ضرورت تربیت مبتنی بر جنسیت؛

هویت جنسیتی فرزندان را مخدوش نکنیم

مادرم شش تا دختر آورد و وقتی من به دنیا آمدم با اینکه هفتمین‌شان بودم اما به خاطر حرف در و همسایه محکوم شدم به پسر بودن! حالا مثل پسرها لباس می‌پوشم. مثل پسرها کار می‌کنم. مثل پسرها حرف می‌زنم. اما هنوز نمی‌دانم که من پسرم یا همان دختر؟

پسر به دنیا آمد اما چون مادرش دختر دوست داشت همیشه موهایش را بلند می‌گذاشت. تمام عکس‌های بچگی‌اش موهایش تا پایین کمرش یا باز بود یا بافته! این رفتار آنقدر ادامه پیدا کرد که حتی وقتی هفت سالگی به مدرسه رفت و موهایش را کوتاه کردند هنوز با خودش فکر می‌کرد دختر است و توی بازار به جای توپ فوتبال، گل سر می‌خرید!

به این اتفاق، ایجاد تردید و چالش در هویت جنسی نوجوان می‌گویند؛ هویتی که به معنای تصور شخص از تمایلات جنسی خودش است. یعنی شاید در بدو تولد از نظر آناتومی پسر بوده باشد اما به دلیل شرایط محیطی و تفکراتش احساس می‌کند که دختر بودن برای او مناسب‌تر است! حتی برعکس این اتفاق نیز ممکن است؛ که نوجوان، دختر باشد اما هویت جنسی خودش را پسرانه بداند.

با نوجوان‌تان همدلانه رفتار کنید

«زهرا خزایی»، روانشناس و درمانگر حوزه کودک و نوجوان از خانواده‌ها می‌خواهد برای اینکه نوجوانشان به درک درستی از هویت جنسی‌اش برسد و برای مثال اگر دختر است این را بپذیرد و اگر پسر است دنبال دختر بودن نباشد، تنها و تنها با نوجوانشان همدلی کنند و فرصت گفت‌وگو درباره این موضوع را به او بدهند.

این درمانگر حوزه کودک و نوجوان می‌گوید: «شناخت هویت جنسی معمولا در دوره نوجوانی شروع می‌شود، تقریبا در سنین دوازده تا هجده سال؛ اما ممکن است زودتر یا دیرتر از این بازه سنی هم اتفاق بیفتد. نوجوان‌ها از طریق تجربه‌های شخصی، مشاهده اطرافیان، و کسب اطلاعات از رسانه‌ها به مرور هویت جنسی خودشان را می‌شناسند و سوالات و تردیدهایی در رابطه با گرایش‌های جنسی و جنسیتی خودشان مطرح می‌کنند.»

وقتی دخترها، پسر و پسرها دختر می‌شوند

میم، صاد، هفده ساله است و اولین بار او را در واگن بانوان مترو دیدم. در اولین نگاه فکر کردم پسر است و از اینکه وارد واگن بانوان شده شاکی شدم اما کمی که نزدیک‌تر ایستادم برخلاف موهای پسرانه کوتاه شده و پیرهن مردانه و ژست یغور ایستادنش اما متوجه شدم که دختر است. دختری که تلاش می‌کرد مرد باشد و همچنان برای فرار از مردها به واگن بانوان پناه برده بود! قصه‌اش اما ناشی از فشارهای اجتماعی بود! می‌گفت: «مادرم شش تا دختر آورد و وقتی من به دنیا آمدم با اینکه هفتمینشان بودم اما به خاطر حرف در و همسایه محکوم شدم به پسر بودن! حالا مثل پسرها لباس می‌پوشم. مثل پسرها کار می‌کنم. مثل پسرها حرف می‌زنم. اما هنوز نمی‌دانم که من پسرم یا همان دختر؟»

خزایی معتقد است که فشارهای فرهنگی و اجتماعی می‌توانند بر شکل‌گیری هویت جنسی نوجوانان تاثیر بگذارند و می‌گوید: «فشارهای اجتماعی و فرهنگی، مثل انتظارات خانواده، مذهب، عرف جامعه، قوانین و همه موارد اینچنینی می‌توانند باعث سرکوب، انکار یا حتی اضطراب و ترس در نوجوان‌ها از پذیرش هویت جنسی واقعی‌شان شود. این فشارها می‌تواند مانع رشد سالم هویت جنسی و همین طور ایجاد احساس شرمندگی و گناه در نوجوان‌ها شود.»

آخرین مرحله بحران هویت جنسی

خیلی از نوجوان‌ها بدون هیچ دانش و اطلاعاتی در شناخت صحیح هویت جنسی‌شان دچار چالش‌هایی می‌شوند که حتی ممکن است در آخرین پله آن‌ها را تا مرز کارهای خطرناک هم ببرد! این روانشناس حوزه کودک و نوجوان معتقد است «نوجوانی که هویت جنسی متفاوتی از جنسیت تعیین شده در روز تولدش را دارد با تبعیض، قلدری، طرد خانواده، مشکلات روانی مثل افسردگی و عدم دسترسی به حمایت‌های لازم مواجه می‌شود. نبود اطلاعات صحیح و فضای امن برای بیان هویت خودشان هم می‌تواند فشارهای روانی زیادی را بر آن‌ها اعمال کند.»

آیا باید نوجوان را رها کنیم؟

اما آیا باید فرزند نوجوانمان را در این بازه زمانی حساس به حال خودش رها کنیم؟ یا شاید هم بعضی‌ پدر و مادرها راه‌حل تنبیه آن هم از انواع زبانی و عملی و بدنی‌اش را برای حل این چالش در نظر بگیرند. در این میان سوالی که پیش می‌آید این است: «نقش خانواده و مدرسه در مسیر شناخت و پذیرش هویت جنسی توسط توجوان چیست؟»

خزایی می‌گوید: «خانواده و مدرسه می‌توانند نقش حمایتی بسیار مهمی داشته باشند. خانواده‌های پذیرا و مدارس، فراهم‌کننده یک محیط امن هستند تا با آموزش‌ها و گفت‌وگوهای آزاد به نوجوانان کمک کنند هویت جنسی خودشان را بپذیرند. در مقابل آن، عدم حمایت یا برخورد منفی می‌تواند به انزوای اجتماعی و مشکلات روانی برای نوجوان منجر شود.»

کتک خورد اما هرگز مرد نشد!

خانه‌شان فقط چند کوچه بالاتر از محل زندگی ما بود. یک خانواده فرهنگی و کاملا محترم و حتی تحصیلکرده. اما پسر پانزده ساله‌شان همیشه موقع بیرون رفتن رژلب میزد و صدایش را موقع صحبت کردن نازک می‌کرد! همه در و همسایه گفتند باید کتک بخورَد. و پسر تا توان داشت از عمو و بابا و دایی و همه مردهای فامیل کتک خورد اما حالا با اینکه هجده ساله شده هنوز مرد نشده! و خیلی هم افسرده است.

روانشناس حوزه کودک و نوجوان می‌گوید: « ما به عنوان بزرگ‌ترها وقتی می‌بینیم نوجوانمان در پذیرش هویت جنسی‌اش دچار مشکل شده باید برای شناخت بهتر هویت جنسی و پذیرشش به او کمک کنیم نه اینکه کتکش بزنیم. می‌دانید چرا؟ چون اگر این عدم پذیرش هویت جنسی در نوجوان ادامه‌دار شود باعث اضطراب، افسردگی، کاهش عزت نفس، خودآزاری و حتی فکر و اقدام به خودکشی می‌شود. این موضوع، فشار روانی زیادی را به نوجوان وارد می‌کند و می‌تواند سلامت روان آن‌ها را به شدت تحت تاثیر قرار دهد.»

برای حل چالش هویت جنسی چه کار کنیم؟

فکرش هم ناراحت‌کننده است و هیچ پدر و مادری دوست ندارند که فرزندشان این اختلال را تجربه کند. اما اگر اتفاق افتاد آیا باید از آن فرار کنیم؟ یا شانه به شانه هم حلش کنیم؟ پس بهتر است ققبل از هر غصه خوردن و خودخوری کردنی این سوال را به عنوان بزرگتر آن نوجوان از خودمان بپرسیم: «ما چطور می‌توانیم به نوجوانمان کمک کنیم که با اعتمادبه‌نفس و آرامش بیشتری هویت جنسی خودش را بشناسد و بیان کند؟»

زهرا خزایی، درمانگر حوزه کودک و نوجوان به این سوال جواب می‌دهد: «ایجاد فضای امن، آموزش والدین و مدرسه درباره تنوع هویت‌های جنسی، دسترسی به مشاوران متخصص و گروه‌های حمایتی، و همین‌طور تشویق نوجوان‌ها به ابراز احساسات و تجربه‌های خودشان آن هم بدون ترس از قضاوت شدن و تنبیه، از جمله راهکارهای بسیار مهم در مسیر شناخت هویت جنسی نوجوان‌ها است.»

آیا دخترم را از دست می‌دهم؟

شین، کاف مادر یک دختر با اختلال عدم پذیرش هویت جنسی است. او می‌گوید: «نمی‌دانم چه کار کنم. هیچ علاقه‌ای به دختر بودن ندارد. و حالا کارش از لباس پسرانه پوشیدن و موهایش را کوتاه کردن به جایی رسیده که می‌خواهد عمل تغییر جنسیت انجام دهد. یعنی من دخترم را از دست می‌دهم؟»

خزایی معتقد است اوج این تردیدها در هویت جنسی نوجوانان است اما این همدلی خانواده‌ها است که می‌تواند کمک کند نوجوان در این فضا گم نشود. او می‌گوید: «با حاد شدن شرایط باید به روانشناس و مشاور مراجعه کرد چون با آموزش والدین و معلمان درباره اهمیت هویت جنسی، تدوین سیاست‌های ضدتبلیغی و ضدآزار، ایجاد برنامه‌های آموزشی و گفت‌وگوهای آزاد و احترام‌آمیز، و همین طور ترویج فرهنگ همدلی می‌توانیم فضای امنی را برای نوجوان‌ها ایجاد کنیم. در این زمینه رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی هم می‌تواند منبع اطلاعات و الهام و حمایت باشد. و همچنین می‌تواند با انتشار اطلاعات نادرست یا پیام‌های منفی باعث سردرگمی، فشار اجتماعی و اضطراب نوجوان‌ها شود؛ به همین دلیل آموزش رسانه‌ای و مدیریت صحیح، اهمیت زیادی دارد.»

مراقب نوجوانمان باشیم

روانشناس حوزه کودک و نوجوان معتقد است که فاصله حمایت تا درمان خانواده از نوجوان می‌تواند او را از این چالش و خطراتش نجات دهد و تاکید می‌کند: «نکته‌ای که حالا می‌خواهم جزئی‌تر درباره موضوع هویت جنسی نوجوانان توضیح دهم این است که هویت جنسی شامل گرایش‌های جنسی است؛ یعنی کسی که به آن جذب می‌شود و احساس درونی فرد نسبت به آن است. گاهی در این فرایند ممکن است نوجوان‌ها دچار تردید و آزمون خطا شوند. عوامل زیستی، هورمون‌ها، مسائل زیستی و اجتماعی، همگی می‌توانند بر این فرایند تاثیر بگذارند. یک نوجوان ممکن است در ابتدا فکر کند فقط به جنس مخالف جذب می‌شود اما بعدها متوجه می‌شود که به جنس موافق هم جذب می‌شود که این چالش نیاز به گفت‌وگو، درمان و از همه مهم‌تر حمایت دارد.»

نوجوان می‌خواهد که خودش را نشان دهد. دیده شود. و متفاوت باشد. و بعضی نوجوان‌ها برای تجربه این احساس متفاوت بودن در پذیرش هویت جنسی‌شان دچار چالش می‌شوند. چالشی که گاهی با طرد و دور انداخته شدن از جمع خانواده همراه می‌شود.

فضای گفت‌وگو را در خانه فراهم کنید

اما خزایی هشدار می‌دهد که این طرد، عواقب به مراتب خطرناک‌تری از اصل موضوع خواهد داشت و می‌گوید: «در بسیاری از فرهنگ‌ها و جوامع، هر گونه تغییر در هویت جنسی ممکن است با طرد و حتی تنبیه همراه باشد اما این فشارها باعث می‌شود که نوجوان‌ها به پنهان کردن هویت و گرایشات جنسی خودشان بپردازند و ضمن احساس شرمندگی و گناه دچار اضطراب و افسردگی شوند. این هویت‌های جنسی معمولا از دوازده تا هجده سالگی توسط نوجوان شناخته می‌شوند و نهایتا تا هجده سالگی اگر با حمایت خانواده مواجه باشند، مدیریت می‌شوند.»

این درمانگر با دعوت از خانواده‌ها برای صبور بودن معتقد است: «اگر عدم پذیرش هویت جنسی در نوجوان‌ها تا سنین جوانی ادامه پیدا کند دچار افسردگی، اضطراب، کاهش عزت نفس، خودآزاری و حتی در مرحله آخر دچار اتفاقات ناگوار بدتر می‌شود. پس لازم است که خانواده‌ها با ایجاد یک فضای امن در خانه، فرصت گفت‌وگو و نبود ترس از ارائه این موضوع را به نوجوانشان نشان دهند تا پس از گفت‌وگو و در صورت نیاز دریافت مشاوره از متخصصان روانشناسی، نوجوانان بتوانند به درک درستی از هویت جنسی خودشان و در نهایت پذیرش آن برسند.»

خبرگزاری فارس