خود روایتگری زنانه: بازتعریف هویت و روایت در ادبیات معاصر

خودزندگی‌نگاری زنانه، با روایت‌های شخصی و منحصر به فرد از زندگی زنان، در طول تاریخ به شکلی مستمر در حال تحول و گسترش است.

در نمونه‌های اندکی از روایتگری زنانه، به زندگی افرادی پرداخته می‌شود که تنها دلیل شهرتشان، شناخته شدن توسط مردم است. این آثار، مانند داستان پاریس هیلتون، الگوهای تکراری در زندگی و روایت را به نمایش می‌گذارند.

روایتگری زنان، موضوعی نوظهور نیست. از زمانی که زنی قلم به دست گرفته و داستان شخصی خود را از زندگی و تجربیاتش بر روی کاغذ آورده، روایتگری زنانه آغاز شده و این روند همچنان ادامه دارد. در دوران معاصر، این نوع روایتگری به اشکال نوین و متنوعی درآمده که سوژه‌ی خودزندگی‌نامه‌ای زنانه را در موقعیت‌های مختلف قرار می‌دهد. «خودِ زنانه» که در این قالب‌ها نمایان می‌شود، با آنچه در دوران پیشامدرن مشاهده شده، متفاوت است و راه‌های مختلفی برای ظهور پیدا می‌کند.

با وجود این‌که در طول تاریخ، مردان به طور کلی فرصت بیشتری برای بیان قصه‌های خود داشته‌اند، زنان نیز همواره راهی برای روایتگری خودزندگی‌نامه‌ای پیدا کرده‌اند؛ خودنگاری‌هایی که تمرکز آن‌ها بر «خود بودن» یا «کسی بودن» است. روایتگری زنانه حول محور «خودِ زنانه» می‌چرخد و موضوعات خودزندگی‌نامه‌ای در هر دوره، به تناسب وضعیت‌های اجتماعی و فرهنگی خود، از سبک‌های مختلف روایتگری بهره می‌برند.

در مورد اینکه این روایتگری زنانه از چه زمانی و در کجا شکل گرفته، توافقی وجود ندارد، اما فراتر از زمان و مکان، آنچه بیش از همه اهمیت دارد، روایت‌های خودنگاری است؛ روایت‌هایی که نه تنها نام یک زن را بر خود دارند، بلکه واژه‌های به کار رفته در این خودنگاری‌ها نیز بار معنایی و داستانی زنانه دارند و می‌توان احساس یک زن را در لابه‌لای کلمات آن حس کرد.

کتاب «ادبیات من» به عنوان یک اثر پژوهشی جامع درباره‌ی ژانر خودزندگی‌نامه و انواع مختلف روایت «خود» به بررسی تاریخچه، نظریه‌ها، رویکردهای انتقادی و اشکال مختلف روایت «خود» در قالب‌ها، سبک‌ها و رسانه‌های گوناگون می‌پردازد. «سدونی اسمیت» و «جولیا واتسون» در این کتاب، علاوه بر معرفی شصت ژانر خودزندگی‌نامه‌ای، به بررسی تفاوت‌ها و شباهت‌های ژانرهای مهم این حوزه مانند خاطره‌نگاری، خودزندگی‌نامه‌نویسی، تاریخ شفاهی و یادداشت روزانه می‌پردازند و با استناد به آثار ادبی، سینمایی و هنری متعدد، هر یک را توضیح می‌دهند.

زنان و خوراک‌نگاری

از زمانی که کتاب‌های آشپزی و یادداشت‌های روزانه درباره‌ی غذا وجود داشته، غذا همواره موضوع روایت بوده است، اما امروزه در بسیاری از حوزه‌های خودزندگی‌نگاری، خاطره‌پردازی‌های مرتبط با غذا توجه بسیاری را جلب کرده و امکان تفکر در مورد تعامل تولید و مصرف را فراهم کرده‌اند. «خوراک‌نگاری» واژه‌ای است که روسالیا بائینا برای ژانری که به خوانندگان لذت‌های خوشمزه و «غذا» را ارائه می‌دهد، پیشنهاد می‌کند تا به بازنگری «خود» بپردازند.

برخی از خاطره‌پردازی‌ها داستان تهیه غذا و لذت بردن از آن را با کشف استعدادی خاص ترکیب می‌کنند. جولیا چایلد داستان سفرهایش را با روایت تألیف یک کتاب آشپزی که با کمک شخصی دیگر نوشته، در هم می‌آمیزد؛ کتابی که برای او شهرت جهانی به ارمغان آورد. روث رایشل در خاطره‌پردازی‌های خوراک‌نگارانه‌اش از تسکین آلام بزرگ‌سالی در خانه‌ای ناهمگون در دهه‌ی ۱۹۵۰ با لذت آشپزی و غذا خوردن می‌گوید و به تبدیل شدن به یک آشپز ماهر اشاره می‌کند. رایشل برای بهبود رژیم غذایی مخاطبانش، دستور پخت برخی غذاها را به داستان خود اضافه می‌کند، مانند دستور پخت خوراک سبزیجات که یادگار دورهمی‌هایش با همسایه‌ها در شهر برکلی است. خاطره‌پردازی‌های غذایی به نیاز خوانندگان برای تعریف مجدد خود پاسخ می‌دهند و با توصیف لذت‌ها و پخت غذاهای خوشمزه، خواننده را به تجربه‌ی وقایع ارائه شده در متن دعوت می‌کنند.

چرخه زندگی در روایتگری زنانه

معمولاً روایت‌های خودزندگی‌نامه‌ای در میانه یا انتهای زندگی نوشته می‌شوند و داستانی خطی را از کودکی تا حال روایت می‌کنند. همه‌ی خاطره‌پردازانی که درباره‌ی بدن، فرایند پیری و مراحل پایانی زندگی نوشته‌اند، پیری را به عنوان فقدانی مطلق نمی‌نگرند. به‌ویژه در روایتگری زنانه، در مورد چرخه‌ی زندگی، هم به مزایای برخی جنبه‌های سالخوردگی و تغییر جایگاه خانوادگی از کودک به سالمند توجه می‌شود و هم به تجربیات نویسندگان این آثار از محدودیت‌های موجود در گفتمان‌های فرهنگی درباره‌ی بدن زنانه در حال پیری.

مفهوم سالخوردگی از دید زنان با داستان‌های فرهنگی درباره‌ی از دست دادن جذابیت جنسی و «عجوزگی» مرتبط است. با این حال، استفاده‌ی روزافزون از داروها و تکنولوژی‌های ضد پیری، روایت جنسیتی شده‌ی افول در سنین بالا را تغییر داده است. به‌عنوان‌مثال، جین فاندا زندگی‌نامه‌اش را به سه بخش تقسیم کرده و بخش پایانی آن را که به بررسی آگاهانه‌ی زندگی‌اش در آینده می‌پردازد «آغازها» نامیده است. فاندا به شهرت و کشمکش‌های روحی خود می‌اندیشد که به عنوان دختری محروم از عشق پدری شناخته می‌شود؛ پدری که بازیگر معروفی بود و هویتش را بارها از طریق روابط نامشروع با چهره‌های سرشناس و نهایتاً با تغییر مذهب بازسازی کرد. بدین ترتیب، فاندا روایت عاملیت از طریق سالخوردگی را جایگزین روایت افول و تباهی می‌کند. نوشتن درباره‌ی پیری در قالب داستانی از سن آگاهی، راهی برای بازنویسی فرهنگی چرخه‌ی زندگی است.

زندگی چهره‌های مشهور

هر سال ده‌ها خودزندگی‌نامه از چهره‌های مشهوری مانند قهرمان‌های ورزشی، هنرمندان دنیای موسیقی، ستاره‌های سینما، قهرمان‌های نظامی و دیگر شخصیت‌های اجتماعی منتشر می‌شود. این کتاب‌ها معمولاً با کمک سایه‌نویسانی نوشته می‌شوند که ممکن است شناخته شده یا ناشناس باشند.

در عصر حاضر که زمانه‌ی کالاسازی فرهنگ است، صنعت روبه‌رشد خودتبلیغی، کسب درآمد چهره‌های مشهور از رونق ژانر خاطره‌پردازی را تضمین می‌کند. برخی از این آثار عطش خوانندگان به شایعات و غرق شدن در دنیای خیالی مواد مخدر، روابط جنسی و شهرت را ارضا می‌کنند. بسیاری از این کتاب‌ها فقط برای تبدیل شهرت زودگذر به سرمایه نوشته شده‌اند و احتمالاً به دنبال حفظ آن نیز هستند. برخی دیگر، به‌ویژه در خودزندگی‌نگاری‌های قهرمانان ورزشی، به دنبال ارائه‌ی سرمشق مثبت برای جوانان، به‌ویژه دختران و پسران رنگین‌پوست هستند.

در موارد معدودی از روایتگری زنانه، به زندگی کسانی پرداخته می‌شود که تنها دلیل شهرتشان این است که مردم آن‌ها را می‌شناسند. در این آثار، مانند داستان پاریس هیلتون، زندگی و قصه الگوهای تکراری را به نمایش می‌گذارند.

خودزندگی‌نگاری چهره‌های مشهور می‌تواند به عنوان معادلی ادبی برای جای دست افراد معروف در پیاده‌روی پردیس سینمایی چینی گراومان در لس‌آنجلس تلقی شود و نشان‌دهنده‌ی تمایل به نشانه‌ای جاودان از بدن در لحظه‌ای خاص باشد. شاید این خودزندگی‌نگاری‌ها، خوراکی وسوسه‌انگیز و خوشایند برای فرهنگی باشند که شیفته‌ی شخصیت‌های سرکش و تجمل‌پرست است. اما توجه فزاینده‌ی همایش‌ها و جستارها به افزایش زندگی‌نامه‌های چهره‌های مشهور در سطح جهانی نشان می‌دهد که این متون می‌توانند به عنوان ابزاری برای پژوهش‌های فرهنگی درباره‌ی مفهوم «کسی بودن»، زندگی روزمره و فانتزی‌های جمعی مورد استفاده قرار گیرند.

تیتر قزوین