کارشناس لبنانی: ملت ایران، ارائه دهنده الگوی مقاومت و استواری

نویسنده، پژوهشگر و متفکر حوزه اندیشه دینی و سیاسی لبنانی گفت: ملت ایران در مواجهه با تجاوز رژیم صهیونسیتی، الگویی از امتی مقاوم، سربلند و استوار را ارائه می‌دهند.

ایمان شمس‌الدین، نویسنده و متفکر حوزه اندیشه دینی و سیاسی لبنانی به دلایل و چرایی بی‌توجهی اسرائیل به قطعنامه‌های بین‌المللی و استمرار تجاوز‌های آن پرداخته است.

به گفته وی احساس غرور و قدرت بیش از حد، اسرائیل را با این توهم که ایران در ضعیف‌ترین حالت خود است به حمله به ایران سوق داد، با این وجود این توهم باعث شد که تل‌آویو و کل سرزمین‌های اشغالی فلسطین به هدفی آسان برای موشک‌های ایرانی تبدیل شوند.

مشروح این مصاحبه در ادامه آمده است:

در روزهای گذشته، جهان شاهد تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی علیه ایران و مردم آن بود؛ به نظر شما، چرا رژیم اشغالگر علیه غیرنظامیان بی‌دفاع در غزه، لبنان و ایران چنین جنایت‌هایی مرتکب می‌شود؟

در ابتدا، همبستگی و حمایت کامل خود را از ملت مقاوم و سرافراز ایران و جمهوری اسلامی استوار در برابر حملات وحشیانه اسرائیل که هیچ قانونی را رعایت نمی‌کند، اعلام می‌کنم.

ریشه این مسئله به فرهنگ، استعمار و بنیاد‌های آن برمی‌گردد؛ غرب و آمریکا از نظر معرفتی به ریشه‌های فرهنگی مبتنی بر باور راسخ به مرکزگرایی غربی اعتقاد دارند که خود را مرکز تمدن، پیشرفت و ارزش‌ها می‌دانند و به بهانه متمدن کردن جهانی که آن را «بربر» می‌دانند، این حق را برای خود قائل هستند که بر منابع جهان سلطه پیدا کنند.

این فرهنگ در گذشته از طریق استعمار نظامی در منطقه ما خود را نشان می‌داد، اما بعد‌ها به شکل استعمار غیرمستقیم ظاهر شد؛ سپس با تشکیل اسرائیل به‌عنوان بازوی گسترده استعماری غرب در منطقه متمرکز شد که از شعار‌های مذهبی برای تثبیت این مرکزگرایی و استعمار مدرن استفاده می‌کند؛ این رژیم از نهاد‌های بین‌المللی که برای خدمت به انسان غربی راه‌اندازی شده‌اند، استفاده می‌کند تا منافع خود را به بهای آسیب زدن به کشور‌های منطقه تامین کند.

این ایدئولوژی، نظام جهانی و نهاد‌های مختلفی را برای خدمت به اهداف و منافع غرب و آمریکا تشکیل داده است؛ حتی به این استعمار نوین از طریق قوانین و قطعنامه‌های سازمان ملل مشروعیت بخشیده است؛ به‌عنوان مثال، سازمان ملل در سال ۱۹۴۵ راه‌اندازی شد و نظام قیمومیت بین‌المللی طبق منشور آن شکل گرفت که کشور‌های مسلط را مسئول مدیریت ملت‌های تحت استعمار و تضمین حقوق آن‌ها در راستای اصل خودمختاری قرار داد، اما از نظر سیاسی و تاریخی، این موضع نتیجه جنگ جهانی دوم بود که نظام جهانی جدیدی را با معیار‌ها و شرایط متفاوت به وجود آورد.

این قطعنامه‌ها تاثیرات مهمی در مشروعیت‌بخشی به استعمار دارند و حتی به آن ظاهری موجه می‌بخشند، با صحبت از «حفظ حقوق» و «مدیریت» بدون تعیین مصادیق مشخص؛ تجربه‌های تاریخی استعمار این وضعیت مبهم را ثابت می‌کند، چراکه همواره برخلاف توصیه‌های سازمان ملل بوده‌اند.

برای فهم آنچه ما را به این وضعیت رسانده، باید تعداد دفعات نقض قوانین بین‌المللی، معاهدات حقوق بشر و قطعنامه‌های سازمان ملل توسط آمریکا و کشور‌های غربی را مورد بررسی قرار دهیم؛ این تعداد، به‌خصوص بعد از ۷ اکتبر، بسیار زیاد است.

اسرائیل با حمایت آمریکا و غرب، به تمام معاهدات و قطعنامه‌های سازمان ملل بی‌توجهی کرد و آمریکا بعد از عملیات طوفان الاقصی قدرت الزام‌آور این قوانین را بی‌اثر کرد که باعث هرج‌ومرج در منطقه شد.

در این شرایط نابه‌سامان، اسرائیل مانند هیولایی به کشورهای منطقه حمله‌ کرد و با حمایت غرب و اکثر کشور‌های عربی، غزه را به باتلاقی تبدیل کرد که در آن با تمام وجود به جنایت و وحشی‌گری علیه مردم پرداخت؛ علی‌رغم تعداد زیاد محکومیت‌هایی که علیه اسرائیل صادر شد، نهاد‌های بین‌المللی نتوانستند جلوی این وحشیگری را بگیرند.

