از همسر خود بزرگتر است، میبایست با تحلیلی روانکاوانه به بررسی رابطه بین آنها پرداخت. چنین رفتارهایی ممکن است ناشی از جامعه پدرسالار باشد. به طور کلی پدر مظهر قدرت و اقتدار است و در خانواده فردی پیشرو محسوب میشود، بنابراین اگر در یک ازدواج مرد بسیار بزرگتر از همسر خود باشد به چشم پدر به او نگاه خواهد شد و رفتارهای او نیز پدرانه خواهد بود. در چنین ازدواج هایی این مساله باعث خواهد شد تا زنان با احترام و پیروی بیشتری در زندگی زناشویی رفتار کنند و در مقابل، مرد نیز نسبت به همسر خود عطوفت بیشتری به خرج میدهد. همچنین، از دیدگاه عقلانی و هیجانی و بر اساس باورهای موجود در جامعه در این نوع روابط احترام به بزرگتر حاکم است. ممکن است این طرز تفکر به این دلیل باشد که فرد بزرگتر از تجربه بیشتری برخوردار است و همین موضوع زن را در این نوع پیوندها به فردی مطیعتر تبدیل میکند.
مقاومت در برابر انعطاف
این روانشناس در ارتباط با چرایی قرار گرفتن زوجین جوان در صدر آمار طلاق گفت: زوجین در سالهای اول ازدواج به توانایی مواجهه و مقابله با مسائل بسیاری نیاز دارند. ازدواج میان انسانها پیوندی نیست که تنها میان ۲فرد شکل گرفته باشد، بلکه این ارتباط میان ۲خانواده، ۲فرهنگ و عقیده و ۲جایگاه اجتماعی و اقتصادی شکل گرفته است. هر اندازه که تفاوت میان این ابعاد بیشتر و آشکارتر باشد، احتمال توانایی کنار آمدن افراد، به ویژه هنگامی که از سواد کافی در مورد روابط برخوردار نباشند، کمتر و نامحتملتر خواهد بود.
فلاحزاده با بیان اینکه بر اساس دیدگاه عقلانی-هیجانی باورهای مرکزی افراد، جزو ارکان اصلی شخصیت و رفتار آنها محسوب میشود و این باورها بهوجود فرد قوام و دوام میبخشد، خاطر نشان کرد: در سالهای نخست ازدواج به دلایل مختلفی که گفته شد، باورهای افراد دائما در معرض تهدید و آسیب قرار میگیرد و اگر درست و غلط بودن و آگاه یا ناآگاه بودن فرد را در نظر نگیریم، در این مواقع افراد تلاش میکنند تا از باورها و ارزشهایشان محافظت کنند. همین مساله فرد را وادار به مقاومت و حفظ ارزشهایی میکند که تا پیش از آن با آنها زندگی کرده است. این موضوع یکی از دلایل طلاق زودهنگام است. در حقیقت در سالهای اول ازدواج، صیانت از ذات منجر به جر و بحث های طولانی و در نهایت طلاق خواهد شد.
همچنین میتوان به این نکته توجه کرد که در چند دهه اخیر با توجه به پیشرفت در فناوری اطلاعات و فراگیر شدن شیوههای آموزشی، همچنین غیاب متولی مناسبی برای چگونگی آموزشها باعث شده آموزشهای غلط به والدین داده شود و منجر به پرورش افراد در ظاهر بالغی شود که صفاتی چون خودشیفتگی و نمایشگری تا حد اختلال درگیرشان کرده است. بهگونهای که همین امر میتواند یکی از دلایل افزایش نرخ طلاق در ازدواجهای جدید و با سن کمتر از ۵سال باشد. به قول معروف فرد دیگر طاقت ندارد کسی به او بگوید بالای چشمش ابروست! فلاحزاده با بسط این موضوع به صفت دیگری اشاره میکند که بعضی والدین و فرزندان آنها با افتخار از آن یاد میکنند، و از دلایل شکست زندگی زوجها محسوب میشود؛ وابستگی. او میگوید: «هنگامیکه محبت با وابستگی اشتباه گرفته شود، شکل سلب مسئولیت، دخالت، و نهایتاً احساس ناتوانی از امور شخصی را به فرد میدهد. والدینی که فرزندان خود را با شیوههای بهاصطلاح نوین که سرشار از محبت کلامی و عملی (بیشک غیرعاقلانه) برای زندگی مشترک آماده میکنند، متأسفانه مسیری غلط برای رسیدن به هدف را برگزیدهاند. همانها که میگویند فرزندمان نازکتر از گل نشنیده و سنگینتر از قاشق بلند نکرده! بنابراین با چنین تربیتی انتظار تسلیم، طلاق و بازگشت به زندگی وابسته و اقناع کننده نیازهای خودشیفتهوار فرد، آنچنان هم دور از انتظار نخواهد بود.»
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت