نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
صبح زود است و جادههای خلوت سملقان زیر نور کمرمق خورشید رنگی از آرامش گرفتهاند و هرچه از شهر دورتر میشویم، آسمان شفافتر و نفسها سبکتر میشوند.
مسیر پر از پیچوخمهای سبز است و سکوت کوهستان، ما را به سفری میبرد که مقصدش روستایی کوچک اما پرهیاهو است؛ ملاحسن، جایی که بوی گیاه خشکشده و صدای کوبیدن خوشهها به سنگ، موسیقی روزانه زندگی مردم شده است.
با ورود به روستا، همهچیز تغییر میکند. کوچهها پر از خرمنهای زردرنگ جاروست؛ خوشههایی که تا چندی پیش در دشتهای خراسان شمالی زیر آفتاب تابستانی سر به آسمان داشتند، حالا در دستان زنان و مردان کرمانجی آرام آرام به جاروهایی بدل میشوند که قرار است خانههای زیادی را تمیز کنند، اما مهمتر از آن، نانآور خانهها باشند.
تا چشم کار میکند جارو است، در هر طرف کوچه از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان مشغول جاروبافی هستند و خانه ها کارگاه ۶ دانگ تولید این محصول شده اند.
از ماشین که پیاده می شویم دانههای قرمز رنگ کوچک ارزن را زیر پایمان احساس میکنیم، همین دانهها چراغ راهی میشوند و ما را به دری قرمز زنگ زده میرسانند.
جایی که نقطه مشترک زندگی تمام اعضای آن، همین هنر جاروبافی است و آقا کریم سال ها با خانواده هفت نفره خود مشغول این حرفه است.
قدم در ایوان خانه که می گذاریم، با مشاهده جاروهایی که به استقبال چشم هایمان می آید متوجه می شویم که منزل آقا کریم است و این جارو، هنر دست زنان و مردان سخت کوش کرمانجی است که گامی بلند در راستای توسعه مشاغل روستایی برداشته اند.
زندگیهایی که با بافت جارو تامین میشود
همه در حیاط خانه بیوقفه در حال کار هستند، حیاطی که پر شده از خرمن گیاه جارو، مادر، همسر و دختران آقا کریم میان این خرمنها مینشینند و از صبح زود تا میانه روز برگ خوشهها را جدا میکنند.
از آقا کریم میپرسم که چرا خانمها اینکار را انجام میدهند و می گوید که این کار نیاز به حساسیت و سرعت دارد و معمولا خانم ها بهتر انجام می دهند.
مادر خانواده و دختران هر روز میان خرمنهای جارو مینشیند و به قول خودش گیاه جارو را پر میکند، یکی از پسران خانواده خوشهها را دسته دسته روی سنگ گوشه حیاط میکوبد تا دانههای گیاه بریزد، پسر دیگر خانواده هم که وظیفه دسته دستهکردن خوشهها را برعهده دارد.
در مرحله بعدی جارو به دست آقا کریم میرسد و او سره را از ناسره تشخیص میدهد و عیار هر گیاه را میسنجند.
بافت جارو مراحل زیادی دارد و این داستان قرار نیست از چگونگی تولید آن بگوید بلکه هدف چگونگی رونق جاروبافی در این روستا و آشنایی با مشکلات آنها است.
جاروبافی چگونه در این روستا رونق گرفت؟
کریم: این موضوع که از چه زمانی این منطقه به قطب جاروبافی تبدیل شده است، برمیگردد به اینکه برخی قدیمیها میگویند تخمهای جارو از کشور همسایه آورده شده و در زمینها کاشته شده است.
این بذرها خیلی زود بارور شدند و طولی نکشید که زمینها پر از محصول شد و کشت جارو و جاروبافی رونق گرفت.
پدربزرگ بنده هم از اولین افرادی بودند که گیاه جارو را کاشتند و جاروهای تولیدی این منطقه را در مناطق مختلف خراسان شمالی و کشور فروختند.
گفته میشود بعدها همه افراد این منطقه، جاروبافی را بهعنوان شغل انتخاب کردند و محصولات روز به روز افزایش پیدا کرد.
