شبکه خانگی علیه خانواده ایرانی

جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه زنان و خانواده گفت: مجموعه‌های شبکه‌ نمایش خانگی بدون نظارت کافی، محتوایی را نمایش می‌دهند که به بنیان خانواده آسیب می‌زند و ارزش‌های تربیتی را زیر سوال می‌برد.

فاطمه محمدی، جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه زنان و خانواده در رابطه با تأثیر سریال‌های شبکه نمایش خانگی بر خانواده و تربیت فرزندان، از آسیب‌های ناشی از سبک زندگی نامتعارف این سریال‌ها انتقاد کرد. وی معتقد است که این شبکه‌ها بدون نظارت کافی، محتوایی را ارائه می‌کنند که به ارزش‌های خانوادگی آسیب می‌زند و آنها را تضعیف می‌کند.

تحلیل کلی شما در مورد فضای شبکه نمایش خانگی از نظر تاثیرات آن بر خانواده و مسائل تربیتی چیست؟

به نظر من، شبکه نمایش خانگی به صورتی کاملا حساب شده، مسائل فرهنگی خانواده ایرانی را زیر سوال می‌برد. نمی‌توانم بپذیرم که این نوع نگاه به خانواده اتفاقی و بدون پشتوانه فکری باشد. اگر یک یا دو سریال با این محتوا تولید می‌شد، موضوعی عادی بود؛ با این حال وقتی محتوای اغلب سریال‌های شبکه نمایش خانگی، تبلیغ سبک زندگی زاویه‌دار با فرهنگ اصیل ایرانی است یا وقتی تبلیغ و اشاعه مسائلی است که باعث وقوع آسیب‌های اجتماعی در جامعه می‌شود و یا تبلیغ موضوعاتی مثل روابط ناسالم و استعمال سیگار در سریال‌ها، نشان می‌دهد که سازندگان این مجموعه‌ها احساس می‌کنند که فروش تنها از همین مسیر امکان‌پذیر است. در حقیقت این آثار خانواده را نشانه گرفته‌اند. ما در یک جامعه کاملا متحول شده از نظر فرهنگی که در حال حرکت از سنت به سوی مدرنیته است، زندگی می‌کنیم؛ درحالی‌که نه مدرن شده‌ایم و نه سنت‌ها را رها کرده‌ایم. من وقتی چند سریال از شبکه نمایش خانگی را دیدم، به نظرم رسید که این مجموعه‌ها برای گروه سنی نوجوان و جوان آسیب‌هایی را به همراه دارند. شیوه‌های خاصی از سبک زندگی در این سریال‌ها را می‌بینیم که پیش از این نمونه‌هایش را در سریال‌های ترکی مشاهده می‌کردیم. شبکه خانگی کاملا آزادانه و بدون هیچ نظارتی، این سناریوها را به خانواده ایرانی نشان‌ می‌دهد و مخاطبان بسیاری هم دارد. به نظر من، به پشتوانه همین فروش بالا و استقبال خوب است که این مجموعه‌ها همچنان به مسیر خود ادامه می‌دهند.

آیا وجه تولید محتوا، به معنای طراحی فیلمنامه را بر نمایش برخی آسیب‌ها مانند سیگار کشیدن غالب می‌دانید؟

سوال من این است که به طور کلی هدف یک سریال خاص که نمی‌خواهم از آن نام ببرم، چیست؟ این سوال شما به این بستگی دارد که سازندگان سریال‌های خانوادگی بتوانند یک عصاره فرهنگی یا یک قالب و نگاه اجتماعی که در جامعه ایرانی رایج است را از شیوه ازدواج و نوع تعاملات اجتماعی گرفته تا روش‌های تربیتی، امور اعتقادی و بسیاری از مسائلی که در حوزه فرهنگ جای می‌گیرد، در سریال‌های خود به شیوه درست نشان بدهند.

در کدام‌یک از مجموعه‌های نمایش خانگی به این موضوعات پرداخته شده است؟ اتفاقا مسائل غیراخلاقی، نگاه‌های نادرستی که اصلا در خانواده ایرانی جایی ندارند و موضوعات غیرفرهنگی را در این آثار مشاهده می‌کنیم. کدام خانواده ایرانی به‌راحتی می‌پذیرد که دخترش سیگار بکشد؟ کدام خانواده با این موضوع کنار می‌آید که فرزندش روابط ناسالم و متعددی را تجربه کند؟ من نمی‌گویم که چنین مسائلی در جامعه وجود ندارد. سوالم این است که چرا با هزینه‌های شرکت‌هایی که بسیاری از آن‌ها وابستگی‌های دولتی هم دارند، سریالی تولید می‌شود که برای نوجوان و جوان ایرانی قبح‌شکنی می‌کند؟ در یکی از این سریال‌ها، زنی برای تأمین هزینه‌های درمان فرزندش با افراد مختلف رابطه برقرار می‌کند. این موضوع در چه تعداد از خانواده‌های ایرانی وجود دارد؟ آیا خانواده‌های ایرانی چنین مسائلی را می‌پذیرند؟ اگر هم در جامعه چنین مسائلی وجود دارد، ما باید به‌عنوان آسیب اجتماعی به آن نگاه کنیم، درحالی‌که این موضوع تمام داستان سریال را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اتفاقا این شخصیت، در بستر دراماتیک فیلمنامه، سمپاتیک است که اصلا اتفاق خوبی نیست. اگر خاطرتان باشد زمانی که سریال «یاغی» پخش می‌شد، وزارت ورزش اعلام کرده بود که ثبت‌نام در باشگاه‌های کشتی افزایش پیدا کرده‌ است. این یعنی شبکه نمایش خانگی بر نسل جوان تأثیرگذار است و همان‌طور که می‌تواند افراد جوان را به ورزش باستانی ما علاقه‌مند کند، بقیه کارهای این رسانه با هدفی خاص، تضعیف خانواده را هدف گرفته‌اند.

در سال‌های اخیر، بحث رده‌بندی سنی آثار نمایشی، بارها مطرح شده است. برخی معتقدند با توجه به ساختار فرهنگی خانواده ایرانی که تمایل دارد آثار نمایشی را با حضور تمام اعضای خانواده تماشا کند، اساسا امکان تبعیت از رده‌بندی سنی را نداریم. آیا با این ایده موافق هستید؟

خیر. اتفاقا من معتقدم که رده‌بندی سنی می‌تواند انجام شود.

صبح نو