چرایی بازماندگی زنان از سطوح بالای مدیریتی

زنان در دستیابی به سطوح بالای سلسله‌مراتب سازمانی شکست می‌خورند؛ به پست‌های عالی در سازمان نزدیک می‌شوند اما به‌ندرت آن را به دست می‌آورند.در این شرایط، نقد و بررسی وضعیت زنان ایرانی و آسیب‌شناسی مدیریت مسائل زنان، از نگاه خود آنان که در میدان‌های واقعی و مبارزه با مشکلات حضور دارند، برداشتی منطقی به دست می‌دهد.
مدیریت

«صدیقه ببران» مدرس ارتباطات و روزنامه‌نگاری می‌گوید: زنان در دستیابی به سطوح بالای سلسله‌مراتب سازمانی شکست می‌خورند؛ به پست‌های عالی در سازمان نزدیک می‌شوند اما به‌ندرت آن را به چنگ می‌آورند؛ موضوعی که باعث سرخوردگی آن‌ها می‌شود.

جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس، رویکرد متفاوتی در موضوع زنان داشته که هرچند در مواردی موردانتقاد بوده اما درعین‌حال زنان کشور در دهه گذشته، موفقیت‌های پرشماری نیز در عرصه‌های مختلف علمی، اجتماعی، هنری، اقتصادی و.. داشته‌اند. بااین‌وجود همچنان زنان مطالبات برآورده نشده‌ای دارند که کم‌توجهی به آن‌ها از یک‌سو سبب نارضایتی جامعه زنان و از سوی دیگر بهانه تخطئه نظام از سوی رسانه‌های مخالف و خارج‌نشینان می‌شود.

در این شرایط، نقد و بررسی وضعیت زنان ایرانی و آسیب‌شناسی مدیریت مسائل زنان، از نگاه خود آن‌ها که در میدان‌های واقعی و مبارزه با مشکلات حضور دارند، برداشتی منطقی به دست می‌دهد و از مسئولان سطوح مختلف نظام هم انتظار می‌رود به این مطالبات و راه‌حل‌ها توجه کرده و آن‌ها را در دستور کار خود قرار دهند.

شاخصه صلاحیت زنان، ارتباط با حلقه‌های قدرت و نه شایستگی شده است

اصلاح جامعه و پیشرفت کشور در موضوع خانواده خلاصه می‌شود؛ خانواده‌ای که محوریت آن را زنان تشکیل داده‌اند.

صدیقه ببران عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد در این باره می‌گوید: بسیاری از زنان در ۴۰ سال گذشته در حوزه‌های علم و آموزش، صنعت، بازرگانی و سایر زمینه‌ها موفق عمل کرده‌اند اما این پیشرفت به‌اندازه رشد و ارتقای زنان در کشورهای دیگر نبوده زیرا این قشر به‌عنوان نیمی از افراد جامعه دیده نشده‌اند. برای زنان ایران به دلیل وجود مجموعه‌ای از موانع و چالش‌ها از یکجایی به بعد امکان رشد وجود نداشته بنابراین نباید مدعی شد که در این حوزه پیشرفت‌های ساختاری داشته و قوی عمل کرده‌ایم.

وی با تأکید بر اینکه زنان در ایران آن‌گونه که باید دیده نشده و نمی‌شوند، ادامه می‌دهد: جامعه مردسالارانه این اجازه را نمی‌دهد که زنان پا به‌پای مردان در مسیر توسعه و پیشرفت گام بردارند؛ زنان زیر سقف شیشه‌ای، تحت نظارت بیشتری نسبت به دیگران قرار دارند. سقف شیشه‌ای بدان معناست که زنان در دستیابی به سطوح بالای سلسله‌مراتب شکست می‌خورند، به پست‌های عالی در سازمان نزدیک می‌شوند اما به‌ندرت آن را به چنگ می‌آورند؛ موضوعی که باعث سرخوردگی آن‌ها می‌شود.

باارزش‌های سنتی و مردسالارانه موجود در جامعه درصورتی‌که بخواهیم تغییر بنیادین را شاهد باشیم نیاز به تغییر نگرش داریم؛ نگرشی که در آن زنان و مردان از موقعیت‌های برابر برخوردار باشند. این استاد دانشگاه بابیان اینکه همین موانع تبعیض‌آمیز باعث می‌شود تلاش زنان برای دستیابی به سطوح عالی مدیریتی در سازمان‌ها نادیده گرفته شود، اظهار داشت: به همین دلیل است که بسیاری از زنان توانمند کشور باوجود دارا بودن تجارب ارزشمند در حد یک کارمند باقی‌مانده‌اند زیرا جامعه، جایگاه‌های مدیریتی و پست‌هایی در اندازه وزیر و بالاتر از آن را برای این قشر برنمی‌تابد.

به گفته عضو هیئت‌علمی گروه ارتباطات دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه دانشگاه آزاد، تا زمانی که در جامعه‌ای با چنین مختصاتی به سر می‌بریم نمی‌توان وضعیت خوبی را برای زنان در آن متصور  بود. ببران با یادآوری دوران ۱۶ ساله صدراعظمی «آنگلا مرکل» در آلمان ادامه می‌دهد: دلیل در قدرت ماندن مرکل در سال‌ها زمامداری، عملکرد و کارنامه درخشان او بود نه جنسیت؛ درست برعکس آنچه ما در ایران شاهدیم که شاخصه صلاحیت زنان برای در اختیار گرفتن پست‌هایی در این رده، شایستگی و قدرت تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری نیست.

دلیل انتخاب زنانی ازاین‌دست برای در اختیار گرفتن پست‌های تصنعی، دکوری و فاقد کارکرد نیز فقط نوع روابط آن‌ها با حلقه قدرت و نه صلاحیت و شایستگی است؛ به همین دلیل تاکنون در حوزه فعالیت آن‌ها هم کاری انجام‌نشده و پیشرفتی حاصل نشده است. دلیل در قدرت ماندن مرکل در ۱۶ سال‌ زمامداری، عملکرد و کارنامه درخشان او بود نه جنسیت؛ درست برعکس آنچه ما در ایران شاهدیم.

بی‌توجهی و نادیده گرفتن زنان عامل طغیان است

این استاد ارتباطات بابیان اینکه نادیده گرفتن زنان و به حاشیه رانده شدن آن‌ها باعث انزوا و ناامیدی می‌شود و می‌تواند عاملی برای طغیان باشد، بیان می‌دارد: طغیان اجتماعی حاصل احساس بی‌عدالتی و تبعیض است و متأسفانه تاکنون شاهد تحولات عمیق در این زمینه نبوده‌ایم.

وی با یادآوری ارزش‌های سنتی و مردسالارانه موجود در جامعه تصریح می‌دارد: درصورتی‌که بخواهیم تغییر بنیادین را در این زمینه شاهد باشیم نیاز به تغییر نگرش داریم؛ نگرشی که در آن زنان و مردان از موقعیت‌های برابر برخوردار  بوده و هر دوبه‌یک اندازه  از مناصب در قدرت بهره گیرند. به گفته ببران، باید این تعادل ایجاد شود و قابلیت‌ها و شایستگی‌های زنان را باور کرد و پذیرفت که آن‌ها قدرت حمایت از جامعه رادارند. این استاد دانشگاه با تأکید بر ضرورت فرهنگ‌سازی و کار فرهنگی در این زمینه می‌افزاید: تا زمانی که از زنان حمایت نشود، شاهد پیشرفت آن‌ها به معنای واقعی کلمه نخواهیم بود.

ضرورت مشارکت زنان در تصمیم‌سازی‌ها و سیاست‌گذاری‌های کلان

وی با تأکید بر فراهم کردن زمینه برای بروز و ظهور شایستگی‌هایی زنان می‌گوید: برای سرعت بخشیدن به پیشرفت جامعه و رفع بسیاری از محدودیت‌ها لازم است همه وزارتخانه‌ها نسبت به ساخت جایگاه‌های تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی برای زنان و مشارکت آن‌ها در سیاست‌گذاری‌های کلان مکلف شوند.

بسیاری از زنان توانمند کشور باوجود دارا بودن تجارب ارزشمند در حد یک کارمند باقی‌مانده‌اند زیرا جامعه، جایگاه‌های مدیریتی و پست‌هایی در اندازه وزیر و بالاتر از آن را برای این قشر برنمی‌تابد وی به ترکیب نمایندگان مجلس برخی از کشورها اشاره‌کرده و می‌گوید: نیمی از آن‌ها را مردان و نیمی دیگر را زنان تشکیل داده‌اند؛ چنین وضعیتی را در ایران شاهد نیستیم و بسیاری از دوره‌ها حتی یک زن را در مقام وزارت نداشته‌ایم. نباید به زنان به‌عنوان شهروند درجه ۲ نگاه کرد.

اجازه دهیم مردم ارزش‌های خود را حفظ کنند

ببران با اشاره به مأموریت پلیس امنیت اخلاقی و وقایع اخیر اظهار می‌دارد: اجازه دهیم مردم خود برای حفظ ارزش‌ها تلاش کنند نه اینکه به‌زور آن‌ها را مطابق سلیقه و بر اساس ارزش‌های خود همراه کنیم.

این استاد دانشگاه با تأکید بر ضرورت حفظ احترام به زنان و تکریم می‌افزاید: اصلاح جامعه و پیشرفت کشور در موضوع خانواده خلاصه می‌شود؛ خانواده‌ای که محوریت آن را زنان تشکیل داده‌اند بنابراین حفظشان و منزلت این افراد باید به یک فرهنگ تبدیل شود و فقط مختص به‌روزهای خاص نباشد.

ایرنا