برخی از افرادی که در گذشته برای پیدا کردن کار به خارج از استان مهاجرت کرده بودند، برای کار به روستا بازگشتهاند.
چند نفر در روستا مشغول جاروبافی هستند؟
کریم: این روستا حدود ۴۰۰ خانوار دارد که ۷۰ درصد از آنها در این حرفه فعالیت میکنند و اگر اهل کار باشی تقریبا بهانهای برای بیکاری در این روستا وجود ندارد.
همه خانهها کارگاهی برای تولید جارو دارد و صفر تا صد تولید این محصول را اعضای خانوادهها انجام میدهند، اگرچه هنگام دروی جارو برای سریعتر انجام شدن کارها چند نفر به صورت روزمزد مشغول به کار میشوند.
امروزه بسیاری از زنان روستای ملاحسن در کنار فرزندان و همسران خود به کار جاروبافی مشغول هستند تا آنجا که اگر زنی در این کار مهارت پیدا کند، میتواند روزانه حدود ۱۰۰ جارو را با سیم و نخ پلاستیکی ببندد و به سفارشدهنده تحویل دهد.
آنچه که جای خوشحالی دارد، این است که جوانان هم در کنار ما دستی در تولید و فروش این محصولات دارند و همچنان ادامهدهنده راه اجداد خود هستند.
به نظر بنده در این روستا فرد بیکار وجود ندارد و در بعضی از کارگاههای جاروبافی که تعداد آن به ۲۰۰ عدد میرسد، کارگرهای روستاهای اطراف نیز مشغول به کار شدهاند.
از سختی کار خود بگویید، آیا از حرفه خود راضی هستید؟
کریم: به نظر من کار آسانی وجود ندارد و هر شغلی سختیهای خاص خودش را دارد.
جاروبافی نیز کاری فیزیکی است و معمولا در پایان هر روز بسیار خسته میشویم و توانایی انجام هیچ کاری را نداریم، اما همینکه برای پیدا کردن شغل در شهرهای دیگر سرگردان نیستیم و در کنار خانواده خود هستیم، بسیار خوشحال کننده است.
با این وجود درباره چالشهای فروش این محصول باید بگویم معمولا بیشتر خانوادهها به دلیل کمبود فضای انباری، ناچار میشوند محصولات خود را سریعتر به فروش برسانند و این موضوع گاهی باعث ضرر به کار آنها میشود.
۸۰ درصد از تولیدکنندگان جارو در این روستا با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند و ناچار هستند هرچه سریعتر جاروهای تولید شده را با قیمت کمتری بفروشند که اگر فضای کافی وجود داشت، محصول خود را نگه میداشتند و با قیمت مناسب به فروش میرساندند.
برای حل این مشکل نیاز است جهاد کشاورزی و دیگر سازمان های متولی تسهیلاتی را به ما اختصاص دهند تا با ساخت انبار و سوله بتوانیم محصولات را با قیمت منصفانه و در زمان مناسب بفروشیم.
آیا تولیدات شما تنها مصرف داخلی دارد؟
کریم: تولیدات جارو معمولا مصرف داخلی دارد و به سراسر کشور صادر می شود اما مقصد بذربوجاری خارج کشور نیز است.
به گفته مسوولان سالانه حدود یکهزار تن بذر جارو در اینجا بوجاری می شود که حدود ۵۰۰ تن به خارج کشور صادر می شود.
مقصد بذرهای جاروی بوجاری شده بیشتر به سلیمانیه عراق و ترکیه صادر شده است.
این بذرها به عنوان خوراک دام و طیور استفاده می شود.
هنر جاروبافی روستای ملاحسن خراسان شمالی با شماره ۱۶۸۶ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
جارو از گیاهی که در اصطلاح محلی به آن «ارزن» گفته می شود ساخته یا بافته می شود و در برخی از نقاط خراسان شمالی کشت شده و پس از برداشت، خشک شده و با دست بافته می شود.
خبرگزاری ایرنا
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت