نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
اروپا، همواره با شعار آزادی خود را به جهان معرفی کرده، اما در پشت درهای بستهی سیاست، زنانی ایستادهاند که سهمشان از این آزادی، چیزی جز توهینهای جنسی، تهدید به قتل و سکوت اجباری نیست. گزارشهای رسمی پارلمان اروپا نشان میدهد، زنانی که پا به عرصهی قدرت میگذارند، نه با فرش قرمز فرصتهای برابر، بلکه با امواج خروشان خشونتهایی روبهرو میشوند که هدف غاییشان، خاموش کردن صدای آنهاست.
وقتی ۹۶ درصد زنان سیاستمدار ایرلندی پیامهای تهدیدآمیز دریافت میکنند، وقتی ۷۴ درصد زنان منتخب محلی در فرانسه هدف آزار جنسی قرار میگیرند و وقتی وزرای زن فنلاند ــ در یکی از آزادترین کشورهای جهان ــ زیر آوار حملات جنسیتزده در شبکههای اجتماعی کمر خم میکنند، یک حقیقت تلخ و تکاندهنده رخ عیان میکند: خشونت علیه زنان در عرصهی سیاست، دیگر یک استثنا نیست؛ بلکه به بخشی جداییناپذیر از ساختار قدرت در اروپا بدل شده است.
سالهاست که اروپا، آزادی را به عنوان یک «برند تمدنی» به دنیا صادر میکند؛ اما دادههای موثق پارلمان اروپا، پرده از این واقعیت تلخ برمیدارند که این آزادی، در پشت صحنهی سیاست، بر پایهی حذف و تحقیر زنان بنا شده است؛ زنانی که تنها جرمشان این است که نمیخواهند تماشاگر بیچونوچرای قدرت باقی بمانند. گزارشهای متعددی از خشونتهای اعمالشده علیه نمایندگان پارلمان و مسئولین زن در قدرتهای سیاسی اروپا و آمریکا منتشر شده است. این موضوع، گواهی است بر این حقیقت که روند سیر غرب در تعریف «آزادی»، روندی رو به زوال و سقوط است.
در همین راستا، بیانات مقام معظم رهبری در جمع بانوان (۱۴۰۴/۰۹/۱۲) بار دیگر اهمیت توجه به ظرافتهای رویکرد اسلام به زن را یادآور میشود: «از جملهی نکاتی که در اسلام در مورد زن وجود دارد، مسئلهی محدودیّتهایی است در ارتباط با مرد. این برابریها هست امّا محدودیّتهایی هم وجود دارد در ارتباط زن و مرد که این از خصوصیّات اسلام است. این هم در فرهنگ منحطّ غربی مطلقاً مورد توجّه قرار نگرفته؛ علّتش هم معلوم است. علّت این است که کشش درخواستها و خواهشهای جنسی، کشش بسیار قویای است؛ بایستی آن را مهار کرد و اسلام توانسته با احکام خودش [آن را] مهار کند. اگر چنانچه به آن احکام عمل نشود، این بیمهاری همان کاری را خواهد کرد که امروز در غرب کرده که میشنوید و از باندها و تشکیلات فاسد در آمریکا و در اروپا و در عمدهی کشورهای غربی اطلاع دارید.»
گستردگی خشونت علیه زنان در پارلمان اروپا: آمارهایی تکاندهنده
در تازهترین گزارش رسمی اتحادیه اروپا (European Parliamentary Research Service)، که با اتکا به دادهها، نظرسنجیها، درصدها و منابع معتبر، به بررسی ابعاد گوناگون خشونت علیه زنان سیاستمدار در اروپا میپردازد، این نکته برجسته میشود که «خشونت علیه زنان فعال در سیاست، یک مانع جدی برای مشارکت سیاسی زنان است و دلیل مهمی برای کم بودن زنان در عرصهی قدرت در اروپا به شمار میآید.»
بر اساس این گزارش:
۱. ۸۰٪ از زنان پارلمان در سراسر جهان، خشونت روانی را تجربه کردهاند.
۲. ۶۵٪ زنان نماینده، با توهینها و اظهارات جنسی/جنسیتزده مواجه شدهاند.
۳. ۴۴٪ نمایندگان زن، تهدید به قتل، تجاوز، ضربوجرح یا ربایش شدهاند.
۴. ۲۲٪ زنان سیاستمدار، خشونت جنسی مستقیم را گزارش کردهاند.
۵. ۶۱.۵٪ از زنان سیاستمدار مورد پرسش، اذعان داشتهاند که هدف اصلی خشونت، منصرف کردن زنان از ادامهی فعالیت در عرصهی سیاست بوده است.
۶. یکسوم زنان نمایندهی پارلمان اروپا میگویند خشونت، آزادی بیان آنها را به شدت محدود کرده است (کاهش حضور رسانهای، خودسانسوری و ترس از انتشار مواضع، از جمله تبعات این خشونتها هستند).
مروری بر وضعیت خشونت علیه زنان سیاستمدار در کشورهای اروپایی
فنلاند: وزرای زن، به مراتب بیشتر از همتایان مرد خود، پیامهای توهینآمیز و جنسی در توییتر دریافت میکنند. حجم قابل توجهی از این توهینها، صریحاً جنسی و جنسیتمحور هستند.
فرانسه: ۷۴٪ زنان منتخب محلی، با آزار و اظهارات تحقیرکنندهی جنسی مواجه شدهاند. نکتهی قابل تأمل اینجاست که ۸۲٪ از این زنان، عامل خشونت را همکاران مرد خود معرفی کردهاند! این آمار، نشاندهندهی نهادینهشدن خشونت در خود ساختار سیاسی است.
آلمان: ۳۸٪ زنان شهردار و مقامات محلی، تهدید و حملات (اعم از فیزیکی و کلامی) را تجربه کردهاند. همچنین، ۴۰٪ زنان سیاستمدار در این کشور، با آزار جنسی (کلامی/لمسی) مواجه شدهاند.
سوئد: ۳۱٪ زنان سیاستمدار در این کشور، از تجربهی خشونت علیه خود خبر دادهاند.
ایرلند: ۹۶٪ زنان سیاستمدار، پیامهای خشونتآمیز یا تهدیدآمیز دریافت کردهاند. ۷۵٪ از آنها، تهدید به خشونت فیزیکی شدهاند و یکچهارم، در خیابان مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند.
خشونت علیه زنان در کنگرهی فدرال آمریکا: یک «مشکل سیستمیک»
تحقیقات و گزارشهای مستقل نشان میدهند که آزار جنسی و سوءرفتار جنسی علیه زنان در کنگرهی فدرال و مجالس ایالتی آمریکا نیز، همانند اروپا، یک «مشکل سیستمیک» است: از موارد گزارششدهی عمومی و پروندههای مستند تا برآوردهای مبتنی بر نظرسنجی و اسناد پرداخت غرامت ویژه. گزارشهای محققان مستقل، حاکی از آن است که در دورهی یک دههی اخیر، صدها ادعا علیه قانونگذاران ایالتی مطرح شده است و مقدار واقعی، احتمالاً بسیار بیشتر از ارقام ثبتشده است.
بر اساس گزارش مؤسسهی National Women’s Defense League (NWDL) با عنوان «Abuse of Power»، تعداد ادعاهای ثبتشده در مجالس ایالتی، ۴۰۰ ادعای آزار جنسی علیه ۱۴۵ قانونگذار ایالتی در بازهی زمانی ۲۰۱۳–۲۰۲۴ بوده است. این مؤسسه، در گزارش خود اشاره کرده است که بهدلیل عدم گزارشدهی کامل، تعداد واقعی میتواند تا سه برابر ارقام ثبتشده باشد.
حتی رئیس جمهور مکزیک هم در امان نیست!
حادثهای که در چهارم نوامبر ۲۰۲۵ برای مارسلا لوپز، رئیسجمهور مکزیک، رخ داد، نمونهای بارز از خشونت جنسی عادیشده علیه زنان سیاستمدار در سراسر جهان است. در این روز، مارسلا لوپز در منظر عمومی هدف حمله جنسی یک مرد مست قرار گرفت ــ آنهم مقابل دوربینها و محافظان. این حادثه، نهتنها یک رسوایی شخصی نبود؛ بلکه بهسرعت به نمادی از خشونت عادیشده علیه زنان سیاستمدار در سراسر جهان تبدیل شد. کارشناسان بر این باورند که این رفتار، نه یک استثنا، بلکه بخشی از یک الگوی جهانی خشونت سیاسی مبتنی بر جنسیت است؛ الگویی که از توهین و تهدید گرفته تا حملات فیزیکی و کمپینهای سازمانیافتهی آزار آنلاین، زنان در قدرت را هدف قرار میدهد.
خشونت ساختاری؛ وقتی بدن زن، «هدف سیاسی» میشود
بر اساس دادههای رسمی اتحادیه بینالمجالس (IPU)، زنان سیاستمدار در مقایسه با مردان، به شکلی نگرانکننده بیشتر در معرض خشونت قرار دارند:
۸۲ درصد: تجربه توهین، تحقیر یا خشونت روانی
۴۴ درصد: دریافت تهدید به قتل، تجاوز یا ضربوجرح
۲۰ درصد: تجربه حمله فیزیکی
یکسوم: تجربه آزار و حملات در شبکههای اجتماعی
این مطالعه تأکید میکند که جنسیت، عامل اصلی این حملات است؛ زنانی که در عرصهی سیاست دیده میشوند، بخشی از بدنشان، ظاهرشان یا نقش مادریشان، بیشتر از عملکرد سیاسیشان هدف قرار میگیرد.
گاردین گزارش میدهد که در بعضی کشورها، گروههای ضدبرابری جنسیتی و شبکههای سیاسی افراطی، کمپینهای آزار را با استفاده از حسابهای جعلی و رباتهای آنلاین هدایت میکنند؛ حملاتی که هدفشان «تردید افکندن، بیاعتبارسازی و حذف» زنان از عرصهی عمومی است.
نتیجهگیری: آیا «آزادی غربی»، چیزی جز اسارت مدرن نیست؟
تمام دادهها و نمونههایی که مرور شد، یک حقیقت واحد را آشکار میکند: در غرب، زنان حتی در بالاترین سطوح قدرت ــ از پارلمان تا ریاستجمهوری ــ از ابتداییترین حق انسانی، یعنی امنیت، برخوردار نیستند. کشوری که نمیتواند امنیت نمایندهی زن، وزیر زن یا رئیسجمهور زن را تضمین کند، چگونه میتواند ادعا کند «آزادی زن» را به جهان صادر کرده است؟
خشونتهایی که بررسی شد، از آزارهای خیابانی و حملات سازمانیافته در شبکههای اجتماعی گرفته تا تهدید، تحقیر، سواستفاده و کنار زدن زنان از عرصهی سیاست، نشان میدهد که مدل آزادی غربی، در عمل، «آزادی مردان برای تعرض و تحقیر زنان» است؛ نه آزادی زنان برای زیستن با کرامت. در چنین ساختاری، «آزادی» فقط نامی زیباست بر نوعی اسارت مدرن؛ اسارتی که در آن، زن آزاد است هر کاری بکند، اما دیگران هم آزادند هر کاری با او بکنند.
و وقتی زنِ قانونگذار و صاحب قدرت در آمریکا و اروپا در امان نیست، زنِ معمولی در خیابان، در محیط کار، در فضای مجازی و در زندگی روزمره، بهمراتب کمتر در امان است.
آزادیای که حتی زنِ پارلمان را هم بیدفاع و بیپناه رها میکند، چه نسبتی با آزادی دارد؟ و آزادیای که زنان را در بند ترس، ناامنی و تحقیر نگه میدارد، چگونه میتواند الگو برای دیگران باشد؟
اینجاست که تأمل مجدد روی این جمله از بیانات رهبر فرزانه انقلاب در دیدار جمعی از بانوان (۱۴۰۴/۰۹/۱۲) میتواند راهگشا باشد: «اینجا هم وقتی میخواهند همان فرهنگ را سرایت بدهند، میگویند داریم آزاد میکنیم!»
خبرگزاری فارس
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت