نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
به گزارش جهان بانو، میهمان این هفته شنبه های ندای گیلان یک بانوی هنرمند و نام آشناست. متولدین دهه ۸۰ و ۹۰ گیلانی خاطرات بسیاری با برنامه های او دارند. از کودکی فکر می کرد که در بزرگسالی یک رادیولوژیست می شود؛ این شغلی بود که با سلیقه خانواده او نیز همخوانی داشت. با این […]
به گزارش جهان بانو، میهمان این هفته شنبه های ندای گیلان یک بانوی هنرمند و نام آشناست. متولدین دهه ۸۰ و ۹۰ گیلانی خاطرات بسیاری با برنامه های او دارند. از کودکی فکر می کرد که در بزرگسالی یک رادیولوژیست می شود؛ این شغلی بود که با سلیقه خانواده او نیز همخوانی داشت. با این وجود زمانی که سن و سال بیشتری پیدا کرد، خود را شیفته هنر یافت. سارا خیرخواه از سال ۱۳۸۳ وارد صداوسیمای مرکز گیلان شده است و چندین و چند برنامه را روی آنتن برده است.
این بانوی هنرمند می گوید پسرش تا مدت ها او را با نام هنری اش صدا می زده و حالا بازی های هیجانی و پسرانه با کودک ۶ ساله اش به او انگیزه زندگی می دهد. این مجری تلوزیونی همسرش را یک دوست امین، مشاور قابل اعتماد و یک همراه همیشگی معرفی می کند و می گوید:” افراد موفق به ندرت پا پس می کشند و حوادث زندگی سد راهشان نمی شود بلکه آغاز تحولات را از خود شروع می کنند و اتفاقات را رقم میزنند.” گفتگو با سارا خیرخواه با نام هنری عمه خورشید، مجری توانمند برنامه های کودک و نوجوان گیلان را در ادامه می خوانید:
لطفا خودتان را معرفی کنید مختصری از تحصیلات و فعالیت های خود بفرمایید.
سارا(زهرا) خیرخواه هستم که بچه ها من را با نام هنری عمه خورشید می شناسند؛ متولد ۱۳۶۴ در شهرستان لنگرود. تحصیلات بنده در رشته مترجمی زبان انگلیسی است و در همین رشته نیز فارغ التحصیل شده ام. همکاری بنده با صداوسیمای مرکز گیلان از سال ۱۳۸۳ به واسطه فراخوان تست مجری گری و به عنوان مجری و گوینده آغاز شد.
آغاز به کار بنده با گزارشگری در حوزه خردسال در برنامه هایی مثل تندک و قندک، اتل متل توتوله و آفتاب و مهتاب شروع شد. پس از مدت کوتاهی به دعوت مدیر محترم گروه کودک در برنامه باز باران برای اجرا دعوت شدم و این برنامه از برنامه های بسیار خوب و پرمخاطب شبکه بود.
بعد از آن سال ها در برنامه های نوجوان شبکه مانند برنامه نیمکت، پنجره، مسابقه گل و گلدون و مسابقه زنده شکوفه های ساحلی به عنوان مجری حضور داشتم. همچنین در سال های متوالی در برنامه های زنده عیدانه همچون رنگین کمان، گل همه رنگش خوبه و گل اومد بهار اومد فعالیت داشتم. سلام سلام ستاره، جنگل دوستی و در حال حاضر گول محله برنامه هایی هستند که اجرای آن ها را در دست دارم. در کارنامه کاری بنده فعالیت هایی همچون مجری دیدار مردمی ریاست جمهوری، اجرای بیست و چهارمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان همدان به نام جشن پروانه ها و همکاری با شبکه دو و جام جم نیز به ثبت رسیده است.
همچنین در سال های ۹۶ و ۹۷ به عنوان مجری شاخص در ارزیابی برنامه های کودک معاونت سیمای استان ها برگزیده شدم.
ازکودکی چه آرزویی داشتید و آیا از جایگاه امروزتان راضی هستید؟
از کودکی پر انرژی و فعال بودم و به کسب تجربه در زمینه های گوناگون علاقه داشتم. دوستان و همبازی های بسیاری داشتم و در کل می توان گفت که روابط اجتماعی خوبی داشتم. در حوزه فرهنگی مدارس و ادارات آموزش و پروش نیز فعالیت های بسیاری داشتم.
دانش آموز درس خوان و منضبطی بودم و به همین علت هم همواره از تحصیل در مدرسه ای که مادرم در آنجا ناظم بود محروم بودم. مادرم در آن زمان می گفت: ” تو درسِت خوبه باید یاد بگیری مستقل باشی و مثل بقیه تحصیل کنی.” مادرم کمی سخت گیر بود و شاید به دلیل همه آن سخت گیری ها باشد که در حال حاضر در این مرحله از زندگی ایستاده ام.
در کودکی همیشه تصورم این بود که متخصص رادیولوژی بشوم و این شغلی بود که با سلیقه خانواده ام همخوانی داشت. حتی در دوران تحصیل در مدرسه رشته تحصیلی ام علوم تجربی بود، اما در نهایت به عرصه هنری ورود پیدا کردم. تخصص بنده اجرا در تلویزیون است و در تمام این سال ها هرگز از انجام این کار خسته نشدم. اجرای صحنه برایم بسیار دوست داشتنی است و تماشای مخاطبینم یکی از بهترین لحظات زندگی ام هستند.
در کنار اجرا در زمینه گویندگی، نویسندگی و تدریس فن بیان و ارتباطات موثر در حوزه کودک و نوجوان فعالیت دارم. باید به این نکته اشاره کنم که از جایگاه امروزم راضی و خوشحال هستم. با این وجود اعتقاد دارم که هنوز برای رسیدن به هدف هایی که در سر دارم راهی طولانی در انتظار من است.
کار با کودکان همیشه پرازخاطره است، نظر شما در این باره چیست؟
دقیقا همینطوراست. اگر یک مجری با عشق و علاقه وارد دنیای کودکان نشود و با آنها زندگی نکند، هرگز نمی تواند در این عرصه با موفقیت عمل کند حتی اگر از نظر گفتار و یا چهره و یا تسلط بر کار بی نقص باشد. یک مجری کودک باید اصول همزبانی و تاثیرگذاری را به درستی رعایت کند و هر کلامش برای کودک باور پذیر باشد.
باور کنید کار برای کودکان امروز با همه جذابیت هایی که در این عرصه هنری وجود دارد، بسیار سخت و چالش برانگیز است. برای بچه های نسل امروز که بخش اعظمی از کودکی آن ها با بازی های رایانه ای سپری می شود، ممکن است تماشای بسیاری از برنامه های صدا و سیما جذاب نباشد و این مسئله کار را برای ما بسیار دشوار می کند. ما مجبور هستیم انرژی بیشتری صرف کنیم تا کودکانمان را از تک رو بودن یا ایزوله بودن دور کنیم.
من به تجربه به این موضوع پی برده ام که هر چقدر با مخاطب خود صمیمی تر باشیم، شانس بیشتری نیز برای ارتباط با او پیدا خواهیم کرد. نباید به صورت شعاری و کلیشه ای عمل کنیم و در یک کلام برای بچه ها جذاب، ظریف و عمیق کار کنیم.
خاطره ای از اجرا های تان هست که بخواهید برای مخاطبین تعریف کنید؟
کار کودک و اجرا برای بچه ها سرشار از خاطرات و چالش های بامزه است. من یک پسر ۶ ساله به نام مانی دارم که به دلیل مشغله کاری ساعت های بسیاری را در طول روز با پدر و مادرم سپری می کند و خانواده ام برای اینکه مانی جای خالی من را حس نکند، مدام برنامه هایم راضبط می کردند و برای مانی می گذاشتند.
مانی تا زمانی که بزرگتر شد من را به عنوان عمه خورشید می شناخت و در خانه مرا با این اسم صدا می کرد. یک بار مانی را با خودم به محل کار بردم، برای همه بچه ها جایزه خریدم و یک جایزه هم برای پسرم. زمانی که داشتم جایزه ها را بررسی می کردم، دیدم یک جایزه کم است. بنابراین رفتم و جایزه مانی را برداشتم و به آن بچه که داشت گریه می کرد دادم. بچه آرام شد و من هم خوشحال. یک دفعه دیدم یک نفر داد می زند عمه خورشید عمه خورشید من جایزه ندارم، گفتم: یا خدا الان جایزه از کجا بیاروم به این یکی بدهم و آرامش کنم. برگشتم دیدم مانی پسرم فریاد می زند عمه خورشید مگر با شما نیستم جایزه ام نیست من هم جایزه می خواهم….
خلاصه اینکه بعد از برنامه رفتیم اسباب بازی فروشی و حسابی من را از خجالت جایزه اش در آورد.
برای زنان و دختران گیلانی که در در مسیر پیشرفت و ارتقا جایگاه اجتماعی تلاش میکنند چه توصیه ای دارید؟
برای زنان و بانوان غیرتمند سرزمینم موفقیت، سلامتی و شادکامی را آرزو می کنم. در جایگاهی نیستم که به دیگران توصیه کنم، اما همان طور که می دانید می گویند افراد موفق به ندرت عقب نشینی می کنند و نمی گذارند که حوادث مانع موفقیت آن ها شود. آن ها خود دست به کار می شوند و اتفاقات را رقم می زنند.
یادمان باشد همه انسان های موفق و خاص در دوران خودشان پیش رو بوده اند. آنها راهی متفاوت برای حل مسائل پیدا می کردند و آن را انجام می دادند. اگر این افراد به جای آن که دنیا را تغییر بدهند، اجازه داده بودند دنیا آن ها را تغییر بدهد اصلا به این جایگاه نمی رسیدند.
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت