مصادیق آزار در مراکز درمانی

یک جامعه شناس درباره طرح آزار جنسی در مراکز درمانی گفت: مطالعات درباره آزار در مراکز درمانی بیشتر متمرکز بر آزار جنسی کارمندان سلامت به‌ویژه زنان توسط مراجعان ‌و بیماران مراکز درمانی و همکاران است و کمتر بر روی آزار جنسی بیماران مطالعه شده است.

در چند روز گذشته دو پرونده درباره تعرض به زنان در اورژانس روایت شده است. هر دوی این پرونده‌ها در محاکم قضایی مورد تایید قرار گرفته و افراد متجاوز حکم گرفته‌اند، یکی مربوط به سال ۱۳۹۶ و دیگری مربوطه به فروردین‌ماه سال جاری. برای جلوگیری از موارد مشابه بهتر است درباره موضوعاتی مانند این اطلاع‌رسانی شود.

سیمین کاظمی، جامعه‌شناس در رابطه با مسائل مربوط به آزار در مراکز درمانی و قربانی‌های احتمالی آن سخن گفته است.

  • آیا ارزیابی‌ای از امنیت مراکز درمانی وجود دارد، قربانی‌های این قبیل آزارها چه کسانی هستند؟

در حال حاضر ارزیابی از آمار دقیق آزار جنسی بیماران توسط کادر درمانی و بهداشتی وجود ندارد و آماری هم در این رابطه منتشر نشده است. در موضوع آزار جنسی بیماران ممکن است به دلایلی مثل ناتوانی، ترس و تحقیرشدگی، شرم و احساس گناه نتوانند تجربه آزار را بیان کنند. به‌خصوص که سازوکار مشخصی برای رسیدگی به این جرایم وجود ندارد و اثبات آن نیز دشوار است. با این وجود جسته و گریخته برخی تجربه خود را از آزار جنسی توسط کادر درمان تعریف می کنند. آزار جنسی بیشتر برای زنان رخ می‌دهد، هر چند باید توجه کرد که کودکان هم ممکن است قربانی خشونت و آزار جنسی شوند. در این بین افراد دارای معلولیت و افرادی که دچار مشکلات روانی هستند نیز ممکن است بیشتر در معرض آزار جنسی قرار گیرند.

*کادر درمان هم قربانی این آزارها می‌شوند؟

کادر درمان نیز مورد آزار و اذیت همکاران، بیماران و همراهان بیماران قرار می‌گیرند که در ایران این موضوع نیز به دلیل حساسیت‌های فرهنگی چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. یک مطالعه مروری در سال ۱۳۹۳  نشان داده که آمار آزار جنسی علیه پرستاران بین ۱.۰۷ درصد تا ۵.۹  درصد در حال تغییر بوده، با این وجود مطالعه مروری دیگری در سال ۱۳۹۸ نشان داد که میزان خشونت جنسی بین ۵.۴ تا ۱۱.۸ درصد است. در مورد این آمار باید توجه کنیم که تنها درباره پرستاران است و شامل دیگر پزشکان ‌و کارکنان نمی‌شود.

*آماری از تجربه موارد آزار در مراکز درمانی در مطالعات جهان وجود دارد؟

مطالعات درباره آزار در مراکز درمانی بیشتر متمرکز بر آزار جنسی حرفه‌مندان سلامت (به خصوص زنان) توسط مراجعان و بیماران مراکز درمانی و همکاران است و آزار جنسی بیماران کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. موضوع آزار جنسی بیماران اخیرا و پس از جنبش می‌تو در جهان مورد  توجه قرار گرفته و تحقیقاتی در مورد آن انجام شده است. به‌عنوان مثال در آلمان پژوهشی انجام شده که ۲.۵ درصد از زنان و ۰.۶ درصد از مردان بالای ۱۴ سال قربانی آزار جنسی توسط کادر درمان شده‌اند یا در پرتغال تجربه آزار جنسی حدود ۱۰ درصد بوده است. در ایران آماری در این باره منتشر نشده است.

*آیا قوانین درباره مواجهه با آزار بیماران در مراکز درمانی بازدارنده است؟

قانون مشخصی درباره آزار جنسی بیماران وجود ندارد. در منشور حقوق بیمار به‌صراحت به این موضوع پرداخته نشده و فقط در بندهایی از آن گفته شده که بیمار می‌تواند در طول معاینات فرد مورد اطمینان خود را همراه داشته باشد. همین‌طور گفته شده که بیمار می‌‌تواند در صورت نقض حقوق خود شکایت انجام دهد. قانون انطباق امور اداری و فنی مؤسسات پزشکی هم وجود دارد که البته بیشتر در جهت اسلامی کردن مراکز پزشکی است و نه جلوگیری از تعرض جنسی به بیماران. یکی دو بند از این قانون می‌تواند از بیمار محافظت کند، به‌عنوان مثال حضور کارکنان همجنس یا شخص مورد اعتماد بیمار در معاینات یا در جابه‌جایی یا انتقال بیمار. اما به دلیل کمبود نیروی انسانی امکان اجرا ندارد.

*فارغ از قانون، از حیث آموزش و اخلاق در پزشکی چگونه می‌شود جلوی این موارد را گرفت؟

باید به کارکنان درخصوص اهمیت نقش و جایگاه‌شان آموزش داده شود. بدانند که اعتماد در مورد حرفه‌‌مند و بیمار امری حیاتی و حساس است و رفتارهایی که به این اعتماد آسیب وارد کند را به آنها گوشزد کنند. کادر درمان از پرستار و پزشک و دیگر کارکنان چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی باید بدانند که بیمار شخصیت و حقوق دارد و لازم است حرمت او حفظ شود. علاوه بر این لازم است با تخلفات برخورد قانونی انجام شود. متأسفانه در ایران آموزش خاصی به کارکنان چه در دوره تحصیل و چه در آموزش‌های ضمن خدمت در مورد بیمار و حقوق او داده نمی‌شود. اغلب آموزش‌ها نه براساس احترام به حقوق بیمار بلکه با این هدف است که چطور حرفه‌مندان با مجازات قانونی مواجه نشوند. یعنی به آنها آموزش می‌دهند که چه ‌کاری انجام دهند که بیمار نتواند شکایت کند، یا در صورت شکایت کاری از پیش نبرد.

معمولاً حریم خصوصی بیمار چندان مهم نیست و با بیمار مانند شیء بی‌ارزش رفتار می‌شود. حتی وقتی بیمار خواهان حفظ حریم خصوصی خود است، او را آدمی عقب افتاده از نظر فرهنگی می‌دانند که انتظارات سختگیرانه ‌و نابه‌جا دارد. اگر بخواهید یک انسان حتی در حضور افراد همجنس برهنه شود، هرچند در فضای درمانی و پزشکی باشد، این موضوع ممکن است برای او آزار‌دهنده باشد، شاید برای ارائه دهندگان خدمات پزشکی این برهنگی به تسهیل و تسریع کار کمک کند، اما باید به وضعیت بیمار توجه شود.

*تجربه کشورهای دیگر از نظر قانون و هم از منظر اخلاق در مواجهه با موارد آزار در مراکز چگونه است؟

اقدامات پیشگیرانه شامل آموزش دادن به کارکنان سلامت و بیماران است، همچنین مشخص کردن پروتکل‌هایی برای محافظت از کادر درمان و بیماران. علاوه بر‌ این، ارزیابی کارکنان یکی از کارهایی است که در برخی مطالعات پیشنهاد می‌شود. سازوکارهایی هم برای شکایت و پیگیری آزار جنسی پیشنهاد شده است که بیماران بتوانند گزارش بدهند.

*مصادیق آزار چیست، یعنی بیماران باید بدانند کدام اقدام توسط یک پزشک یا توسط کادر درمان مصداق آزار است؟

هر عمل، اشاره‌ و حرفی که با بیماری غیرمرتبط باشد و مرزهای جنسی را نقض کند، براساس عرف جامعه و از نظر منطقی به‌عنوان رفتار یا گفتار جنسی تلقی شود، مصداق آزار است. ارسال پیام جنسی در شبکه‌های اجتماعی، درخواست دوستی و رابطه جنسی، سخنان و اظهار نظرهایی با مضامین جنسی، لمس کردنی که با هدف معاینه نباشد، شرح حال گرفتن و پرسیدن سابقه جنسی که با وضعیت بیمار ارتباطی ندارد و معاینات غیرمرتبط همگی می‌توانند مصداق آزار جنسی بیمار باشند.

*به‌نظرتان جهت پیش‌گیری از موارد آزار چه اقدامی اهمیت دارد؟

موضوع رفتار حرفه‌مندان سلامت با بدن بیماران به‌عنوان حریم خصوصی است، یعنی بیمار بدن‌اش را به دست یک فرد غریبه می‌سپارد و این مواجهه در یک محیط خصوصی و بدون نظارت عمومی رخ می‌دهد، در نتیجه آنچه این مواجهه را امکان پذیر می‌کند، اعتماد است. انتظار داریم حرفه‌مندان سلامت رفتار قابل اعتمادی از خود نشان دهند و بیماران به آنها اعتماد کنند.

*این اعتماد چگونه حاصل و حفظ می‌شود؟

اینکه حرفه‌مندان در دوره تحصیل آموزش ببینند که اخلاق حرفه‌ای را رعایت کنند یا سوگندنامه امضا کنند. اما ماهیت رابطه حرفه‌مندان سلامت و بیماران طوری است که ممکن است زمینه سوءاستفاده را فراهم کند. چون کارکنان نظام سلامت به دلیل دانششان در جایگاه قدرت قرار دارند و در مقابل بیمار در موقعیت ضعف قرار دارد و به دانش و کمک کارکنان نیاز دارد و مجبور است برای بهبود خود از آنها پیروی کند. ویژگی مواجهه حرفه‌مند بیمار که در محیط خصوصی و بدون نظارت عمومی رخ می‌دهد (مثلا در نمونه گیری آزمایشگاه، اکوکاردیوگرافی، آمبولانس، اتاق سونوگرافی، درمانگاه، اتاق معاینه، مطب و …) زمینه را برای سوءاستفاده و آزار فراهم می‌کند، حال اگر شخص حرفه‌مند نظارت درونی نداشته باشد و ارزش‌های حرفه‌ای و اخلاقی را درونی نکرده باشد و از سوی دیگر نظارت سازمانی و بیرونی هم ضعیف باشد و بیمار نسبت به ‌حقوق خود آشنایی نداشته نباشد، احتمال آزار و سوءاستفاده افزایش پیدا می‌کند.

خبر آنلاین