نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
خانم دکتر کرهای که در بیمارستان شهدای تجریش مشغول به کار بود، به درمان دست مجروح رهبر انقلاب با استفاده از طب سوزنی پرداخت. سازمان مجاهدین خلق یک عملیات مهم را برای روز هفتم تیر طراحی کرده بود که هدف آن انفجار در حزب جمهوری و ازبینبردن بسیاری از مسئولین کلیدی کشور بود. یکی از اعضای آن جلسه حجتالاسلام خامنهای بود، اما واقعه ششم تیر مانع از حضور ایشان در جلسه فردا شد.
با اینکه در آن زمان شایع شد که ترور آقای خامنهای به دست سازمان مجاهدین خلق انجام شده، بعداً مشخص شد که این کار گروه فرقان بوده است.
در ششم تیر، جمعیت زیادی در مسجد ابوذر حضور داشتند و شایعات زیادی علیه دکتر بهشتی و رهبران حزب جمهوری در جامعه وجود داشت که موضوع بحث جلسه بود و سؤالات تند و گزندهای مطرح میشد. آقای خامنهای بهتمامی سؤالات پاسخ داد. در حین صحبتها، یک ضبطصوت بزرگ به سمت تریبون منتقل شد و همه گمان کردند که این ضبطصوت متعلق به مسجد است. ضبطصوت در سمت چپ آقای خامنهای قرار داشت و یکی از حضار نگاهی به آن انداخت و کمی دورتر گذاشت. مدتی بعد، بلندگو به صدا درآمد و آقای خامنهای به سمت پشت منبر برگشت و گفت که این صدا را درست کنید یا خاموش کنید. همزمان از میکروفون و ضبط روی میز فاصله گرفت تا شاید صدا درست شود که ناگهان انفجار شدیدی تمام مسجد را به لرزه درآورد.
آقای خامنهای به بیمارستان بهارلو منتقل شد و یک عمل جراحی فوری در آنجا انجام شد؛ «جراحت ایشان بسیار شدید بود، سمت راست بدن پر از ترکش و قطعات ضبطصوت بود، حتی یکی از ترکشها زیر گلوی ایشان جا خوش کرده بود. قسمتی از سینه ایشان به طور کامل سوخته بود و چند دنده نیز شکسته بود. دست راست ایشان کاملاً از کارافتاده و بهشدت ورمکرده بود. استخوانهای کتف و سینه بهوضوح دیده میشد.»
همسر آقای خامنهای میگوید: «از دم در بیمارستان صدای جمعیت به گوش میرسید که شعار میدادند مرگ بر آمریکا و مرگ بر منافق. سروصدای مردم مانع از انجام کار پزشکان میشد.»
پزشکان تصمیم گرفتند که مجروح را به بیمارستان قلب منتقل کنند. تصویر زیر مربوط به همان روز است که برانکاردی در پارچه سفید پیچیده شده و داخل بالگرد منتقل میشود. جالب است بدانید آقای خامنهای در این برانکارد نیست. خبر انفجار که به گوش مردم رسید، جمعیت زیادی به بیمارستان بهارلو آمدند که انتقال مجروح را دشوار میکرد. ابتدا یک بالگرد آمد و یک برانکارد نمادین را با خود برد (همین تصویر) و پس از پراکنده شدن جمعیت، بدون مشکل آقای خامنهای را به بیمارستان قلب منتقل کردند. خانم خجسته، همسر آقای خامنهای، این ماجرا را در مصاحبهای با روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شده در ۵ تیر ۶۲ شرح داده است.
آثار جراحت ایشان بهتدریج رو به بهبودی رفت، اما درد شدید دست تا سالها با او باقی ماند. روشهای مختلفی برای درمان درد دست ایشان انجام شد. یکی از جالبترین آنها طب سوزنی توسط خانم دکتر لی از کره جنوبی بود. خانم دکتر لی که در بیمارستان شهدای تجریش مشغول به کار بود، اعلام کرد که میتواند با طب سوزنی درد را کاهش دهد.
در تاریخ ۳۰ دی ۶۰، هاشمی رفسنجانی یکی از جلسات طب سوزنی را مشاهده کرد و در خاطرات آن روز نوشته است: «من منظره سوزنگذاری را تماشا کردم. تقریباً سی سوزن در دستها و پاها و کتفهای ایشان فروکرد و مدت ۸ دقیقه به همان حالت گذشت. ایشان مدعی بودند که ظرف ۱۰ روز درد کاهش مییابد و ظرف ۹ ماه بهبود مییابد. آقای خامنهای میگویند در این ۵ روز که کارکرده، درد تخفیف یافته است.»
خبرنامه دانشجویان ایران
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت