تحلیل خبر؛

این عروسک بی‌طرف نیست؛ نبرد خیر و شر در قالب اسباب‌بازی

اسباب‌بازی اغلب در نگاه عامه‌ی مردم وسیله‎‌ای مختص بازی‌های کودکانه به شمار می‌رود. حتی مخاطب اسباب‌بازی‌ها را نیز بسیاری از مردم صرفا کودکان می‌دانند. اما هدف برنامه‌ریزی شده اسباب‌بازی نه برای سرگرمی صرف است و نه مخاطبانش صرفا کودک هستند!

لوی اشتروس جامعه‌شناس و انسان‌شناس مدرن پیرامون اسباب‌بازی نظریه‌ای دارد که از تقابل خیر و شر در نهاد پنهان و آشکار اسباب بازی می‌گوید. به عبارت دیگر اسباب‌بازی‌ها هرگز بی‌طرف نیستند؛ آن‌ها در بردارنده‌ی خیر و شر و رویارویی این دو عامل در نهاد خود هستند. هریک از این دوگانه که در نهاد اسباب‌بازی پررنگ‌تر باشد هویت و نمود اجتماعی مخاطبینش که در وهله اول کودکان هستند را می‌سازد. لازم به ذکر است که قبل از آنکه اسباب‌بازی بر روی هویت و نمود اجتماعی کودک اثرگذار والدین و بزرگسالان را مجاب می‌کند که از میان اسباب‌بازی‌های دیگر این اسباب بازی را انتخاب و خریداری کنند!

عروسک «باربی» تنها یک پلاستیک نیست، بلکه نمادی از «زن ایده‌آل» در فرهنگ غربی است که استانداردهای خاصی از زیبایی و سبک زندگی را به کودک منتقل می‌کند. عروسک «بتمن» صرفا یک عروسک نیست، این عروسک با توجه به تولدی که از قصه پرطرفدارش داشته است نماد مرد مدرنیته‌ای است که در پارادوکس‌ قانون و بی‌نظمی خیر را در شرارت‌ورزی گاهی گداهی معرفی می‌کند و رسیدن به این درجه که محبوبیت را نیز در پی دارد ثروت کلان و مصرف‌گرایی است.

پس لازم است بدانیم که از منظر جامعه‌شناسی اسباب‌بازی هرگز بی‌طرف نیست. اسباب‌بازی قادر بر مهندسی فرهنگی و اجتماعی در جامعه است به طوری‌که ارزش‌ها را تعریف کرده و یا به عنوان ضد ارزش بازخوانی کنند. در دنیای معاصر شاهد آن هستیم که اسباب بازی‌های قابل توجهی در دنیای امروز مفهوم و کاربرد یکسان و همشکل در میان کودکان مختلف جهان با نژادها و فرهنگ‌های گوناگون دارند.

برای مثال عروسک‌های بتمن و باربی برای کودکان ایرانی، عراقی، ایتالیایی، آفریقای جنوبی و ونزوئلایی یک معنا و یک کارکرد را دارد. این امر در راستای شکل‌دهی «هویت جهانی یکسان‌ساز» است. این هویت یکسان که از کودکی در حال شکل‌گرفتن است تلاش دارد تا با کمرنگ‌نمودن فرهنگ مقصد (فرهنگ کشور هدف اسباب بازی)، فرهنگ تولید‌کننده اسباب‌بازی را در جوامع مورد هدف وارد کرده و به مرور تثبیت نماید. اگر بگوییم که این امر هم به مثابه اشغال سرزمین هاست بیراه نگفته‌ایم. تغییر هویت‌های انسانی و اشغال ارزش‌های فرهنگی از طریق کشتن اصالت افراد تفاوتی با اشغال سرزمین ندارد.

بر این اساس است که  اسباب‌بازی‌ها در واقع ابزار «نرم» و مؤثر جامعه‌پذیری هستند. بر این اساس برخی از کشورهای جهان سیاست‌هایی را در راستای تولید و طراحی اسباب بازی در پیش گرفته و روی صنعت اسباب‌بازی سازی سرمایه‌گذاری ویژه، هدفمند و بلندمدت کرده‌اند. این کشورها عبارتند از: کشورهای حوزه اسکاندیناوی، ژاپن، کره جنوبی، چین، ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا.

علیرغم آنکه از زمان ورود مدرنیته به ایران از عهد ناصری تا کنون صنعت اسباب‌بازی در ایران صنعتی مورد غفلت بوده است، اما اسباب‌بازی و خصوصا عروسک در تاریخ ایران قدمتی دیرینه داشته و سفیر انتقال قصه‌ها، ارزش‌های کهن ایرانی به نسل‌های بعد بودند. از عروسک‌های سفالی هزاره‌های پیش تا عروسک‌های بافتنی همواره در تلاش برای یافتن راهی میان هویت اصیل ایرانی-اسلامی بوده است.

نیاز است تا مسئولان وزارت ارشاد ، وزارت آموزش و پرورش، انجمن تولیدکنندگان اسباب بازی، صدا و سیما با طرح برنامه‌های بلندمدت باتوجه به معضلات فرهنگی جامعه که سبب اختلافات جدی و بحرانی در کشور شده است به طراحی و تولید و فروش اسباب بازی‌های بومی متناسب با فرهنگ و ارزش‌های ایرانی و اسلامی بپردازند.

حل مسئله‌ی حجاب، پوشش متعارف، حیوانات خانگی را باید در اسباب بازی‌های بومی و قصه‌ سازی‌های بومی دانست. بر این اساس تمرکز بر تولید اسباب بازی و کنترل بازار اسباب‌بازی (واردات اسباب بازی‌های خارجی) اهمیت بسیاری دارند.

صغری عاشوری