«من نفرت انگیز»، توجیه‌گر خشونت

مثال‌هایی مانند شکستن انگشت استاد رزمی توسط فرزند گرو یا استفاده از جهش‌های ژنتیکی در مینیون‌ها نشان‌دهنده تلاش برای مشروعیت‌بخشی به روش‌های غیراخلاقی است. این اثر بر هرج‌ومرج‌طلبی و اصالت میل تمرکز دارد و سعی می‌کند فلسفه اخلاق اومانیستی را ترویج کند.

انیمیشن «من نفرت‌انگیز ۴» با بودجه‌ای معادل صد میلیون دلار، موفق به فروش نزدیک به یک میلیارد دلار شد. این انیمیشن یکی از آثار پرمخاطب و موفق است که به عنوان اولین اثر از استودیوی ایلومینیشن (زیرمجموعه کمپانی یهودی‌بنیان یونیورسال) شناخته می‌شود. بر اساس گزارش سایت باکس آفیس موجو، انیمیشن «من نفرت‌ انگیز ۴» تا سال ۲۰۲۴ در رده سوم پرفروش‌ترین آثار سال قرار دارد، پس از انیمیشن «درون بیرون ۲» و فیلم «ددپول و ولورین».

خلاصهٔ داستان و نقد انیمیشن «من نفرت‌ انگیز ۴»

انیمیشن «من نفرت‌انگیز» به داستان ابرشرورها می‌پردازد و بر خلاف آثار ابرقهرمانی که معمولاً قهرمانان انسان‌دوست را به تصویر می‌کشند، بر شخصیت‌های شرور و خلافکار تمرکز دارد.

در قسمت اول، با شخصیت گرو (Gru) آشنا می‌شویم که قصد دارد ماه را بدزدد تا در دنیای خلافکاران موفق به نظر برسد.

او موفق می‌شود ماه را بدزدد، اما به دلیل ناتوانی در نگه‌داشتن اندازهٔ کوچک آن، مجبور می‌شود آن را به محل اصلی‌اش برگرداند.

گرو در این قسمت چند کودک را به فرزندخواندگی می‌پذیرد و به تدریج به آن‌ها وابسته می‌شود و تصمیم می‌گیرد که آن‌ها را برای همیشه در کنار خود نگه دارد.

در قسمت دوم، گرو در آستانه ازدواج با زنی از «لیگ ضدشرورها» قرار می‌گیرد.

 این لیگ با هدف مبارزه با شرورها تأسیس شده و شباهت‌هایی به نهادهای امنیتی آمریکا دارد.

گرو با همکاری با این سازمان و ازدواج با لوسی، که یکی از اعضای لیگ است، از دنیای تبهکاری فاصله می‌گیرد.

در قسمت سوم، گرو با برادر دوقلویش روبه‌رو می‌شود که او را به انجام یک عمل تبهکارانه دعوت می‌کند.

در این قسمت متوجه می‌شویم که گرو از یک خانواده تبهکار بزرگ شده است. او و همسرش از لیگ ضدشرورها اخراج می‌شوند و گرو تلاش می‌کند با دزدیدن الماسی از یک تبهکار، دوباره به لیگ بازگردد.

در نهایت، او موفق می‌شود و دوباره به عضویت لیگ ضدشرورها درمی‌آید، در حالی که برادرش با مینیون‌ها فرار کرده و به تبهکاری علاقه‌مند است.

قسمت چهارم با دستگیری یکی از رقبای گرو آغاز می‌شود. گرو با کمک همکارانش از لیگ ضدشرورها، این شرور را دستگیر کرده و جایزه‌ای دریافت می‌کند.

پس از این اتفاقات، رئیس لیگ ضدشرورها به خانهٔ گرو و لوسی می‌آید و آن‌ها را از فرار دشمن گرو مطلع می‌کند.

 گرو به منظور حفظ امنیت خانواده‌اش و نوزادشان، باید به همراه آن‌ها به یک مکان امن برود و با هویت جعلی زندگی کند. اما دشمن گرو، مرد سوسکی، او را پیدا کرده و سعی می‌کند با دزدیدن کودکش، گرو را در تله بیندازد.

 اما نوزاد گرو با استفاده از جهش ژنتیکی و تبدیل شدن به انسان-سوسک، جلوی دشمن را می‌گیرد و دوباره نظم و امنیت به شهر بازمی‌گردد.

سبک زندگی غربی و ابرشرور جذاب | نقد انیمیشن «من نفرت‌انگیز ۴»

تمام چهار قسمت انیمیشن «من نفرت‌انگیز» مملو از سکانس‌هایی با ارجاعات جنسی است. از رقص‌های شهوانی مینیون‌ها تا حرکات جنسی گرو و دوستانش.

 دخترخواندهٔ گرو که به نظر می‌رسد در اوایل نوجوانی است، در بازار با پسری آشنا می‌شود و گرو نباید در رابطهٔ بین دخترش و آن پسر دخالت کند.

در این انیمیشن، کودکان تنها به عنوان همذات‌پنداری برای مخاطبان کودک عمل می‌کنند. داستان حول محور شخصیت گرو، یک بزرگسال، می‌چرخد و به همین دلیل برای جذب مخاطبان کودک، شخصیت‌هایی مشابه آن‌ها در داستان وجود دارد.

 به همین دلیل، پس از ۱۴ سال از انتشار «من نفرت‌انگیز»، فرزندخوانده‌های گرو هنوز در سنین کودکی باقی مانده‌اند.

با این حال، اثر تا حد امکان از حضور آن‌ها بهره می‌برد و روابط نامشروع را در سکانس‌های مختلف با نمایش قرارهای دوستی و رقص، برای مخاطبانش عادی‌سازی می‌کند.

ترویج خشونت و روحیهٔ انتقام‌طلبی

در انیمیشن «من نفرت‌انگیز»، خشونت علیه دیگران و واکنش‌های تند به کوچک‌ترین اشتباهات به عنوان رفتارهای مطلوب به تصویر کشیده می‌شود.

مینیون‌ها به طرز بدی با مأمور کهنه‌کار لیگ ضدشرارت و رانندهٔ اتوبوس برخورد می‌کنند و در پاسخ به تذکرهای او، ظرف کیک را به صورتش می‌کوبند! این نوع رفتارهای زننده در انیمیشن به وفور دیده می‌شود.

به عنوان مثال، در قسمت چهارم، یکی از مینیون‌ها به آرامی با بادکنک دیگری را می‌زند، اما در پاسخ، آن مینیون بادکنک را از او می‌گیرد و چندین بار با شدت بیشتری تلافی می‌کند.

ترویج رفتارهای تلافی‌جویانه و مشروعیت‌بخشی به انتقام‌گیری

جا انداختن رفتارهای تلافی‌جویانه و مشروعیت بخشیدن به هر نوع انتقام‌گیری از دیگران، از دغدغه‌های اصلی این اثر است.

کدام هدف؟ کدام وسیله؟

زیاد شنیده‌ایم که هدف وسیله را توجیه نمی‌کند؛ اما این گزاره همیشه صحیح نیست. انسان‌ها به مایملک خود وابسته‌اند و اگر کسی بدون دلیل، مثلاً لباس‌هایش را پاره کند، به عنوان فردی بی‌عقل شناخته می‌شود و رفتار او مورد تأیید هیچ‌کس نیست.

 اما اگر همین فرد در موقعیتی خاص برای نجات کسی که در آب افتاده، لباسش را پاره کند تا نوعی طناب برای نجات او فراهم کند، دیگران او را تحسین می‌کنند که از اموال خود برای نجات دیگری گذشته است.

 بنابراین، در بسیاری از مواقع، ما می‌توانیم با استفاده از وسیله‌ای که در حالت عادی غیرعقلانی یا مضر به نظر می‌رسد، به اهداف بزرگ‌تری دست یابیم.

البته برای جلوگیری از سوءاستفاده از این موضوع، باید به دقت بیشتری روی وسیله و هدف تمرکز کنیم و مبنایی برای اقدامات خود داشته باشیم.

 به عنوان مثال، آمریکا ادعا می‌کند که برای پایان دادن به جنگ جهانی، حدود دویست هزار انسان بی‌گناه را با بمب اتم نابود کرد تا به صلح برسد.

اما این ادعا از اساس نادرست است؛ زیرا ژاپن پیش از این جنایت، در وضعیتی بغرنج و تحت بمباران‌های آمریکایی‌ها قرار داشت و هیچ متحدی برای دفاع از خود نداشت.

 به همین دلیل، تسلیم شدن ژاپن، بنا به گفته برخی، پیش از بمباران اتمی محتمل بود و حتی بدون استفاده از بمب هم دور از انتظار نبود.

با این حال، آمریکا برای رسیدن به هدفش که راه‌های دیگری نیز داشت، از یکی از وحشتناک‌ترین و ضدانسانی‌ترین روش‌ها استفاده کرد.

طبیعتاً استفاده از این وسیله (کشتن صدها هزار انسان بی‌گناه) برای رسیدن به آن هدف (شکست دادن ژاپن و تبدیل شدن به ابرقدرت) هیچ توجیهی ندارد.

شواهد زیادی از این نوع رفتارهای غیرمنطقی در اثر مشاهده می‌شود؛ به عنوان مثال، در قسمت چهارم، لیگ ضدشروران با تزریق موادی خاص به مینیون‌ها، سعی در ایجاد جهش ژنتیکی و دستیابی به ابرمینیون دارند.

اما در قسمت‌های قبلی، زمانی که همین روش توسط شروران اجرا شد، لیگ ضدشروران با آن مخالفت کرده و استفاده از این روش را نشانه‌ای از شرارت آن‌ها می‌دانست.

اخاذی پاپی از گرو

نمونه دیگری در همین قسمت، اخاذی پاپی از گرو است. پاپی پرسکات، دختری نوجوان است که در همسایگی گرو زندگی می‌کند.

 او به هویت گرو پی برده و از او می‌خواهد تا در انجام یک عمل شرورانه به او کمک کند. پاپی گرو را تهدید می‌کند که اگر به او کمک نکند، هویت او را فاش خواهد کرد.

در «من نفرت‌انگیز ۴»، این اخاذی و گروکشی باعث موفقیت پاپی می‌شود. به این ترتیب، این روش غیرقانونی و ضداخلاقی به عنوان روشی کارآمد و مطلوب برای رسیدن به هر هدفی، حتی شرور شدن، به تصویر کشیده می‌شود!

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری نقد «من نفرت‌انگیز ۴»

انیمیشن‌های «من نفرت‌انگیز» شرورها را به عنوان الگوی رفتاری کودکان معرفی می‌کند، به طوری که در پایان قسمت چهارم، شرورها در زندان کنسرت برگزار می‌کنند و مینیون‌ها با نابود کردن دیوار زندان، به داخل کنسرت رفته و به رقص و پایکوبی می‌پردازند.

در واقع، «من نفرت‌انگیز» اثری هرج و مرج‌طلب و ضد قانون است که محور رفتارهای انسانی را بر اساس تمایلات ما ترسیم کرده و هیچ قانونی یا هدفی که بخواهد رفتار انسان را مدیریت و اصلاح کند، نمی‌پذیرد.

خوی انتقام‌جویی، خشونت بی‌مورد و شعار «هر کاری دلت می‌خواهد بکن، این تمام قانون است» در تمام اثر وجود دارد و گرو برای رسیدن به هدفش از هر وسیله‌ای استفاده می‌کند.

 نمونه‌های زیادی در اثر وجود دارد که به دلیل جلوگیری از طولانی شدن یادداشت، تنها به چند مورد اشاره شده است.

از قسمت دوم به بعد، گرو به حاکمیت آمریکایی جذب می‌شود و پس از ازدواجش، شرارتش را صرف نابود کردن دشمنان لیگ ضدشرورهای آمریکایی می‌کند.

با این حال، خشونتی افسارگسیخته همچنان در اثر حضور دارد. به این معنا که فرزندان گرو (از جمله نوزادش) به شخصیت او شباهت پیدا می‌کنند و نه اینکه گرو به شخصیتی اخلاقی تبدیل شود.

می‌توان گفت «من نفرت‌انگیز» در تمام قسمت‌ها سعی دارد فلسفهٔ اخلاق اومانیستی و خودگرا را ترویج کند. در این انیمیشن، ملاک خوب یا بد بودن رفتار، تمایل شخصی هر فرد است و قدرت و تکنولوژی جدید می‌تواند در تعارض منافع، رقیب را به زمین بزند و شخص را پیروز کند.

از تفنگ یخی گرو و ماشین پرنده‌اش گرفته تا جهش ژنتیکی مینیون‌ها، این موارد دقیقاً رویکرد سیاست خارجی حکومت آمریکا را نشان می‌دهد که در گرو به عنوان مهاجری جذب شده به سازمان اطلاعاتی آمریکایی، تجلی یافته است.

 در واقع، آمریکا با تبدیل تهدید به فرصت، صرفاً جهت گرو را به سمت شرورهایی مانند خودش تغییر داده و در روش‌های نادرست مورد استفادهٔ گرو، هیچ تحولی ایجاد نشده است.

توجیه استفاده از هر وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف مطلوب آمریکا و مبارزه با شروران ملیت‌های دیگر، در این اثر مشهود است.

در «من نفرت‌انگیز»، انسان‌ها نیازی به اصلاح خود ندارند و باید شرارت درونشان را بپذیرند و با آن زندگی کنند.

این رویکرد ضددینی و هرج و مرج‌طلب، اصالت را به میل انسانی می‌دهد و افق دیدی جز رسیدن به لذت‌های مقطعی دنیا برای مخاطب ترسیم نمی‌کند.

مفتاح انسانی‌اسلامی