نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در تقویم رسمی کشور ۱۴ تیرماه روز قلم نامگذاری شده و فرصتی است برای یادآوری منزلت و حرمت قلم و صاحبانش که در توسعه فرهنگی و رشد و بالندگی جامعه نقش مهمی دارند. سوگند خداوند در قرآن کریم به نام قلم «ن وَ القلم وَ ما یًسطرون» نشان از اهمیت بالای آن دارد. از این رو با نادره جلالی پژوهشگر، نویسنده، مصحح، منتقد متون تاریخی و مدیر فرهنگی و امور بینالملل انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به خصوص در حوزه زنان به گفتوگو نشستیم.
جلالی که خود با قلم، رفاقت دیرینه دارد معتقد است: هر کسی در زندگی راهی را برای خود انتخاب میکند و از این انتخاب هدفی دارد و این مهم است که به چه میزان عشق و علاقه برای رسیدن به هدف دارد و مطمئناً همین علاقه است که میتواند انسان را در کارش موفق کند.
همه کسانی که راه نویسندگی را انتخاب میکنند، مطمئناً دغدغه فرهنگ را دارند، چرا که میدانند این مسیر راه ثروتاندوزی نیست بلکه مسیری برای کسب معرفت، حکمت و دانش خواهد بود؛ اهل قلم نقش مهمی در توسعه فرهنگی، رشد و بالندگی یک جامعه دارند اما بیتردید انتظار دارند در جامعه خود، تحت حمایت معنوی قرار بگیرند تا بتوانند تأثیرگذار باشند.
با نگاهی به تاریخ و ادبیات کهن این مرز و بوم درمییابیم، تعداد زنان مفاخر و اثرگذار در تاریخ معاصر ما در زمینههای مختلف اعم از شعر، داستان، ترجمه،ادبیات و… بسیار هستند.
اگر نگاهی به تاریخ عصر قاجار داشته باشیم، میبینیم که تعداد سخنور و نویسنده زن در این عصر کم است، زیرا زنان دیرتر از مردان وارد عرصه تعلیم و تربیت میشدند. بی بی خانم استرآبادی از زنان سخنور و نویسنده عصر قاجار و همچنین مؤسس «دبستان دوشیزگان» نخستین مدرسه دخترانه در تهران است؛ بی بی خانم کتابی تحت عنوان «معایب الرجال» دارد که در پاسخ به کتاب «تأدیب النسوان» آن را مینویسد. کتاب «معایب الرجال» که بعد از کتاب خاطرات تاج السلطنه نوشته شده، یکی از منابع تحقیق زنان در عصر قاجار است.
تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه و توران السلطنه، خاطراتش از سودمندترین و مهمترین زندگینامههای روزگاران قاجار است و این خاطرات را به درخواست معلم و پسرعموی خود مینویسد. این کتاب از نظر ادبی ویژگیهای نثری زیادی به لحاظ تصویرسازی، توصیف و همین طور ویژگی شخصیتها دارد و در واقع به سبب اطلاعاتی که در مورد ۵ سال دوره پایانی ناصرالدین شاه، دربار ناصری و مظفری میدهد، باارزش است.
تاجالسلطنه به وقایع مهمی از جمله قتل ناصرالدین شاه، سلطنت مظفر، نقش سید جمالالدین اسدآبادی و امین السلطان، مشروطیت، حقوق زنان و زندگی شخصی خود اشاراتی دارد و نشان میدهد دامنه اطلاعات وی در آن زمان وسیع بوده است. از آن جایی که مظفرالدینشاه را مردی دمدمی مزاج، فرصت طلب و عشرت طلب میدانست در خاطرات خود از فسادهای اخلاقی مظفرالدینشاه، درباریانش و نقش رجال سیاسی آن زمان صحبت و اظهار تأسف میکند. همچنین از مسافرتهای برادرش به فرنگ که چیزی جز مبلغ زیادی قرض برای ایرانیان در پی نداشته، گلهمند است و در واقع به نوعی تاریخ خاندان خود را نقد میکند.
تاج السلطنه بخاطر علاقه به پدرش، وضعیت جانشین او، رجال و کارگزاران دوران مظفری را مورد انتقاد قرار میدهد و در کتاب خود مینویسد: «صدراعظمی و وزارت در دوران برادرعزیز من، شبیه به تعزیه بوده است.»
در کنار این گزارشها به عنوان یک زن درباری، اطلاعاتی درباره زنان دربار میدهد و اوضاع اجتماعی زنان هم مطرح و راجع به خرافه پرستی، جهل و بیسوادی زنان نیز صحبت میکند و بر تعلیم و تربیت زنان و نقش آنان در جامعه تأکید دارد و مینویسد: «زنان برای اینکه مشکلات خود را حل کنند، باید تربیت شوند.»
یکی دیگر از زنان عصر قاجار که در زمره زنان نویسنده میتوانیم قلمداد کنیم، «ماه شرف خانم» ملقب به «مستوره کردستانی»، مورخ و شاعر کرد زبان است که در سال ۱۲۲۰ قمری در سنندج متولد شده و علوم متداول عصر خود را زیر نظر پدر و پدربزرگ خود یاد میگیرد.
این زن در طول زندگی خود، هرگز از تحقیق و تفحص دست نمیکشد و با دقت و تیزبینی آثار شعرای بزرگ مثل سعدی و حافظ را مطالعه میکند و زندگی را در وارستگی و شوق دیدن معبود میبیند. ظاهراً وی بالغ بر ۲۰ هزار بیت شعر داشته که متأسفانه بخش عظیمی از آن، از بین رفته و آن چه که باقی مانده به چاپ رسیده است.
شهرت مستوره تنها به اشعارش نیست، بلکه درعین شاعر بودن یک تاریخ نگار زبر دست بوده و کتاب «تاریخ الاکرار» یکی از آثار او در زمره شرح تواریخ کردستان است. نثر این کتاب بسیار ساده و روان است و وقایع تاریخی کردستان را تا سال ۱۲۵۱ در برمیدارد، وی مجدد کتاب خود را بازبینی میکند و وقایع را تا سال ۱۲۶۳ به تحریر در میآورد و بعد از مرگش، «میرزاعبدالله رونق» وقایع سالهای بعد از مرگ مستوره را تا سال ۱۲۶۷ اضافه میکند و سرانجام کتاب «تاریخ الاکرار» در سال ۱۳۲۵ منتشر میشود.
همچنین از مستوره علاوه بر تاریخ اردلان، یک رساله هم در عقاید و شرعیات به جا مانده که به اهتمام عبدالله مردوخ منتشر شده است. وی علاوه بر این فضایل علمی و اخلاقی، در هنر خوشنویسی نیز متبحر بود و خط نستعلیق، نسخ، ثلث و رقاع و شکسته را نیک مینوشت و در هنر خوشنویسی از سرآمدان بود و به گفته میرزا عبدالله رونق، صاحب کتاب حدیقه اماناللهی به درجه استادی هم رسیده بود.
بله، سیمین دانشور در سال ۱۳۰۰ در شیراز و در یک خانواده اهل ادب و هنر متولد میشود و بعدها با جلال آل احمد ازدواج میکند. دانشور نخستین زن ایرانی است که به طور جدی به داستان نویسی روی میآورد و داستانهای کوتاه خود را در روزنامه کیهان و در مجلات بانو و امید چاپ کرد و در سال ۱۳۲۷ داستانهای خود را در مجموعهای به نام «آتش خاموش» منتشر ساخت.
دانشور در دهه ۳۰ برای یک فرصت تحصیلی، مطالعاتی به آمریکا سفر میکند و در آن جا روشهای روایت داستان، فضاسازی، ساختار و تکنیک را نزد استادان وقت فرا گرفت.
معروفترین اثر او رمان «سووشون» است، که در طول زمان از سه جهت ارزشمند شناخته شده بود. نخست به سبب فضل تقدم این رمان میان نویسندگان زن در ایران، دوم به سبب درونمایه اثر و پیام آن مبنی بر ظلمستیزی و استعمارستیزی و تعهد اجتماعی و سیاسی اثر و سرانجام به سبب برجستگی رمان از جنبههای زیباییشناسی و شگردها و صناعات ادبی به کار رفته در آن.
طاهره صفار زاده شاعر، نویسنده، نظریه پرداز، محقق، مترجم، استاد دانشگاه و از چهرههای شاخص شعر مقاومت دینی و همچنین از شاعران متعهد و انقلابی دوران معاصر قلمداد میشود. وی در سال ۱۳۱۵ در خانواده فرهنگی و ادبی در سیرجان متولد شده و بعد از گرفتن دیپلم تحصیلات خود را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی ادامه میدهد.
به قول احمد تمیم داری: «صفارزاده اگر چه استاد زبان انگلیسی و تحصیل کرده آمریکا بود اما با وجود تحصیلاتی که در آمریکا داشت، جاذبههای آنجا او را جذب نکرد و همچنان یک کرمانی اصیل و اهل قرآن ماند و معتقد بود زبان انگلیسی را در راستای کسب دانش و علوم باید آموخت و ما باید بفهمیم اسلام شناسان و ایران شناسان درباره ما چه گفتند.»
صفارزاده بعد از اتمام تحصیلات دبیرستان و دانشگاهی مدتی به آمریکا سفر میکنند و مجموعه شعرهای خود را تحت عنوان «چتر سرخ» در آنجا به چاپ میرساند که به زبان انگلیسی هستند. وقتی به وطن برمیگردد، به عنوان مترجم و ویراستار فعالیت میکند و در سال ۱۳۴۹ به استخدام دانشگاه ملی (شهید بهشتی کنونی) درمیآید.
وی بر اثر سرودن شعرهای مقاومت دینی که مورد پسند حکومت پهلوی نبود، از دانشگاه اخراج میشود. صفار زاده وقت خود را صرف خواندن تفسیرها و مطالعات قرآنی کرده و در سال ۱۳۵۶ کانون فرهنگی، هنری نهضت اسلامی را تأسیس میکند که بعدها به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تغییر نام میدهد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مدتی ریاست دانشگاه شهید بهشتی را به او پیشنهاد میدهند اما نمیپذیرد و تنها برای مدتی سرپرست دانشکده ادبیات میشود. با پشتکار علمی و تعهدی که داشت، به مؤسسه سمت میرود و بخاطر ترجمه قرآن کریم عنوان خادم القرآن را کسب میکند و بعد سرانجام ۴ آبان ۱۳۸۷ فوت میکند.
در پایان باید به دُره میرحیدر چهره ماندگار جغرافیا، اندیشمند برجسته جغرافیای سیاسی کشور و از اساتید پیشکسوت دانشگاه تهران یاد کنیم که پایهگذار رشته جغرافیای سیاسی در دانشگاه تهران است و نخستین زن ایرانی فارغالتحصیل این رشته که علاوه بر دهها مقاله، آثار متعدد و ارزشمندی را تألیف کرده است.
فارس
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت