بازتاب گزارش فائزه هاشمی از باند مخوف حقوق بشری در اوین

نامه فائزه هاشمی به دلیل محتوای آن واکنش‌های بسیاری را برانگیخت. او در این نامه مفصل که در بند زنان زندان اوین نوشته شده است، به رفتار ناشی از «دیکتاتوری» بعضی از زندانیان زن، به خصوص زندانیان قدیمی و مشهور اشاره کرده است.

نامه فائزه هاشمی به دلیل محتوای آن واکنش‌های بسیاری را برانگیخت. او در این نامه مفصل که در بند زنان زندان اوین نوشته شده است، به رفتار ناشی از «دیکتاتوری» بعضی از زندانیان زن، به خصوص زندانیان قدیمی و مشهور اشاره کرده و نمونه‌هایی از آن‌ها را «فاشیستی» عنوان کرده است. بخش‌های خبرساز این نامه در زیر می‌آید:

«زندان اوین، بند زنان سیاسی، باورهای مشترک و گاها در عمل متفاوت، خاطرات خوب و بد، تلخ و شیرین و همجواری با زندانیان مشهور؛ در کلام عالی و در عمل خالی. آن‌هانظریه‌پردازانی هستند که سواد چندانی ندارند. دیکتاتورهای کوچکی که آنچه را که سال‌ها ادعای مبارزه با آن را داشتند، بر سر هم‌بندی‌های خود می‌آورند. هم‌بندی مراقب رفتار هم‌بندی است، برای او خط قرمز تعیین می‌کند، آزادی او را از او می‌گیرد، به او تهمت می‌زند، او را تهدید می‌کند، او را کتک می‌زند و فضای خفقان‌آوری ایجاد می‌کند؛ چرا؟ چون با او همراهی نکرده، او را نقد کرده و پا روی سلطه او گذاشته است و عجیب‌تر، سکوت و همراهی برخی دیگر از مشاهیر در بند با این سلطه‌گران است. برای من که در سال ۱۳۹۱ نیز در زندان بودم، در مقایسه با این دوره این شرایط به ابتذال کشیدن مبارزه با جمهوری اسلامی است. در آن سال پادشاهی‌خواهان و افراد چپ‌ نداشتیم. می‌گویند بعضی از چپ‌ها هرجا و هر زمان که تعدادشان افزایش پیدا کند، باند تشکیل می‌دهند، دسته‌جمعی به دیگران تهاجم می‌کنند، از اشتباهات یکدیگر حمایت می‌کنند و افراد را بیچاره می‌کنند.

برای بعضی از این افراد، زندان جایی است که با آن اعتبار و شهرت به دست می‌آورند. فقط بودن در زندان برایشان ارزش دارد و در عمل به آرمان‌های سابق خود پشت می‌کنند. با ایجاد هیاهو و فحاشی و شعار مانع رای دادن بعضی از زندانیان در انتخابات ریاست‌ جمهوری اخیر شدند. از هشت صبح تا ۱۲ شب روز جمعه در راهروی منتهی به درب خروجی بند نشستند، هم‌بندی‌هایشان زیر نظر گرفتند و اجازه ندادند که کسی رای بدهد. فضا به‌قدری هراس انگیز بود که زندانبان ها هم جرات باز کردن درب برای عبور رای‌دهندگان را نداشتند و این هشت نفر نتوانستند رای دهند. خبرسازی به واسطه انتشار اخبار نادرست و مبالغه‌آمیز در مورد افراد و اتفاقات داخل زندان. در فرهنگ لغات آن‌ها، ممنوع‌الملاقاتی یعنی تبدیل یک جلسه ملاقات حضوری به ملاقات کابینی. عدم دسترسی به پزشک، یعنی ویزیت شدن زندانی دو هفته یکبار توسط پزشک زنان، دو نوبت یا بیشتر سونوگرافی در دوران حاملگی، چک شدن قند و فشار چندبار در هفته و حضور پرستار در موارد ضروری. تغذیه نامناسب، یعنی در اختیار داشتن مواد غذایی خام ماهانه ازجمله حبوبات و برنج و لبنیات، دریافت شام و ناهار آماده به‌صورت روزانه با هزینه زندان و امکان خرید از فروشگاه کوچک زندان و خریدهای هفتگی از بیرون با خرج از جیب خود. دفاع از خود، یعنی ضرب و شتم دیگران. بدنی کبود، یعنی یک نقطه سرخ شده به‌اندازه حداکثر ۲ در ۲ سانتی‌متر.

واکنش‌ها به نامه فائزه‌هاشمی

اگرچه هاشمی در نامه خود از هیچ زن زندانی نام نبرد، اما انتقادات زیادی به رفتارهای بعضی از آن‌ها به خصوص زندانیان چپ داشت. احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگاری که سابقه زندان طولانی دارد، در یادداشتی نوشت: «فائزه‌هاشمی با انتشار نامه‌ای از داخل زندان به موضوعاتی اشاره کرده است، که برای هر زندان‌کشیده باتجربه و مستقلی، طنینی آشنا دارد. خانم هاشمی با نوشتن این نامه، شجاعت بی‌مانندی از خود نشان داده است. چنین حرکتی شجاعتی فراتر از به چالش کشیدن مخوف‌ترین دولت‌ها را طلب می‌کند و فقط کسانی ارزش و اهمیت آن را فهم می‌کنند که تجربه‌ای مشابه داشته باشند. در زندان‌های دوران پهلوی هم داستان همین بوده است، اما قربانیان این شیوه‌ها، عمدتاً از سر محافظه‌کاری اما با پوشش مصلحت‌گرایی و پیشگیری از «سوءاستفاده رژیم» روی مشکلات خاک می‌ریختند و تمام بدسگالی‌ها را به «فشار زندان» نسبت می‌دادند. به همین دلیل، پس از آنکه درهای زندان گشوده شد، مردم عادی، تک تک زندانیان سیاسی را بر دوش‌های خود گرفتند و با شور و شوق آنان را در شهر چرخاندند، غافل از آنکه چند ماه بعد، برخی از همین «قهرمانان» از شدت جاه‌طلبی شخصی و گروهی، به روی هم اسلحه خواهند کشید و به جای آزادی و دمکراسی و عدالت، جامعه را غرق خشونت و خونریزی خواهند کرد. خانم هاشمی باید منتظر تندترین حمله‌های لفظی از هر سو علیه خود باشد، اما شجاعت اخلاقی و سیاسی او که «صدای بی‌صدایان واقعی» شده است، نزد خداوند بی‌اجر نخواهد ماند. »

عباس عبدی، دیگر روزنامه‌نگاری که او نیز سابقه زندان دارد هم در واکنش به این نامه نوشت: «گرچه ۳۸ ماه زندان بودم ولی از همان موقع همیشه خوشحال بودم که علی‌رغم سختی‌های زندان انفرادی، فقط یک ماه را در بند عمومی به سر بردم. این حس ناشی از تجربیات زندانیان بند سیاسی(پیش و پس از انقلاب) بود که یا شنیده یا مطالعه کرده بودم و هیچگاه دوست نداشتم در چنین فضایی آکنده از بدبینی و اتهام زنی و بسته‌ای زندگی کنم. جالب است که در همان یک ماهی که در بند عادی بودم زندانیان سیاسی این بند در اقلیت بودند و تازه از بند سیاسی به آنجا آمده بودند و چقدر از فضای بند زندان سیاسی بد می‌گفتند و خوشحال بودند که به بند زندانیان عادی و مالی آمده‌اند. در این سال‌ها هم توصیف‌های زیادی از زندان عمومی بندهای سیاسی شنیده بودم که موجب تاسف بود. بخشی از بدبختی‌های دوران پس از انقلاب محصول همین تنش‌های درون زندان بود که پس از انقلاب روی مردم و جامعه آوار شد.»

پروانه سلحشوری، نماینده اصلاح‌طلب مجلس دهم نوشت: «نوشتن دردنامه‌‌، نشانگر عمق عدم رواداری در جامعه‌ای است که حتی زندانیان تحمل عقاید یکدیگر را ندارند. بستر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و عدالت قضایی در ایران نیازمند جدی تحول، رواداری و مدارا است.»

این نامه واکنش‌های منفی هم به دنبال داشت. وقت‌نشناسی در انتشار این نامه، مقصر بودن پدر او در بسیاری از این مسائل و عوض کردن جای زندانی و زندانبان از جمله واکنش‌های منفی بود که به نامه «زندان در زندان» فائزه‌هاشمی نشان داده شد.

روزنامه توسعه ایرانی