اما حمایت آمریکا، با استفاده از نفوذ جهانی خود به‌عنوان یک قدرت بزرگ، سدی برای محافظت از وحشیگری اسرائیل به وجود آورد و مانع از مهار این هیولا شد؛ در نتیجه غرور و احساس قدرت بیش از حد، اسرائیل را به حمله به ایران سوق داد، با این توهم که ایران در ضعیف‌ترین حالت خود است و می‌توان آن را به‌عنوان حامی جنبش‌های مقاومت از بین برد، اما این توهم باعث شد که تل‌آویو و سراسر اسرائیل به هدفی آسان برای موشک‌های جمهوری اسلامی تبدیل شوند.

اسرائیل از اهدافی مثل ضربه زدن به مراکز هسته‌ای و موشکی ایران سخن می‌گوید، اما به‌وضوح زیرساخت‌ها، موسسه‌های رسانه‌ای و بیمارستان‌ها را هدف قرار داده است و تعداد زیادی از شهدا زنان و کودکان بوده‌اند؛ این تناقض چیست؟ یا به عبارت دقیق‌تر، هدف از این اقدام‌ها چیست؟

طبیعی است که رژیم صهیونسیتی چنین اقداماتی انجام دهد، چراکه در غزه هم به بهانه حضور حماس در موسسه‌های مدنی و بیمارستان‌ها، همین کار را انجام داد و در لبنان نیز به بهانه نابودی تسلیحات مقاومت، به تمام مراکز خدماتی مانند مدارس، ایستگاه‌های برق و انرژی و بیمارستان‌ها حمله کرد و آن‌ها را از بین برد، بدون اینکه نیرویی بازدارنده مانع آن شود.

این رژیم از حمایت همه‌جانبه آمریکا و غرب برخوردار است؛ حتی قوانینی در غرب برای کاهش آزادی‌ها به بهانه «یهودستیزی» وضع شد که هیچ مبنایی در نظام معرفتی ندارد و ابداعی کاملا غربی برای خدمت به منافع استعمار است؛ شعار جهانی مطرح‌شده این بود: «حق اسرائیل در دفاع از خود»؛ این هدف‌گیری عمدی غیرنظامیان بخشی از نبرد «از بین بردن آگاهی» است که اسرائیل در ذهن ملت‌ها پیش می‌برد، تا این ایده را به وجود آورد که دولت یا مقاومت ایران مسئول هدف قرار گرفتن غیرنظامیان هستند، چراکه توانایی‌های نظامی خود را در بین افراد غیرنظامی پنهان می‌کنند.

هدف، تأثیرگذاری بر ناخودآگاه مردم است تا از فکر مقاومت علیه اسرائیل و حمایت از افرادی که مقاومت می‌کنند، دور شوند؛ این یک عملیات «سوزاندن آگاهی» است که برای نابودی اراده و حتی ایده مقاومت علیه استعمار در کشورهای منطقه طراحی شده است؛ اسرائیل آخرین نمود باقی‌مانده از میراث استعمار نظامی در منطقه ماست و می‌خواهد به وجود خود در ذهن ملت‌ها مشروعیت ببخشد تا به بخشی طبیعی از این منطقه تبدیل شود.

در نتیجه، بخشی از هدف‌گیری غیرنظامیان و مرتبط کردن آن در ذهن مردم با از بین بردن سلاح‌ها و کشتن مبارزان، یک نبرد معرفتی است که بخش بزرگی از آن به ایدئولوژی وحشیانه صهیونیستی بازمی‌گردد که علیه ملت‌ها، به‌خصوص ملت‌های مقاوم که جرأت رویارویی با آن را دارند، اعمال می‌کند.

پیام شما به مردم ایران در این روز‌های تجاوز صهیونیست‌های تروریست چیست؟

در ابتدا، صمیمانه به مردم ایران به خاطر شهدای‌شان تسلیت می‌گویم، برای آن‌ها رحمت الهی و برای مجروحان شفای عاجل و برای نیرو‌های مسلح و رزمندگان موفقیت و پیروزی بر دشمن را آرزو می‌کنم؛ سپس با عشق و محبت عمیق از آن‌ها تشکر می‌کنم، زیرا این ملت امروز نمونه‌ای برجسته از مقاومت و ایستادگی است و آخرین سنگر مقاومت به شمار می‌رود؛ آن‌ها با فداکاری‌های بزرگی که تاریخ آن را ثبت خواهد کرد، در این مسیر پیش می‌روند؛ از خداوند می‌خواهم که ایران را در برابر رژیم صهیونیستی و حامیانش به پیروزی برساند، شهدای‌شان را رحمت کند، مجروحان‌شان را شفا دهد و به آن‌ها لطف نماید؛ آن‌ها کاری بزرگ برای این امت انجام می‌دهند و الگویی از امتی استوار، مقاوم و سربلند ارائه می‌دهند که مفهوم کرامت، عزت و ضدیت با بردگی و ذلت را درک کرده است؛ آن‌ها ملتی توانمند و خودکفا هستند و ثابت کرده‌اند که سربلند، مقاوم، وطن‌پرست و عاشق خاک، تمدن و تاریخ خود هستند و برای آن از جان و مال خود می‌گذرند.

 

خبرگزاری میزان