تحلیل خبر بین‌الملل؛

مامور ایجاد امنیت یا مامور ضد امنیت؟

زمانی که عدم امنیت توسط افراد دارای قدرت یا جایگاه حکومتی صورت می‌گیرد، دولت‌ها باید به‌طور جدی ورود کنند. زیرا یکی از شدیدترین نقض‌ها علیه امنیت زنان است.

خبر اصلی:
« به گزارش Womensagenda ، یک افسر سابق پلیس امریکا به اتهام حمل مواد مخدر، تجاوز جنسی و فیلمبرداری از زنان در چندین کشور طی بیش از یک دهه،  به ۳۰ سال زندان محکوم شده است. به گفته دادستان ایالت متحده، زمانی که این افسر، کارمند دولت بود، زنان را به خانه‌های اجاره‌ای خود می‌کشاند و به آنها ماده مخدر می‌داد. او پس از مصرف مواد مخدر به این زنان، آن‌ها را برهنه می‌کرد، مورد آزار جنسی قرار می‌داد و از آنها عکس می‌گرفت.»

تحلیل خبر:

امنیت به عنوان یکی از اساسی‌ترین حقوق بشری در سطح جهانی به رسمیت شناخته شده است و هر نوعی از تعرض به این حق، تأثیرات جدی و عمیقی بر سلامت و امنیت اجتماعی افراد جامعه دارد.

در این بین امنیت زنان با نگاه ویژه‌ای توسط دولت‌ها دنبال می‌شود تا بتواند این احساس امنیت را به‌طور حداکثری تامین کرد.

امنیت زنان شامل دو بخش کلیدی امنیت فیزیکی و امنیت روانی- اجتماعی است. امنیت فیزیکی به جلوگیری از آسیب‌های جسمی و جنسی مربوط می‌شود و امنیت روانی و اجتماعی بر جلوگیری از تهدیدات روانی و اجتماعی ناشی از تبعیض‌های جنسیتی و خشونت ساختاری تأکید دارد. در این خبر، تجاوز و بهره‌برداری جنسی به وضوح نشان‌دهنده نقض هر دو نوع امنیت است.

زمانی که این عدم امنیت توسط افراد دارای قدرت یا جایگاه حکومتی صورت می‌گیرد، دولت‌ها باید به‌طور جدی ورود کنند. زیرا یکی از شدیدترین نقض‌ها علیه امنیت زنان است.

در این خبر، افسر سابق پلیس امریکا، با تجاوز به زنان قربانی آسیب جدی بر سلامت روانی و احساس امنیت این زنان گذاشته است. طبق تحقیقات درباره تجاوز جنسی، زنان قربانی معمولاً با اضطراب، افسردگی، از دست دادن اعتماد به نفس و حتی انزوای اجتماعی مواجه می‌شوند.

این نوع خشونت‌ها نه تنها بدن زنان را هدف قرار می‌دهد، بلکه به هویت و کرامت انسانی آن‌ها آسیب می‌زند. چنین آسیبی به امنیت روانی و اجتماعی زنان باعث می‌شود که آنها احساس بی‌پناهی کرده و در بسیاری از موارد از پیگیری قانونی یا افشای خشونت‌های تجربه‌شده خودداری کنند.

اما در کنار این احساس منفی درباره خود، نگرش این زنان درباره ماموران پلیس نیز مخدوش شده است و نیرویی که وظیفه ایجاد امنیت را دارد را ناقض احساس امنیت خود احساس می‌کنند.

در این خبر نکته حائز اهمیت این است که مامور پلیس در تمامی کشورها مسئول ایجاد امنیت در میان شهروندان مخصوصا زنان و برقراری آرامش در شهر است اما اینجا جرمی بزرگ علیه زنان جامعه توسط مامور آموزش دیده پلیس رخ داده است و چنین جرایمی در این سیستم قابل پذیرش نیست.

چگونه می‌توان پذیرفت آسیب به امنیت روانی و اجتماعی زنان توسط مجری قانون که حافظ امنیت است رخ داده است؟

اولین بار نیست که در بین نیروهای پلیس چنین جرایمی رخ داده است و این نشان از خلاء در آموزش مهم نیروهای امنیت در غرب دارد.

این جرم در پی نبود آموزش اخلاق است یا نتیجه آموزش‌های جنسی مثل تربیت جنسی پیرو سند ۲۰۳۰ است؟

محکومیت این فرد نشان‌دهنده اهمیت جدی گرفتن چنین جرایمی از سوی سیستم قضایی است، اما برای پیشگیری از وقوع موارد مشابه در آینده، نیاز به اصلاحات سیستمی، نظارت جدی و تلاش‌های فرهنگی بیشتری است.

تربیت جنسی بر مدار سند ۲۰۳۰ در غرب از کودکی آغاز می‌شود و سردمدار آن هستند. اما با توجه به مشاهدات و اخبار موجود، گویی تربیت جنسی پاسخی برای حفظ امنیت و سلامت زنان نداشته است و  نیاز است این سبک جرایم ریشه‌یابی شود تا از تکرار این جرم‌های جنستی و علیه زنان جلوگیری شود و باید نظارت جدی‌تری بر تربیت نیروها داشت و آموزش و بررسی نیروهای امنیت را جدی گرفت.