یادداشت؛

دخترانی با پوتین‌های سربازی! دخترانی که شهادت آرزویشان و شهدای مرد الگوی آن‌هاست

شهادت در میدان جنگ، آموزش‌های چریکی، لباس ارتشی، فهرستی از خواست‌های یک پسر نه! دختر مسلمان و مؤمن ماست که آرزو داشت کاش پسر بود! پسری شجاع که میدان نبرد خود را در جنگ سخت تعریف کرده است. در دنیایی که برخی دختران، آرزوی پسربودن را در سر می‌پرورانند و و آرزوی شهادت در میدان جنگ دارند، یک سؤال بزرگ مطرح می‌شود: آیا واقعاً برای مجاهدت، باید زن‌بودن را فراموش کرد؟

پاسخ این پرسش را در زندگی بانویی می‌یابیم که در تاریک‌ترین شب تاریخ، چونان خورشیدی تابان درخشید. حضرت زینب(س) به جهانیان نشان داد که قدرت واقعی یک زن، نه در شبیه مردان‌شدن، که در اوجِ زن‌بودن نهفته است. او در کربلا، هنگامی که همه ناامید شده بودند، نه با شمشیر که با صبری جمیل و قلبی سرشار از ایمان، پرچمدار نهضت برادرش شد. او اسیر بود، اما شکوه سخنرانی‌اش در کوفه و شام، ستمگران را به اسیری کشید.

حضرت زینب سلام‌الله علیها دقیقاً همان الگویی است که امروز، برای دخترانمان نساختیم. زمانی که رسانه‌ها و انواع کتب شهدا، (که در جای خودشان خوبند و ممدوح اما نه به عنوان الگوی منحصر برای دختران) و عرصه‌ی قهرمانی و شهادت را تنها در میدان نبرد و با الگویی مردانه به تصویر می‌کشند، طبیعی است که دختری با اشتیاق ایثار، آرزو کند کاش می‌توانست مانند آنان باشد. این احساس، نه تقصیر او، که نشان از یک خلأ بزرگ فرهنگی دارد؛ خلأ معرفی «میدان نبرد» و الگوی «مجاهدت زنانه» که زن بودن زن در آن میدان حفظ شود.

میدان نبرد زن زینبی، جنگ نرم است؛ جایی که سلاح، «بیان» است، زره، «ایمان» است و پیروزی، با جهاد تبیین به دست می‌آید. این، عرصه‌ای است که در آن، لطافت و عاطفه‌ی زنانه نه یک ضعف، که قدرتی بی‌نظیر است. زینب(س) ثابت کرد که می‌توان با حفظ تمام ظرافت‌های زنانه، در اوج جنگ و بحران چون کوهی استوار ایستاد و تاریخ را ورق زد.

مهدیه منافی