نظافتچی شدن معلمان و پرستاران!

آمارهای متناقضی از چندشغله‌بودن ایرانی‌ها وجود دارد، اما واقعیت زندگی مردم و داده‌های پلتفرم‌های کاری نشان می‌دهد این پدیده به یک بحران جدی در سبک زندگی، به‌ویژه برای زنان شاغل، تبدیل شده است.

یک پلتفرم خدماتی به نام «آچاره» از یک واقعیت دردناک پرده برداشته است: ۲۲ درصد از متخصصان فعال در این پلتفرم، دوشغله هستند. نکته تلخ اینجاست که شغل اول این افراد، مشاغلی مانند معلمی، پرستاری، کارمندی و کشاورزی است. این آمار تصویری از یک نبرد سخت معیشتی را نشان می‌دهد که در آن، حتی مشاغل اصیل و تخصصی نیز نمی‌توانند هزینه‌های زندگی را تأمین کنند.

مرجان: روی هم پنج شغل داریم

«من و همسرم روی هم پنج شغل مختلف داریم.» این را مرجان می‌گوید که در بخش بازرگانی یک شرکت کار می‌کند. او علاوه بر این شغل، معلم خصوصی است و یک فروشگاه اینترنتی لباس نیز دارد. با این وجود، درآمد این سه شغل برای تأمین هزینه‌های زندگی او و همسرش که او نیز چندشغله است، و دو فرزندشان کافی نیست.

مرجان توضیح می‌دهد: «فکر نمی‌کنم جز خانواده‌های بسیار ثروتمند، دیگر خانواده‌ای باشد که دو نفر شغل ساده‌ای دارند و با همان هزینه زندگی را بپردازند. این کارها را نکنیم، در اجاره‌خانه هم می‌مانیم.»

این حجم از کار، آرامش و وقت‌گذرانی با خانواده را از آنان گرفته است: «چند هفته پیش حساب کردیم که در کل هفته، همدیگر را سرجمع ۲۰ ساعت هم ندیده بودیم. حتی تعداد وعده‌های غذای مشترکی که چهارنفری با هم می‌خوریم، بسیار محدود است.»

آرش: خرید خانه، یک آرزوی محال

آرش نیز داستان مشابهی دارد. او که در بخش منابع انسانی کار می‌کند و پروژه‌های گرافیکی می‌پذیرد، می‌گوید: «ما که بچه بودیم، یک نفر در خانواده کار می‌کرد و چند نفر زندگی می‌کردند. حالا زن و شوهر با هم چند شیفت کار می‌کنند و باز هم آخر ماه عقب هستند.»

همسر آرش پرستار است و در یک مرکز دندان‌پزشکی نیز کار می‌کند. با این وجود، آن‌ها حتی برای خرید خانه یا ماشین مناسب هم پس‌انداز نمی‌کنند: «تازه هنوز بچه‌ای هم نداریم. خرید خانه در تهران برای ما تبدیل به آرزوی محال شده است.»

شکاف بین آمار رسمی و واقعیت جامعه

در حالی که مرکز آمار ایران تعداد شاغلان دو یا چندشغله در کل کشور را تنها ۶۰۴ هزار نفر (۲.۴ درصد از شاغلان) اعلام می‌کند، داده‌های پلتفرم‌هایی مانند آچاره و مشاهدات میدانی، حکایت از گستردگی بسیار بیشتر این پدیده دارد. به عنوان مثال، در پلتفرم آچاره:

  • ۲۲ درصد از متخصصان، دوشغله هستند.
  • ۱۴.۹ درصد از متخصصان را زنان تشکیل می‌دهند؛ رقمی که نزدیک به نرخ مشارکت اقتصادی زنان در کل کشور است و نشان می‌دهد بسیاری از زنان برای ورود به بازار کار، به سمت چنین پلتفرم‌هایی کشیده شده‌اند.

تحلیل یک جامعه‌شناس: چندشغله‌بودن، نشانه نارسایی ساختاری

«مریم زارعیان»، جامعه‌شناس، این پدیده را فراتر از یک انتخاب فردی می‌داند و آن را نشانه‌ای از نارسایی‌های ساختاری در اقتصاد و بازار کار ایران تفسیر می‌کند.

  • بار نامرئی روی دوش زنان: زارعیان توضیح می‌دهد: «زنان برای حفظ حضور در بازار کار، اغلب ناچار به پذیرش مسئولیت‌های چندگانه هستند. بسیاری به مشاغل خانگی یا پاره‌وقت روی می‌آورند تا مسئولیت‌های مراقبتی و خانوادگی خود را تلفیق کنند. آن‌ها نه‌تنها در بیرون از خانه، بلکه در درون خانه نیز شیفت دوم کاری خود را سپری می‌کنند.»
  • اجبار برای مردان: از سوی دیگر، برای بسیاری از مردان نیز چندشغله‌بودن از یک «انتخاب» به یک «اجبار» تبدیل شده است.
  • فروپاشی آرامش خانواده: به گفته این جامعه‌شناس، تداوم این وضعیت پیامدهای مخربی دارد: «کاهش زمان استراحت و فراغت، استرس را افزایش می‌دهد و کیفیت زندگی را کاهش می‌دهد. کاهش زمان اختصاص‌یافته به خانواده، استحکام این نهاد بنیادین را خدشه‌دار می‌کند. کودکان و همسران از حضور کیفی والدین محروم می‌شوند.»

جمع‌بندی

چندشغله‌بودن دیگر یک راهبرد ساده معیشتی نیست، بلکه به بحرانی تبدیل شده که آرامش، سلامت و پیوندهای خانوادگی جامعه، به‌ویژه زنان شاغلی را که بار مضاعف کار داخل و خارج خانه را تحمل می‌کنند، نشانه رفته است. این پدیده زنگ خطری است برای جامعه‌ای که در آن، حتی معلمان و پرستاران نیز برای بقا مجبور به گرفتن شغل دوم در پلتفرم‌های خدماتی می‌شوند.

روزنامه شرق