نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در مقدمه بر دیوان پروین اعتصامی از عبدالحسین زرینکوب آمده: «درباره شیوه شاعری و قالبهای فکری و بیانی پروین، این اندازه میتوان گفت که نشان اصالت در آن، همهجا پیداست. تنوع قالبها و مضمونهای مأخوذ از از حیات هر روزی و شیوه مناظرهپذیری بین اشیای بیجان، مختصات عمده شعر او را رنگ تازهای میدهد و این همه در کلام او از جوشش فکر و از تازگی و اصالت راستین حاکی است.»
بانو پروین اعتصامی شاعری که دیوانی متشکل بر ۵۶۰۶ بیت در قالب قطعه، قصیده، غزل و مثنوی دارد که در دیوانش همچنین شصت و پنج مناظره و دو قصیده هم به چشم میخورد. وی در سال ۱۳۰۳ در آمریکا و در جشن پایان تحصیلی خود، یک سخنرانی با عنوان «زن و تاریخ در باب حقوق زنان» ایراد کرد و در بخشی از سخنرانیاش گفت: «داروی بیماری مزمن شرق منحصر به تعلیم و تربیت است. تربیت و تعلیم حقیقی که شامل زن و مرد باشد و تمام طبقات را از خوان گسترده معروف مستفیض کند.» و در ادامه برای راه چارهاش میگوید: «پیداست برای مرمت خرابیهای گذشته، اصلاح معایب حالیه و تمهید سعادت آینده، مشکلاتی در پیش است. ایرانی باید ضعف و ملالت را از خود دور کرده، تند و چالاک از این پرتگاه عبور کند.»
اشعار پروین از درونیات شخصی به دور است و سیر محتواییاش در سیاست، مبارزه و تحولات اجتماعی است که البته بیانش در شعر با زبانی نرم و سازنده پیش میرود. بانو پروین از دریافت مدال ادبی وزارت فرهنگ آن زمان امتناع کرد و نشان داد که ورود به دربار شاه با شعرهای ظلمستیزش همخوانی ندارد. حتی از تدریس به ملکه و ولیعهد سرباز زد و از این طریق اندیشه و فکر خود را برای شاه و مردمی که شعرش را میخواندند روشن کرد و با شعری مسیر هنریاش را کاملا از دربار جدا کرد:
«گفت چنین، کای پدر نیکرای
صاعقه ما ستم اغنیاست
پیشه انان همه آرام و خواب
قسمت ما درد و غم و ابتلاست
ما فقرا از همه بیگانهایم
مرد غنی با همه کس آشناست
خوابگه آن را که سمور و خزست
کِی غم سرمای زمستان ماست
تیرهدلان را چه غم از تیرگیست؟
بیخبران را چه خبر از خداست؟»
بار زنانگی شعر پروین تا کجاست!
بانو پروین اعتصامی زبان و بیانی فوقالعاده قوی دارد و از نبوغ زبانی برخوردار است و توانایی استفادههای کلامی در ادبیات به وفور از وی دیده میشود. در تعاریف استاد شهریار و ملکالشعرای بهار آمده است: «او اصلا هیجان زده نمیشد. تلقی ما از او یک شاعر شورمند و شورانگیز است.»
نفیسی درباره او میگوید: «پروین هیجانزده نمیشد و همیشه سرش و چشمهایش به سمت پایین بود. هرگز ندیدیم بلند حرف بزند یا هرگز ندیدم که سخن زشتی بر زبان براند.» پروین وقار زنانهاش را در پستوی دوران مدرن و دوران دیکتاتوری گم نکرده است و توصیف خودش از زن را در قالب روحی خودش جلوهگر کرده و از این تربیت روح زنانه خودش را نیز در شعرش ریخته است.
اما نکته مهم در زنانگی اشعار پروین در قیاس با شاعرانی دیگر چون فروغ در این است که آنان هر چند حالتهای مختلف شعر زنانه را روانه اشعارشان کردهاند اما در واقع آنچه خودش را در این اشعار نشان میدهد مدخل تصاحب، خیانت، دوستداشتن و عشقی زمینی است و در واقع از «پرده ستر عفاف و ملکوت» حافظ بیرون آمده و با تعابیری دیگر زن توصیف میشود. در حالیکه در اشعار بانو پروین اینگونه دیده نمیشود. وقتی او درباره مادری شعر میگوید گویا مادر است، وقتی در اشعارش اخلاقمداری رشد میکند بهسان یک معلم خردمند است. پروین در همه احوالاتش زن هست و زنی شاعر است و این مفهوم را صرفا نمیرساند که صرفا روح زنانه شعری او غالب است بر مفاهیم ارزشیِ شعرش. نه! او یک زن شاعر است.
در ادبیات داستاننویسی غرب هم افرادی داریم همچون سیلویا پلات یا آنه سکستون که با وجود زنبودنشان اما نمیتوانیم آثار آنها را به عنوان شعر یک زن تحلیل کنیم. اشعار و هویتی که بار دغدغههای اجتماعی را بر دوش میکشند و نه صرفا شعر زنانه را.
کنشگری در اشعار پروین
بانو پروین شعر میگوید آنهم شعری که برای فهم عموم مردم مناسب باشد و این خودش یک نوع کنشگری با زبان شعر است. در این عصر که مسئله زن بسیار مورد بحث است، شناخت پروین اعتصامی و الگوبودن وی اهمیت زیادی دارد. پروین و کنشگریاش باید شناخته شود. وی ماهیت تقوای خودش را در اشعارش در حالیکه اساتیدش چون بهار و نفیسی لب به سخن نگشودند، در ظلمستیزی به خوبی نشان میدهد و میگوید:
«پرسید زان میانه یکی کودک یتیم
کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست
آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست
پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت
این اشک دیدهٔ من و خون دل شماست»
در اندیشه پروین معیار برتری در دانایی و دین است نه جنسیت و البته از ضعف زنان ایرانی در آن برهه میگفت و به دنبال راه چاره بود. او به فکر بالابردن سطح اندیشه زنان بود و در این راه تلاش میکرد.
مهتا صانعی
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت