حجاب زن ایرانی، از سنت تا نماد مقاومت

حجاب برای زن ایرانی، فراتر از یک پوشش ساده، به نمادی از هویت، قدرت و مقاومت تبدیل شده است. این تحول، نتیجه تاریخ پیچیده‌ای است که زنان با آگاهی و انتخاب خود آن را رقم زده‌اند.

از نیمه دوم قرن گذشته، حجاب زن ایرانی دگرگون شد. اگرچه پیش‌تر چادر به عنوان لباسی سنتی و محترمانه رایج بود، ورود زنان مسلمان به عرصه‌های مبارزه و بیداری اجتماعی، به این پوشش سنتی جان تازه‌ای بخشید. زنانی که در جریان مقاومت علیه حکومت پهلوی شرکت داشتند، چادر را از قالب عادت بیرون کشیدند و به آن هویتی سیاسی دادند. آن پارچه سیاه که روزگاری تنها نشانه عفاف بود، به نماد زن انقلابی بدل شد؛ زنی که در متن تحولات اجتماعی ایستاده بود.

حجاب در آن دوران، معنایی عمیق یافت؛ معنایی برخاسته از تاریخ مقاومت، هویت‌یابی سیاسی و حضور مؤثر در جامعه. زن انقلابی، حجاب را نه از سر اجبار، بلکه از سر انتخاب و باور بر تن کرد. او حجاب را آگاهانه برگزید تا اراده‌اش را از طریق آن فریاد بزند.

این انتخاب، حتی پس از سقوط رضاخان و لغو قانون کشف حجاب، همچنان با محدودیت و فشار مواجه بود. چرا که حجاب دیگر نماد یک تفکر شده بود؛ تفکری که بسیاری آن را برنمی‌تافتند. مبارزه با حجاب، رویارویی با یک هویت تازه و مقاوم بود که زن مسلمان برای خود ساخته بود.

مقاومت زنانه برای حجاب، در حافظه تاریخی ایران باقی مانده است. از زنانی که در دوران کشف حجاب، سال‌ها در خانه ماندند تا نگاه نامحرم بر آنها نیفتد، تا زنانی که در دوران جنگ تحمیلی، حتی در زیر موشک‌باران‌ها، حجاب خود را حفظ کردند.

این خط مقاومت همچنان ادامه دارد. در حمله اخیر رژیم صهیونیستی به تهران، داستان خانواده نظری، نمونه‌ای دردناک از این ایستادگی است. محمدمهدی و زهرا، دو فرزند این خانواده، در لحظات آخر زندگی خود، در حالی که برای کامل کردن حجابشان بازمی‌گشتند، به شهادت رسیدند.

حجاب برای زن ایرانی، فراتر از یک پوشش فردی، به نمادی از مقاومت و هویت سیاسی تبدیل شده است. از ایستادگی در برابر کشف حجاب رضاخانی تا پایداری در جنگ تحمیلی و حتی امروز، زنان محجبه حجاب را به عنوان پرچمی از انتخاب، ایمان و مبارزه برگزیده‌اند. این میراث تاریخی، نقطه عزیمتی است برای بازاندیشی معنای حجاب در جهان معاصر.

خبرگزاری زنان ایران