گفتگوی اختصاصی:

از دلِ درد زایمان تا لبخند نوزاد؛ داستان عاشقانه پرستاری از مادران

به مناسبت میلاد با سعادت حضرت زینب کبری (س)، پرچم‌دار صبر و مهربانی، و روز پرستار، پای صحبت یکی از زنان پرتلاش و دلسوز عرصه سلامت نشستیم. اشرف پهلوانی قمی، کارشناس مامایی با ۱۶ سال سابقه خدمت و پرستاری مادران و نوزادان، از تجربه زیستن در کنار لحظه‌های شیرین تولد، سختی‌های این مسیر، و دغدغه‌های فراموش‌شده قشر ماماها می‌گوید؛ زنانی که شب و روزشان با درد و لبخند مادران گره خورده است.

به مناسبت فرارسیدن میلاد با سعادت حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) – اسوه صبر، ایثار و مهربانی – و روز پرستار، فرصتی یافتیم تا گفت‌وگویی صمیمی با یکی از چهره‌های پرتلاش عرصه سلامت مادر و نوزاد داشته باشیم.

خانم اشرف پهلوانی قمی، کارشناس مامایی، بیش از شانزده سال است که در حساس‌ترین و درعین‌حال زیباترین لحظات زندگی زنان این سرزمین – دوران بارداری و زایمان – همراه و یاورشان بوده است. گفت‌وگوی ما با او، روایت عاشقانه‌ای از سختی‌ها، امیدها و افتخارات این حرفه مقدس است.

 ۱. خانم پهلوانی قمی، لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید و بگویید چند سال است در این مسیر فعالیت دارید؟

سلام و خداقوت. پیش از هر چیز میلاد فرخنده حضرت زینب (س) را به همه همکاران عزیز و دوستداران اهل‌بیت (ع) تبریک عرض می‌کنم.

من اشرف پهلوانی قمی هستم، کارشناس مامایی، و شانزده سال است که افتخار خدمت به مادران سرزمینم را دارم؛ آن‌هم در حساس‌ترین و زیباترین لحظات زندگی‌شان، یعنی بارداری و زایمان. در این مسیر، هر روز شاهد تجلی تازه‌ای از قدرت و مهربانی خداوند هستم.

 ۲. چه چیزی باعث شد به رشته مامایی علاقه‌مند شوید و وارد این مسیر شوید؟

راستش را بخواهید، مثل بسیاری از دختران رشته تجربی، انتخاب اولم پزشکی بود؛ اما تقدیر الهی مرا به حرفه‌ای سپرد که در کنار اضطراب‌ها، فرصت دیدن شگفت‌انگیزترین تصویر هستی، یعنی تولّد را به من بخشید.

خدا را شکر می‌کنم که چنین توفیقی نصیبم شد تا برای سلامت مادران، این فرشتگان زمینی، قدمی بردارم.

 ۳. از نگاه شما، بزرگ‌ترین جذابیت و ارزش شغل پرستاری و مامایی چیست؟

درست است که این شغل با بیداری‌های شبانه و فشار کاری زیادی همراه است، اما هیچ چیز در دنیا به‌ اندازه‌ی لبخند رضایت یک بیمار از بهبودی، شیرین نیست. همان لحظه که مادر، بعد از دردهای سخت، نوزادش را در آغوش می‌گیرد، همه خستگی‌ها فراموش می‌شود. دعای بیماران، بزرگ‌ترین پاداش ماست.

 ۴. شغل شما چه سختی‌ها یا محدودیت‌هایی برای بانوان دارد؟

مامایی و پرستاری از جمله مشاغلی هستند که تمام وقت و ذهن انسان را درگیر می‌کنند. برای خانم‌ها، این فشار دوچندان است، چون در کنار مسئولیت‌های کاری، وظایف خانه‌داری، مادری و همسری هم وجود دارد. هماهنگی میان این نقش‌ها، برنامه‌ریزی و ازخودگذشتگی زیادی می‌خواهد.

 ۵. به نظر شما، آیا ساختار فعلی کاری با نقش‌های خانوادگی زنان سازگار است؟

واقعیت این است که هماهنگ کردن نقش همسری، مادری و خدمت در کادر درمان، فقط با توکل به خدا ممکن می‌شود.

تداخل شیفت‌های کاری با برنامه مدرسه بچه‌ها و امور خانه، فشار زیادی به بانوان شاغل وارد می‌کند و نیازمند همکاری خانواده و حمایت نهادهای دولتی است.

به باور من، خانم‌های کادر درمان از پرکارترین و در عین حال آسیب‌پذیرترین قشر شاغل هستند که باید حمایت مادی و معنوی ویژه‌ای از آن‌ها صورت گیرد.

 ۶. در طول دوران خدمت، خاطره یا تجربه خاصی دارید که همیشه در ذهن‌تان مانده باشد؟

در سال‌های خدمتم در بخش‌های مختلف، خاطرات زیادی دارم که بخشی از آن‌ها را در کتاب «سپیددار» نوشته‌ام.

اما یکی از خاطرات ماندگار مربوط به خانمی است که با لهجه شیرینی در تماس تلفنی گفت: «من در شفاخانه بستری‌ام.» از آن روز تصمیم گرفتم بخش‌مان را «شفاخانه» بنامم، چون واقعاً جایی است که بیماران با حال بد می‌آیند و به لطف خدا با بهبودی نسبی بازمی‌گردند. این لحظات، زیباترین پاداش خدمت ماست.

 ۷. با وجود فشار کاری زیاد، چه چیزی انگیزه شما را برای ادامه مسیر حفظ می‌کند؟

دیدن آرامش بیماران و لبخند مادران پس از بهبودی، بزرگ‌ترین انگیزه من است.

اما باید بگویم که قشر ماماها و پرستاران، به‌ویژه در حوزه مادر و نوزاد، به حمایت بیشتری نیاز دارند. سال‌هاست موضوع فوق‌العاده خاص و تعرفه‌ پرستاری مطرح است، اما هنوز به‌طور کامل اجرا نشده است و نواقص فراوانی دارد. به طور مثال خدمات ویژه مامایی مربوط به زایمان و سلامت مادران باردار—که دو جان در خطر دارند— به‌درستی دیده نشده و جایی در تعرفه پرستاری ندارد و اگر دولت و مسئولان به این قشر زحمت‌کش توجه ویژه کنند، بدون شک تأثیر بزرگی بر سلامت جامعه و رشد جمعیت کشور خواهد داشت.

۸. در کنار کار درمانی، آیا فعالیت دیگری هم انجام می‌دهید؟

بله، به لطف تجربه سال‌ها خدمت در بخش مادران و نوزادان، مشغول نوشتن هستم. از شیرینی‌ها و سختی‌ها، از لبخندها و اشک‌ها، از لحظه تولد و گاهی مرگ می‌نویسم تا تجربه‌ای برای نسل‌های بعدی همکارانم باشد و در عین حال ادای دینی به فداکاری‌های کادر درمان.

 ۹. و در پایان، اگر بخواهید در روز پرستار پیامی برای مردم و همکارانتان بفرستید، چه می‌گویید؟

به همکارانم می‌گویم: مادری که امروز در بخش ما بستری است، تنها امیدش اول خدا و بعد ماست. با او همان‌گونه رفتار کنید که با خواهر یا مادرتان رفتار می‌کنید؛ با محبت، با صبر، و با دل.

و به مردم عزیز ایران عرض می‌کنم: قدر خدمت‌گزاران بی‌ادعای خود در کادر درمان را بدانید؛ زنانی و مردانی که با وجود همه مشکلات، عاشقانه به سلامت شما می‌اندیشند.

سخن آخر

روز پرستار، یادآور روح بزرگ حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) است؛ زنی که در سخت‌ترین میدان‌های تاریخ، درس انسانیت، صبر و مهربانی داد. پرستاران و ماماهای کشور، ادامه‌دهندگان همان راه‌اند؛ فرشتگانی که بی‌صدا و بی‌ادعا، تپش زندگی را در بیمارستان‌ها زنده نگه می‌دارند.

گفتگو: مهتا صانعی