نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در سالهای اخیر حضور زنان در سطوح بالای علمی، مدیریتی و دانشگاهی کشور رشد قابل توجهی یافته است. آمارها نشان میدهد تعداد مدیران زن در دستگاههای اجرایی به حدود ۱۲۰ نفر رسیده و بیش از ۱۴ نفر از آنان در جایگاه معاونان و مدیران ارشد وزارتخانهها فعالیت میکنند. همچنین سهم زنان از اعضای هیأت علمی دانشگاهها از ۱۹ درصد در سال ۱۳۵۷ به ۳۲ درصد در سالهای اخیر افزایش یافته است. با وجود این رشد کمی، زنان هیأت علمی همچنان با چالشهایی در زمینه برقراری توازن میان نقشهای حرفهای و خانوادگی مواجه هستند.
تجربه دشواری در فرآیند جذب و ورود به هیأت علمی
مطالعهای با عنوان «پدیدارشناسی روایت زنان هیأت علمی از توازن کار و زندگی» که توسط سمیه فریدونی و سعیده اسماعیلی انجام شده، ابعاد گوناگون این چالش را بررسی کرده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، فرآیند جذب هیأت علمی برای زنان پیچیده و نامتکی بر ضوابط شفاف است. شرکتکنندگان این مطالعه از فشارهای روانی، فرهنگ پارتیبازی، نبود شفافیت و وابستگی به مناسبات سیاسی بهعنوان موانع جدی در این مسیر یاد کردهاند. همچنین ویژگیهای فردی و پیامدهای ناشی از آنها در این فرآیند نیز نقشی مهم داشته است.
موانع ساختاری، فردی و فرهنگی در مسیر پیشرفت
زنان هیأت علمی در مسیر حرفهای خود با موانع فردی همچون دوری از خانواده، زندگی در شهر محل خدمت و کلیشههای جنسیتی مواجه هستند. در سطح سازمانی نیز چالشهایی نظیر ساختارهای غیرمنعطف، دسترسی محدود به منابع قدرت، حقوق کمتر در برابر کار بیشتر، و قوانین حمایتی ناکافی از جمله مشکلات مهم هستند. افزون بر این، عوامل اجتماعی-فرهنگی چون تفکیک جنسیتی، قضاوتهای جنسیتی و تقسیم نابرابر مسئولیتهای خانگی نیز به فشار مضاعف بر این گروه دامن میزنند.
راهبردهای فردی، سازمانی و سیاستی برای بهبود توازن
پژوهش یادشده به راهبردهایی برای مقابله با این چالشها نیز پرداخته است. زنان هیأت علمی راهکارهایی چون بهرهگیری از حمایت خانواده، برنامهریزی دقیق، کاهش تفریحات، تجرد و کاهش زمان استراحت را تجربه کردهاند. از سوی دیگر، دانشگاهها نیز با ایجاد مهدکودکهای درونسازمانی، حمایت از زنان مدیر، اعطای تسهیلات مقطعی و انعطافپذیری در قوانین تلاشهایی در این زمینه داشتهاند. پیشنهادات راهبردی ارائهشده نیز در دو سطح خرد (درونسازمانی) و کلان (سیاستگذاری ملی) قابل دستهبندی هستند. از جمله این پیشنهادات میتوان به اصلاح قوانین ترفیع، ارتقاء عدالت جنسیتی، کاهش سن بازنشستگی برای زنان و حذف نگاه جنسیتی در سیاستهای آموزش عالی اشاره کرد.
نتیجهگیری: لزوم تحول فرهنگی و قانونی در دانشگاهها
بر اساس دیدگاه فریدونی و اسماعیلی، تحقق توازن کار و زندگی برای زنان هیأت علمی نیازمند تغییرات همزمان در سطح فرهنگی و ساختاری است. آموزش عالی باید با تغییر نگاه نسبت به نقشهای جنسیتی، الگویی برای سایر نهادهای اجتماعی باشد. تقویت فرهنگ نقشهای مشارکتی در خانواده و جامعه، بازنگری در قوانین داخلی دانشگاهها و حمایت از زنان در مسئولیتهای مدیریتی، از مهمترین الزامات این تحول است. دانشگاه بهعنوان یکی از موتورهای تحول فرهنگی میتواند نقطه آغاز تغییراتی عمیق در سطح جامعه باشد.
ایرنا
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت