نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تاریخ اسلام زنان تاثیرگذار بسیاری به خود دیده است و حضرت زینب (ع) یکی از آنها است؛ بانویی که فرزند سوم امیرالمومنین علی (ع) و حضرت فاطمه (س) بود و نقش مهمی در ماندگاری قیام کربلا داشت.
حضرت زینب (ع) در دوران حکومت امام علی (ع) در کوفه با توجه به درخواست تعدادی از مردان از امیرالمومنین (ع) که تقاضای برپایی جلسات تفسیر قرآن برای زنانشان را داشتند ، مجلس درسی دایر کرده و به زنان کوفه معارف دین و تفسیر قرآن را آموختند و پاسخگوی سوالات آنها در مورد مسائل حلال و حرام بودند.
همچنین پس از شهادت امام علی (ع) و صلح امام حسن (ع)، حضرت زینب (ع) به همراه برادران و همسرشان به مدینه بازگشتند و نزدیک به ۲۰ سال تا زمان مرگ معاویه در این شهر زندگی کردند. براساس یک نقل تاریخی در کتاب سفینه البحار، حضرت زینب (ع) در طول این سالها مجلس ویژهای نیز برای زنان مدینه دایر کرد و در آن به تفسیر قرآن پرداخت، چنانکه ابن عباس راوی حدیث اینگونه از حضرت زینب (ع) یاد میکند: «حدثتنی عقیلتنا زینب بنت علی؛ خردمند ما زینب دختر علی چنین گفته است» عنوان «عقیله» به صفت زینب کبری (ع) تبدیل شده بود.
وقایع پس از شهادت امام حسین (ع) و اسارت بانوان اهل بیت (ع) به گونهای بود که برای راهنمایی و هدایت اعضای کاروان به شخصی مدبر و دانا نیاز داشتند و این شخص، حضرت زینب (ع) بود. ایشان در شب عاشورا و کمی پیش از شهادت امام حسین (ع) در روز عاشورا، از طرف ایشان عهدهدار محافظت از زنان و کودکان شده و به صبر و رعایت تقوای الهی فرا خوانده شدند. همچنین بسیاری از مورخان حضرت زینب (ع) نائب خاصه و تبلیغی امام حسین (ع) میدانند. این بانوی بزرگوار در کاخ این زیاد و یزید به افشای جنایات حکومت اموی پرداخت و با خطبههای محکم و کوبنده خود حق خاندان پیامبر (ص) را به اثبات رساند.
البته این تنها مرتبهای نیست که نیابت خاصه امام به فرد دیگری سپرده میشود، بلکه در زمان کودکی امام زمان (ع) نیز اتفاق افتاده است. هنگامی که امام زمان (ع) به امامت رسیدند، برخی از شیعیان برای پرسیدن سوالات شرعیشان به فرموده حکیمه خاتون، عمه امام زمان (ع) به جده، مادر امام حسن عسکری (ع) مراجعه میکردند.
پس از شهادت امام حسین (ع)، وصی و امام پس از ایشان امام سجاد (ع) بودند و به همین دلیل مراقبت از جان ایشان اهمیت بسیاری داشت. حضرت زینب (ع) در روز عاشورا هنگامی که امام و همه یارانشان به شهادت رسیده بودند، به بالین امام سجاد (ع) رفتند و دیدند شمر ابن ذیالجوشن و تعدادی از لشکریان دشمن قصد جان ایشان را دارند. حضرت زینب (ع) خود را سپر جان امام سجاد (ع) کردند و گفتند: «او کشته نشود، مگر من هم با او کشته شوم» و به این ترتیب شمر از این کار منصرف شد.
همچنین براساس نقلهای تاریخی هنگامی که ابن زیاد در کاخ کوفه نام اسیران را پرسید و نام علی (ع) را شنید، پرسید: «مگر علی در کربلا کشته نشد؟» و وقتی امام سجاد (ع) پاسخ دادند که: «برادر دیگرم علی اکبر کشته شد»، او قصد جان امام را کرد و با مداخله حضرت زینب (ع) از تصمیم خود منصرف شد.
حضرت زینب (ع) و همسر و فرزندانشان مظهر پیروی از ولایت و امامت بودند. زمانی که امام حسین (ع) میخواستند از کوفه به سمت مکه حرکت کنند، عبدالله ابن جعفر، همسر حضرت زینب (ع) هنگامی که نتوانست امام را از رفتن به سمت کوفه باز دارد، دو فرزندش عون و محمد را با کاروان امام حسین (ع) همراه کرد. این دو جوان وقتی امام حسین (ع) در کربلا به یاری و کمک نیاز داشتند، به دفاع از امام زمان خویش پرداختند و حضرت زینب (ع) پس از شهادت فرزندانشان از خیمه خارج نشدند تا شاهد خجل شدن امام حسین (ع) نباشند. حضرت زینب (ع) علاوه بر تمام فداکاریها و از جان گذشتگیها در راه اسلام، فرزندانشان را نیز برای دفاع از دین خدا راهی میدان نبرد کرده و دین خود نسبت به ایلام را ادا کردند.
هنگامی که کاروان اسرا به شام رسیدند و به قصر یزید ابن معاویه آورده شدند، یزید در برابر بانوان خاندان پیامبر (ص) به سر مبارک امام حسین (ع) اهانت کرد و اشعار کفرآمیزی را بر زبان آورد. حضرت زینب (ع) برای آگاه کردن حاضران در مجلس و پاسخ به یزید، خطبهای ایراد کردند که در ادامه به بررسی مهمترین بخش آن میپردازیم.
«اى پسر كفّار آزاد شده! آيا اين از عدالت است كه تو زنان و كنيزان خود را پشت پرده ها بنشانى، اما دختران پیامبر خدا (ص) را اسير كرده و به اين سو و آن سو بكشانى و در حالى كه پرده احترام آنان را دریده و صورتهاى آنها را در معرض دیدگان مردم قرار داده اى، آنها را توسط دشمنان در شهرهاى مختلف بگردانى، تا مردم هر كوى و برزن به تماشاى آنها بنشينند و افراد دور و نزديك و پست و شريف به چهره هايشان نگاه کنند، در حالی که همراه آنها مردان و حمايت گرانشان نبودند؛ اما چه سود از اين سخنان، چراکه چگونه مى توان به حمايت و مراقبت کسی اميد داشت كه مادرش جگر پاكان را به دهان گرفته [اشاره به هند جگرخوار که جگر حمزه، سیدالشهدا را به دندان کشید و مادر بزرگ يزيد بود] و گوشتش از خون شهيدان روييده؟!
و چگونه در دشمنى ما اهل بيت شتاب نكند آن كس كه به ما با غرور و با نفرت، خشمگينانه و كينه توزانه نگاه مى كند و آنگاه ـ بى آنكه احساس گناه كند و ظلم و ستم خود را بزرگ بشمارد ـ و مغرورانه مى گويد: «اى كاش اجداد من بودند و اين صحنه ها را مى ديدند و از شادى و سرور فرياد مى زدند و مى گفتند: اى يزيد! دست مريزاد».
اين جمله را در حالى مى گويى كه بر لب و دندان ابا عبدالله (ع) سيد جوانان اهل بهشت مى زنى! آرى، چرا چنين سخن نگويى، در حالى كه با ريختن خون فرزندان رسول خدا و ستارگان زمين از خاندان عبدالمطلب، زخم دل ما را گشودى و ريشه خاندان ما را مورد تهديد قرار دادى، تو پدرانت را صدا مى زنى و خيال مى كنى آنها صدايت را مى شنوند؟! عجله نكن! به زودى به آنها ملحق خواهى شد؛ آن روز آرزو مى كنى كه كاش دستت شل بود و زبانت لال و اين سخنان را نمىگفتی و اين كارها را انجام نمى دادى».
این خطبه یکی از مهمترین خطبههای تاریخ اسلام است، آنچنانکه برخی از راویان گفتهاند هنگامی که حضرت زینب (ع) این سخنان را بر زبان آورد، به قدری کوبنده و فصیح بود که احساس کردند گویی سخنان امام علی (ع) است که از دهان حضرت زینب (ع) خارج میشود.
حضرت زینب کبری (ع) در این خطبه با صفت «یا ابن الطلقاء» یزید را مخاطب قرار دادند و به رفتار بزرگوارانه پیامبر اکرم (ص) پس از فتح مکه با ابوسفیان و اسلام آوردن آنها از سر ناچاری اشاره کرده و در نتیجه حقانیت خود و خاندان پیامبر (ص) و باطل بودن بنی امیه را به اثبات رساندند.
این بانوی بزرگوار سپس، جمله هاى كفرآميز يزيد را که پیش از آن بر زبان راند به او يادآورى کردند و با این کار عدم ايمان او به خداوند و پیامبرش و اينكه به زودى به سرنوشت اشياخ و اجدادش گرفتار شده و به جهنم واصل مى شود را در برابر حاضرین در مجلس یزید به او در دیگران یادآوری کردند.
همچنین با یادآوری رفتار به دور از شرافت و جوانمردی با دختران و زنان خاندان پیامبر (ص) و مقایسه آن با رفتار پیامبر (ص) با خاندان بنی امیه در روز فتح مکه، پستی پرداخت او را به همگان نشان دادند.
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت