نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
از خودبیگانگی به نام تجدد
کتاب تعاملات زنان ایرانی با دنیای غرب، نوشتۀ خانم هانیه جوانمردی اثری است با رویکردی فمینیستی که تلاش دارد وضعیت تاریخی زنان ایرانی را در فاصلۀ جنگ جهانی اول تا دوم روایت کند. این اثر که توسط انتشارات ندای تاریخ منتشر شده، وضعیت زن ایرانی پیش از تجدد را اسفبار توصیف میکند. به گفتۀ این کتاب، زن ایرانی پیش از پهلوی، بیچاره، مهجور و فاقد تمام حقوق اساسی خود بوده است.
نویسنده یگانه راه پیشرفت و رسیدن به سعادت برای زنان ایرانی، الگوگیری از غرب و پیروی از زنان غربی در تمام شئون زندگی میداند.
این کتاب به بررسی روند و زمینههای شکلگیری و ترویج اندیشههای فمینیستی در ایران میپردازد و بهویژه از نقش کنشگران فمینیستی و متجدد در این زمینه سخن میگوید. نویسنده همچنین از زمینههای شکلگیری تعاملات مختلف میان زنان ایرانی با زنان غربی و آشنایی آنها با سبک زندگی و اندیشههای غربی سخن میگوید.
از بهشت آرمانی غرب تا تحقیر فرهنگ ایرانی
این کتاب با رویکردی فمینیستی نگاشته شده و به وضوح یک اثر غربزده است. کتاب به حدی یکسویه به مسائل نگاه کرده که خواننده گمان میکند یک غیرایرانی این اثر را تالیف کرده است چرا که نویسنده معتقد است زنان ایرانی در بدبختی و فلاکت تمام بودند و هیچ ظرفیت مثبتی در فرهنگ ایران برای پیشرفت وجود نداشت و تنها راه سعادت جامعۀ ایرانی به ویژه زنان پیروی و الگوبرداری از غرب بوده است. در مقابل، غرب را بهشت برین و زنان غربی را سعادتمند جلوه داده و تصویری آرمانی از دنیای غرب ساخته است.
مبلغان مسیحی یا استعمارگرانِ خیرخواه؟
شیفتگی نویسنده به غرب تا آنجاست که حضور مبلغان مسیحی در ایران و تأسیس مدارس توسط آمریکاییها را مثبت ارزیابی میکند. او که غربیها را خیرخواه و یکپارچه فضیلت میداند، حضور آنها را صرفا با نیت انجام اقدامات انساندوستانه تفسیر میکند. در حالی که امروزه بر هیچ ملتی پوشیده نیست که کشورهای استعمارگر جز به نیت استعمار فرهنگی، اقتصادی و سیاسی پا به کشور دیگری نمیگذارند.
نویسنده در جایی از کتاب، در تمجید از زنان غربی که به ایران آمده بودند، از غذا دادن مدارس انگلیسی به مردم ایران در زمان قحطی سخن میگوید، اما جالب است که متوجه نیست عامل قحطی در ایران، خود انگلیس بوده است.
رضاخان، ناجی زنان یا مأمور پروژه تجدد؟!
بنا بر ادعای نویسنده در دورۀ قاجار عمدۀ زنان مهجور و منزوی و فاقد حقوق اولیۀ خود از جمله حق تحصیل بودند. فضای مشروطه و جریان مشروطهخواهی زمینهای برای حضور اجتماعی زنان فراهم کرد و زنان در این دوران بهصورت خودجوش و غیرسازماندهیشده مشارکتهایی در وقایع سیاسی داشتند.
او بیان میکند که با روی کار آمدن رضاخان، پروژۀ متجدد کردن ایران شروع شد و برنامههای رضاخان در این دوره منجر به تغییرات زیادی در وضعیت زن ایرانی شد و اکثر فعالان حقوق زن، او را به خاطر اقداماتش ستایش میکنند.
به وضوح روشن است که یکی از اهداف این کتاب تطهیر حکومت پهلوی است؛ چرا که نادیده گرفتن سرکوب، خشونت و تحمیل سیاستهایی چون کشف حجاب، نمیتواند امری اتفاقی باشد. خانم جوانمردی تلاش میکند تا با ترسیم یک چهرۀ غیرواقعی از رضاخان، او را به عنوان ناجی زنان ایرانی از تحجر به بهشت برین تجدد نشان دهد و هدف اقدامات او را رساندن زنان ایرانی به آزادی، رفاه و حقوق ازدسترفتهشان میداند. در حالی که بسیاری از اقدامات وی نه از سر دغدغه برای حقوق زنان، بلکه در چارچوب پروژهی متجددسازی ایران، آمرانه و اقتدارگرایانه انجام شد.
کشف حجاب: رهایی یا سرکوب؟
خانم جوانمردی حتی کشف حجاب را امری مثبت و در خدمت به زنان میداند تا جایی که این اقدام را نقطۀ عطف اقدامات اصلاحی رضاخان دربارۀ زنان میداند.
نویسنده معتقد است برداشتن حجاب زنان برای پیشرفت ایران ضروری بوده، چرا که حجاب مانع فعالیت اجتماعی آنها بوده است. البته کتاب از ظلمی که در جریان این تصمیم بر زن مؤمن ایرانی رفت، هیچ سخنی به میان نمیآورد.
در روایت خانم جوانمردی، هیچ نشانی از درد و رنج زنانی نیست که تنها بهدلیل پایبندی به باورهای دینیشان حتی از حضور در خیابان محروم شدند.
دین و سنت: مانع پیشرفت یا ظرفیت نادیدهگرفتهشده؟
کتاب در بررسی زمینههای شکلگیری فمینیسم، بهطور ویژه به بررسی نقش نهاد دین و سیاست میپردازد.
نویسنده ریشههای فمینیسم در ایران را متفاوت از غرب و عمدۀ آن را محروم بودن زنان از حقوق خود میداند، اما بارها به این نکته اشاره میکند که اسلام، مانع متجدد شدن جامعۀ ایران، بهویژه زنان بود و نگرشهای دینی را از موانع جدی پیشرفت زنان در آن دوره میداند.
او حتی اعتراض زنان به واگذاری توتون و تنباکو را که در پی فتوای میرزای شیرازی انجام گرفت، یک اقدام ملی معرفی میکند، نه مذهبی.
فمینیسم در ایران؛ وارداتی یا بومی؟
یکی از فصول کتاب به معرفی زنانی اختصاص دارد که در مدارسی تاسیس شده توسط غربیها در ایران تحصیل کرده یا برای ادامه تحصیل به اروپا و آمریکا رفته بودند.
این زنان که غالباً از طبقهی اشراف و خانوادههای نزدیک به دربار بودند، پس از بازگشت به ایران، فعالیتهایی در حوزه زنان آغاز کردند که متأثر از آموزهها و ارزشهای غربی بود. از جمله اقدامات آنها میتوان به تأسیس مدارس به سبک غرب، راهاندازی نشریات و مجلات ویژه زنان، تشکیل انجمنهای زنان، و تأسیس سالنهای تئاتر اشاره کرد.
نکته مهم در بررسی این فعالیتها، پایگاه اجتماعی محدود این زنان و فاصله آشکار آنها با بدنه جامعه زنان ایرانی آن دوران است. برخی از دغدغهها و مطالبات مطرحشده در این مجلات و انجمنها، بیش از آنکه ریشه در واقعیتهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی اکثریت زنان ایرانی در آن زمان داشته باشد، بازتابی از اندیشههای وارداتی این زنان بود. به همین دلیل، این جریان بیش از آنکه یک جنبش بومی و برخاسته از درون جامعه ایران باشد، در قالب الگویی تقلیدی از فمینیسم غربی نمود پیدا کرده است.
نخستین نسل فمینیستهای ایرانی
بخشهایی از کتاب از نخستین فعالان فمینیستی ایران، از جمله صدیقه دولتآبادی، تعریف و تمجیدهای زیادی دارد. نویسنده بهصورت مفصل به شرح چگونگی شکلگیری اندیشههای فمینیستی در این زنان، تعاملات آنان با دنیای غرب و اقدامات آنها میپردازد.
خانم جوانمردی بر اساس دیدگاههای متأخرتر فمینیستی، تأکید فمینیستهای نخستین ایرانی بر مقولههای مادری و خانهداری را اقدامی محتاطانه برای حذف و تکفیر نشدن از سوی جریانهای متحجر میداند.
البته این دیدگاه نمیتواند دربارۀ تمام این افراد صدق کند، چرا که بعید است فردی مانند صدیقه دولتآبادی که از مدافعان سرسخت کشف حجاب بوده و حتی وصیت داشته مبنی بر اینکه هیچ زن چادریای در مراسم تدفینش حضور نداشته باشد، از روی محافظهکاری، در تمجید از مادری سخن بگوید.
نگاهی یکسویه و سیاهنمایانه از وضعیت تاریخی زن ایرانی
کتاب تعاملات زنان ایرانی با دنیای غرب در ظاهر کوششی است برای بازخوانی جایگاه زن ایرانی در دوران حکومت پهلوی، اما در باطن، روایت آن بهشدت اسیر نگاهی یکسویه و غربگرا است.
در این روایت، سنت، دین و فرهنگ ایرانی نه تنها ظرفیتی برای ساخت آینده به شمار نمیآیند، بلکه سدی در راه پیشرفت زنان تصویر شدهاند.
در مقابل، سیاستهای دورهی پهلوی و دخالتهای نهادهای غربی، بهمثابه گشایشی نجاتبخش برای زن ایرانی قلمداد شدهاند. این کتاب، با نادیده گرفتن انگیزههای استعماری کشورهای غربی، رویکرد متظاهرانه و ریاکارانۀ حکومت پهلوی و ظرفیتهای عمیق فرهنگ ایران و دین اسلام، گسترش مفاهیمی چون عدالت، آزادی و رشد را به تقلید صرف از غرب فرو میکاهد و از تبیین امکانهای درونی تحول در جامعه ایرانی غافل میماند.
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت