بررسی پرونده تحولات سوریه در تحلیل اخبار جهان‌بانو؛

حرم حضرت زینب(س)، در تیررس سلفی‌ها

درخواست مازن ناطور شیخ سلفی و خواننده سوری می‌تواند به‌طور غیرمستقیم به عنوان ابزاری برای ترویج افکار وهابی و سلفی در میان مسلمانان سنی استفاده شود و این خود به نوعی تهدید برای توازن مذهبی در سوریه و دیگر مناطق مشابه باشد.

خبر اصلی:

مازن ناطور شیخ سلفی و خواننده سوری حامی تحریرالشام با انتشار ویدیویی درخواستی وقیحانه را با ادبیاتی محترمانه مطرح کرد و خواستار درآوردن کل حرم حضرت زینب از زمین و انتقالش به ایران و یا دیگر نقاط مورد احترام شیعیان شد!

تحلیل خبر:

این خبر نشان‌دهنده یکی از اقدامات خطرناک و توهین‌آمیز جریان‌های سلفی علیه اعتقادات شیعیان است. درخواست مازن ناطور، شیخ سلفی و خواننده سوری، برای انتقال حرم حضرت زینب از سوریه به ایران یا دیگر نقاط، نه تنها توهینی به شخصیت مذهبی مهم شیعیان است، بلکه به‌ نوعی تلاش برای تغییر نقشه‌های مذهبی و فرهنگی در منطقه است. این نوع اظهارات می‌تواند در راستای شیعه‌زدایی از مناطق مهم تاریخی و مذهبی مانند سوریه که برای شیعیان دارای اهمیت ویژه است، مطرح شود.

در حقیقت، این اظهارات به‌ نوعی بیانگر تلاش برای تغییر هویت فرهنگی و مذهبی مناطقی است که به‌طور سنتی برای شیعیان ارزشمند هستند. حرم حضرت زینب (س) در دمشق نه تنها یک مکان مذهبی، بلکه نمادی از تاریخ مقاومت، فداکاری و پایبندی به اصول انسانی است. لذا این اقدام می‌تواند بخشی از یک کمپین بزرگ‌تر برای تضعیف حضور فرهنگی و مذهبی شیعیان در کشورهای منطقه باشد.

 در سوریه جایی که، هم شیعیان و هم سنی‌ها در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند، چنین اظهاراتی می‌تواند تنش‌های فرقه‌ای را بیشتر کرده و وحدت داخلی را تهدید کند. از سوی دیگر، این درخواست می‌تواند بر روند سیاسی و نظامی در سوریه تأثیر بگذارد.

نیروهای سلفی که پشت چنین اظهاراتی ایستاده‌اند، ممکن است از این مسئله به عنوان ابزاری برای تحریک احساسات مذهبی و ایجاد بحران‌های اجتماعی بهره ببرند.

هدف ممکن است ایجاد نوعی بی‌ثباتی در داخل سوریه و تضعیف قدرت و نفوذ شیعیان در آن کشور باشد. از منظر جامعه‌شناسی سیاسی، این‌گونه اظهارات در واقع یک نوع بازی روانی و دینی برای جلب توجه به مسائل مذهبی و استفاده از آن به‌عنوان ابزاری برای تأثیرگذاری بر سیاست‌های منطقه‌ای است.

درخواست مازن ناطور می‌تواند به‌طور غیرمستقیم به عنوان ابزاری برای ترویج افکار وهابی و سلفی در میان مسلمانان سنی استفاده شود و این خود به نوعی تهدید برای توازن مذهبی در سوریه و دیگر مناطق مشابه باشد.

در نهایت، این گونه اظهارات می‌تواند تنها یک شروع برای طرح‌های بلندمدت‌تر باشد که هدف آن به حاشیه راندن فرهنگ‌ها و مذاهب خاص در منطقه است. این امر می‌تواند پیامدهای خطرناکی برای همزیستی مسالمت‌آمیز و گفت‌وگوی دینی در سراسر خاورمیانه داشته باشد.

فائزه آقامحمدی